English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gnomical U کوتاه لب نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
chirographer U خط نویس
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
bookmakers U کتاب نویس
letter writer U نامه نویس
lapicide U سنگ نویس
paper stainer U کتاب نویس
paragrapher U عبارت نویس
drafts U چرک نویس
orthographer U درست نویس
letter writer U کاغذ نویس
magazin U مجله نویس
bookmaker U کتاب نویس
mythographer U اسطوره نویس
write once read many U یکبار نویس
magniloquent U قلنبه نویس
magazinist U مقاله نویس
natural historian U تاریخ نویس
inker U مرکب نویس
odist U قصیده نویس
idyllist U قصیده نویس
drafted U چرک نویس
drafted U پیش نویس
fabulist U افسانه نویس
fabler U افسانه نویس
epistoler U نامه نویس
epistler U رساله نویس
fictionist U افسانه نویس
fictionist U داستان نویس
head liner U سرصفحه نویس
geneologist U شجره نویس
drafts U پیش نویس
gazetteer U روزنامه نویس
gazetteer U مجله نویس
foul copy U چرک نویس
draft U چرک نویس
tractarian U مقاله نویس
draughtsman U طرح نویس
essayist U مقاله نویس
essayists U مقاله نویس
dramatist U نمایشنامه نویس
dramatists U نمایشنامه نویس
scriptwriter U نمایشنامه نویس
scriptwriters U نمایشنامه نویس
playwright U پیس نویس
draughtsmen U طرح نویس
playwright U نمایشنامه نویس
playwrights U پیس نویس
columnists U مقاله نویس
columnist U مقاله نویس
draftsmen U طرح نویس
lexicographers U لغت نویس
lexicographer U لغت نویس
satirist U هجو نویس
satirists U هجو نویس
novelist U رمان نویس
novelists U رمان نویس
romancer U رمان نویس
typist U ماشین نویس
typists U ماشین نویس
playwrights U نمایشنامه نویس
sign writer U تابلو نویس
rewriter U دوباره نویس
proverbialist U مثل نویس
proser U نثر نویس
tabulating machine U جدول نویس
prosateur U نثر نویس
prosaist U نثر نویس
tabulator U جدول نویس
the psalmist U زبور نویس
minute U پیش نویس
proforma U پیش نویس
rough or foul copy U چرک نویس
story teller U افسانه نویس
sign writer U لوحه نویس
biographer U تذکره نویس
biographers U تذکره نویس
songwriter U سرود نویس
polygraphs U بسیار نویس
scrabbler U مسوده نویس
scholiast U حاشیه نویس
stenograph U تند نویس
caption U زیر نویس
captions U زیر نویس
phonographer U صدا نویس
grandiloquent U قلنبه نویس
programmers U برنامه نویس
aphorist U پند نویس
calligrapher U خوش نویس
programmer U برنامه نویس
acceptor U قبولی نویس
evangelists U انجیل نویس
evangelist U انجیل نویس
songwriter U ترانه نویس
affiant U گواهی نویس
allegorist U تمثیل نویس
aphorist U موجز نویس
annotator U تفسیر نویس
annotator U حاشیه نویس
annalist U تاریخچه نویس
anecdotist U حکایت نویس
calligraphist U خوش نویس
magazinist U مجله نویس
pamphleteers U رساله نویس
endorser U فهر نویس
chronicler U وقایع نویس
endorser U پشت نویس
ballpens U روان نویس ها
endorseer U فهر نویس
conveyancer U قباله نویس
dialogist U مکالمه نویس
deponent U گواهی نویس
dramaturge U درام نویس
elegiast U مرثیه نویس
elegiast U قصیده نویس
elegist U مرثیه نویس
copyreader U سرمقاله نویس
emblematist U مثل نویس
ball pens U روان نویس ها
ballpoints U روان نویس ها
cryptographer U رمز نویس
typewritter U ماشین نویس
historians U تاریخ نویس
editorialist U سرمقاله نویس
pamphleteer U رساله نویس
ballpoint pens U روان نویس ها
historian U تاریخ نویس
draft U پیش نویس
polygraph U بسیار نویس
endorses U پشت نویس کردن
endorsed U پشت نویس کردن
draft plan U پیش نویس برنامه
endorse U پشت نویس کردن
endorsing U پشت نویس کردن
accepting bank U بانک قبولی نویس
abstracter U خلاصه نویس دزد
protocols U پیش نویس سند
protocol U پیش نویس معاهده
pressman U مخبرروزنامه مقاله نویس
protocols U پیش نویس معاهده
protocol U پیش نویس سند
pressmen U مخبرروزنامه مقاله نویس
fountain pens U قلم خود نویس
biographer U شرح حال نویس
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
application programmer U برنامه نویس کاربردی
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
minute U پیش نویس کردن
proforma U پیام پیش نویس
applications programmer U برنامه نویس کاربردی
penny a line U ارزان نویس بی مایه
sketches U پیش نویس ازمایشی
sketched U پیش نویس ازمایشی
sketch U پیش نویس ازمایشی
mythopoet U شاعر افسانه نویس
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
relative coding U برنامه نویس نسبی
holographs U سند دست نویس
biographers U شرح حال نویس
gossiper U دری وری نویس
holograph U سند دست نویس
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
drafts U پیش نویس طرح
serialist U داستان نویس سریال
computer programmer U برنامه نویس کامپیوتر
coder U برنامه نویس رمزگذار
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
roughs U طرح پیش نویس
mythologist or ger U اساطیر نویس اساطیردان
systems programmer U برنامه نویس سیستم
systems programer U برنامه نویس سیستم
write black engine U موتور سیاه نویس
story teller U افسانه گو حکایت نویس
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
system programmer U برنامه نویس سیستم
subscript U زیر نویس امضاء
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
to make a minute of U پیش نویس کردن
draft U پیش نویس چرکنویس
draft U پیش نویس طرح
drafted U پیش نویس قرارداد
drafts U پیش نویس چرکنویس
drafts U پیش نویس قرارداد
drafted U پیش نویس طرح
drafted U پیش نویس چرکنویس
drafts U پیش نویس کردن
draft U پیش نویس کردن
verbose U دراز نویس درازگو
fountain pen U قلم خود نویس
drafted U پیش نویس کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com