Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
foreshorten
U
کوتاه نمودار کردن
foreshortened
U
کوتاه نمودار کردن
foreshortens
U
کوتاه نمودار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
block diagram
U
نمودار بلوکی نمودار کلی
to make a
U
نمودار کردن
unveil
U
نمودار کردن پرده برداری
unveiling
U
نمودار کردن پرده برداری
unveils
U
نمودار کردن پرده برداری
unveiled
U
نمودار کردن پرده برداری
visualize
U
در پیش چشم نمودار کردن متصور ساختن
visualizes
U
در پیش چشم نمودار کردن متصور ساختن
visualizing
U
در پیش چشم نمودار کردن متصور ساختن
visualising
U
در پیش چشم نمودار کردن متصور ساختن
visualises
U
در پیش چشم نمودار کردن متصور ساختن
visualised
U
در پیش چشم نمودار کردن متصور ساختن
to meet the eye
U
چشم نظر را جلب کردن نمودار بودن
visualized
U
در پیش چشم نمودار کردن متصور ساختن
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
quick count
U
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
to cut short
U
کوتاه کردن
razee
U
کوتاه کردن
shortened
U
کوتاه کردن
abbreviate
U
کوتاه کردن
stag
U
کوتاه کردن
abbreviates
U
کوتاه کردن
shortest
U
کوتاه کردن
stags
U
کوتاه کردن
curtail
U
کوتاه کردن
shorter
U
کوتاه کردن
curtailed
U
کوتاه کردن
shortened
U
کوتاه تر کردن
to look in
U
کوتاه کردن
abridge
U
کوتاه کردن
abbreviating
U
کوتاه کردن
formulate
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه کردن
shorten
U
کوتاه تر کردن
formulated
U
کوتاه کردن
formulates
U
کوتاه کردن
shorten
U
کوتاه کردن
reef
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه تر کردن
reefs
U
کوتاه کردن
detruncate
U
کوتاه کردن
formulating
U
کوتاه کردن
correption
U
کوتاه کردن
shortening in
U
کوتاه کردن
curtailing
U
کوتاه کردن
truncated
U
کوتاه کردن
curtails
U
کوتاه کردن
truncate
U
کوتاه کردن
cut off
U
کوتاه کردن
shear
U
کوتاه کردن
truncates
U
کوتاه کردن
clipping
U
کوتاه کردن
truncating
U
کوتاه کردن
short
U
کوتاه کردن
chain shortening
U
کوتاه کردن زنجیری
poodle
U
پشم کوتاه کردن
docked
U
بریدن کوتاه کردن
dock
U
بریدن کوتاه کردن
poodles
U
پشم کوتاه کردن
clipping
U
عمل کوتاه کردن
truncation error
U
خطای کوتاه کردن
shipshank
U
کوتاه کردن طولی
to make a long story short
<idiom>
قصه را کوتاه کردن
shorten in cable
U
کوتاه کردن زنجیر
docks
U
بریدن کوتاه کردن
to rub through or along
U
سخت کوتاه کردن
syncopate
U
از میان کوتاه کردن
heave short
U
کوتاه کردن زنجیر
beach diagram
U
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
To deprive someone of access.
U
دست کسی را کوتاه کردن
briefed
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
for brevity's sake
U
از بهر کوتاه کردن مطلب
brief
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
briefer
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
briefest
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
to bob one's head
U
کوتاه کردن موی سر کسی
clip
U
پشم چینی کوتاه کردن
clipped
U
پشم چینی کوتاه کردن
clippings
U
پشم چینی کوتاه کردن
clips
U
پشم چینی کوتاه کردن
final shaving
U
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
truncation
U
خطا ناشی از کوتاه کردن عدد
short ball
U
شوت کردن کوتاه توپ
[فوتبال]
zeros
U
کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
zero
U
کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
zeroes
U
کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
To speak in a low voice.
