Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fubsy
U
کوتاه وکلفت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
humpty dumpty
U
ادم کوتاه وکلفت
pug nose
U
بینی کوتاه وکلفت سر ببالا
Other Matches
grosgrain
U
پارچه ابریشمی خیلی محکم وکلفت
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
pygmies
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
pygmy
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
miniature
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
concise
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
of short duration
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
short
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
low
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
down
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
little
U
کوتاه
stag
U
کوتاه کردن
short burst
U
رگبار کوتاه
scurries
U
مسابقه کوتاه
scurried
U
مسابقه کوتاه
short brittle
U
شکننده- کوتاه
short blast
U
سوت کوتاه
scutter
U
دو باگامهای کوتاه
abbreviate
U
کوتاه کردن
abbreviates
U
کوتاه کردن
clipping
U
کوتاه کردن
playlet
U
نمایش کوتاه
short circuit
U
اتصال کوتاه
scurry
U
مسابقه کوتاه
lie down
U
استراحت کوتاه
lie-down
U
استراحت کوتاه
transients
U
فانی کوتاه
short drop
U
دراپ کوتاه
catnap
U
چرت کوتاه
short period
U
دوره کوتاه
piaffer
U
یورتمه کوتاه
transient
U
فانی کوتاه
catnapping
U
چرت کوتاه
scurrying
U
مسابقه کوتاه
catnaps
U
چرت کوتاه
truncating
U
کوتاه کردن
curtailing
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه تر کردن
short blast
U
بوق کوتاه
brief
U
کوتاه مختصر
briefed
U
کوتاه مختصر
curtailed
U
کوتاه کردن
curtail
U
کوتاه کردن
formulating
U
کوتاه کردن
formulates
U
کوتاه کردن
formulated
U
کوتاه کردن
formulate
U
کوتاه کردن
razee
U
کوتاه کردن
briefest
U
کوتاه مختصر
shortens
U
کوتاه کردن
curtails
U
کوتاه کردن
abbreviating
U
کوتاه کردن
shorten
U
کوتاه کردن
truncates
U
کوتاه کردن
shorten
U
کوتاه تر کردن
shortened
U
کوتاه کردن
catnapped
U
چرت کوتاه
truncated
U
کوتاه کردن
truncate
U
کوتاه کردن
shortened
U
کوتاه تر کردن
briefer
U
کوتاه مختصر
stags
U
کوتاه کردن
short-circuits
U
اتصال کوتاه
novelettes
U
داستان کوتاه
term paper
U
رساله کوتاه
half timber
U
الوار کوتاه
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
unabridged
U
کوتاه نشده
gnomical
U
کوتاه لب نویس
abridge
U
کوتاه کردن
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
hide bound
U
کوتاه فکر
shuffle
U
گام کوتاه
shuffled
U
گام کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
hare sighted
U
کوتاه بین
short stories
U
داستان کوتاه
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
escopette
U
قرابینه کوتاه
escopet
U
قرابینه کوتاه
britches
U
شلوار کوتاه
bunny hop
U
پرش کوتاه
cutty sark
U
دامن کوتاه
by pass
U
اتصال کوتاه
correption
U
کوتاه کردن
conte
U
داستان کوتاه
coatee
U
دامن کوتاه
chiton
U
قبای کوتاه
cut off
U
کوتاه کردن
breeks
U
شلوار کوتاه
epigrammatical
U
کوتاه ونیشدار
chip shot
U
ضربه کوتاه
easy term
U
کوتاه مدت
draw in
U
کوتاه شدن
basso relief
U
برجسته کوتاه
detruncation
U
کوتاه شدگی
detruncate
U
کوتاه کردن
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
chitchat
U
صحبت کوتاه
one track
U
کوتاه فکر
low frequency wave
U
موج کوتاه
lop sided
U
کوتاه و بلند
aphorism
U
سخن کوتاه
aphorisms
U
سخن کوتاه
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
low
U
کوتاه دون
abbreviated
U
کوتاه شده
let us be brief
U
کوتاه کنیم
mackinaw
U
کت کوتاه و سنگین
manakin
U
ادم کوتاه قد
novella
U
رمان کوتاه
novelet
U
داستان کوتاه
narrow minded
U
کوتاه نظر
morello
U
گیلاس دم کوتاه
bas relief
U
برجسته کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
manikin
U
ادم کوتاه قد
knurly
U
کوتاه قد کوتوله
shortening
U
کوتاه شدگی
idylls
U
چکامه کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
idyl
U
قصیده کوتاه
idyl
U
چکامه کوتاه
short wave
U
موج کوتاه
short-wave
U
موج کوتاه
short haul
U
خط سیر کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
idyll
U
قصیده کوتاه
idyll
U
چکامه کوتاه
poop
U
صدای کوتاه
poops
U
صدای کوتاه
pigmies
U
ادم کوتاه قد
pygmies
U
ادم کوتاه قد
pygmy
U
ادم کوتاه قد
curt
U
کوتاه ومختصر
jog trot
U
یورتمه کوتاه
intrim
U
کوتاه مدت
short-circuit
U
اتصال کوتاه
to look in
U
کوتاه کردن
spuds
U
چاقوی کوتاه
in the short run
U
در کوتاه مدت
chop
U
گام کوتاه
chopped
U
گام کوتاه
drop in
<idiom>
U
دیدار کوتاه
To back down .
U
کوتاه آمدن
spud
U
چاقوی کوتاه
stumping
U
خپله کوتاه قد
stumps
U
خپله کوتاه قد
brief description
U
شرح کوتاه
tutus
U
دامن کوتاه
tutu
U
دامن کوتاه
undersize
U
اندازه کوتاه
laconic
U
کوتاه موجز
laconically
U
کوتاه موجز
tunicle
U
لباس کوتاه
short run
U
کوتاه مدت
shear
U
کوتاه کردن
truncation
U
کوتاه سازی
dogmatist
U
کوتاه فکر
vamp
U
جوراب کوتاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com