U
آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
vocoder
U
وسیله کوتاه کردن عرض باندفرکانس رادیویی
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
change of leg
U
وادار کردن اسب به تغییر پادر چهارنعل کوتاه
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
chopped
U
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
shave down
U
کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
chop
U
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
plots
U
نمودار
chart
U
نمودار
indicator
U
نمودار
plotted
U
نمودار
plot
U
نمودار
charted
U
نمودار
nomogram
U
نمودار
charts
U
نمودار
charting
U
نمودار
diagrams
U
نمودار
diagram
U
نمودار
graphs
U
نمودار
graph
U
نمودار
alignment chart
U
نمودار
abac
U
نمودار
networks
U
نمودار
network
U
نمودار
h r diagram
U
نمودار اچ . ار
conspectus
U
نمودار
venn diagram
U
نمودار ون
x y graph
U
نمودار x-y
schematic diagram
U
نمودار اجمالی
structure chart
U
نمودار ساختار
bar chart
U
نمودار میلهای
scatterplot
U
نمودار پراکندگی
phase diagram
U
نمودار فاز
scattergram
U
نمودار پراکندگی
pictograph
U
نمودار تصویری
picture graph
U
نمودار تصویری
pie chart
U
نمودار کلوچهای
pie graph
U
نمودار مدور
pie graph
U
نمودار گرد
scatter program
U
نمودار پراکنده
load diagram
U
نمودار بار
logarithmic graph
U
نمودار لگاریتمی
block diagram
U
نمودار بلوکی
block diagram
U
نمودار کندهای
organization scheme
U
نمودار سازمانی
vector diagram
U
نمودار برداری
expectancy chart
U
نمودار انتظار
diagrammatic
U
به شکل نمودار
barchart
U
نمودار میلهای
logic diagram
U
نمودار منطقی
bar graph
U
نمودار میلهای
stress curve
U
نمودار تنش
bar diagram
U
نمودار میلهای
line graph
U
نمودار خطی
activity chart
U
نمودار فعالیت
equilibrtum diagram
U
نمودار تعادل
detail diagram
U
نمودار جزئیات
profile chart
U
نمودار نیمرخ
schemata
U
خلاصه نمودار
Venn diagram
نمودار ون
[ریاضی]
psychograph
U
نمودار روانی
dual y axis graph
U
نمودار با دو محور y
diagrammatically
U
استفاده از نمودار
elementary diagram
U
نمودار ابتدایی
electrical schematic
U
نمودار الکتریکی
tree diagram
U
نمودار درخت
transition diagram
U
نمودار گذارها
IHS
U
نمودار مسیح
slopes
U
شیب نمودار
scatter diagram
U
نمودار پراکندگی
line chart
U
نمودار خطی
rieke diagram
U
نمودار ریکه
histogram
U
نمودار ستونی
graphics
U
فن استعمال نمودار
system chart
U
نمودار سیستم
arrow diagram
U
نمودار برداری
area graph
U
نمودار ناحیهای
area chart
U
نمودار مساحت
potential diagram
U
نمودار پتانسیل
graphic
U
نمودار مقیاس
slope
U
شیب نمودار
sloped
U
شیب نمودار
interconnection of diagram
U
نمودار اتصال
block diagram
U
نمودار کلی
state diagram
U
نمودار حالات
flow sheet
U
نمودار جریان
frequency graph
U
نمودار بسامد
correlation diagram
U
نمودار همبستگی
flow diagram
U
نمودار جریان
creep curve
U
نمودار خزش
flow diagram
U
نمودار گردشی
Venn's diagram
U
نمودار ون
[ریاضی]
nomograph
U
نمودار محاسباتی
x y chart
U
نمودار مختصاتی
free body diagram
U
نمودار ایستایی
column graph
U
نمودار ستونی
circle graph
U
نمودار دایرهای
gantt chart
U
نمودار گانت
network chart
U
نمودار شبکه
nomogram
U
نمودار محاسباتی
schema
U
خلاصه نمودار
set up digram
U
نمودار برپایی
frequency diagram
U
نمودار بسامد
organization chart
U
نمودار سازمانی
grid chart
U
نمودار شبکهای
cumulative record
U
نمودار تراکمی
current graph
U
نمودار فعلی
field form
U
نمودار میدان
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com