Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
knurly
U
کوتاه قد کوتوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
atomy
U
کوتوله
dwarfing
U
کوتوله
grub
U
کوتوله
pygmaean
U
کوتوله
pygmoid
U
کوتوله
midge
U
کوتوله
dwarfs
U
کوتوله
midges
U
کوتوله
homunculus
U
کوتوله
pygmean
U
کوتوله
elfin
U
کوتوله
grubbed
U
کوتوله
dwarfed
U
کوتوله
dwarf
U
کوتوله
grubs
U
کوتوله
gnome
U
کوتوله گورزاد
negrillo
U
کوتوله سیاه
white dwarf
U
کوتوله سفید
gnomes
U
کوتوله گورزاد
stub
U
ته بلیط کوتوله
dwarfish
U
کوتوله مانند
stubbed
U
ته بلیط کوتوله
stubs
U
ته بلیط کوتوله
pygmyish
U
کوتوله وار
stubbing
U
ته بلیط کوتوله
dwarfing
U
کوتوله شدن
dwarfs
U
کوتوله شدن
dwarf star
U
ستاره کوتوله
dwarfed
U
کوتوله شدن
dwarf
U
کوتوله شدن
chuffy
U
کوتوله وچاق
tom thumb
U
شخص کوتوله
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
minims
U
ادم کوتوله نقطه
minim
U
ادم کوتوله نقطه
runt
U
کبوتر خانگی درشت کوتوله
pugs
U
ادم کوتوله طره گیسو
pug
U
ادم کوتوله طره گیسو
runts
U
کبوتر خانگی درشت کوتوله
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
dwarfish
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
of short duration
U
کوتاه
short
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
low
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
concise
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
pygmies
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
pigmies
U
کوتاه
pygmy
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
shortest
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
stunting
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
down
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
little
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
formulate
U
کوتاه کردن
formulated
U
کوتاه کردن
formulates
U
کوتاه کردن
formulating
U
کوتاه کردن
curtail
U
کوتاه کردن
curtailed
U
کوتاه کردن
briefest
U
کوتاه مختصر
short blast
U
سوت کوتاه
shortened
U
کوتاه تر کردن
shortens
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه تر کردن
briefer
U
کوتاه مختصر
shortened
U
کوتاه کردن
short circuit
U
اتصال کوتاه
brief
U
کوتاه مختصر
short burst
U
رگبار کوتاه
briefed
U
کوتاه مختصر
short brittle
U
شکننده- کوتاه
bas relief
U
برجسته کوتاه
curtailing
U
کوتاه کردن
truncates
U
کوتاه کردن
truncating
U
کوتاه کردن
razee
U
کوتاه کردن
scurrying
U
مسابقه کوتاه
clipping
U
کوتاه کردن
scurried
U
مسابقه کوتاه
scurries
U
مسابقه کوتاه
lie down
U
استراحت کوتاه
truncated
U
کوتاه کردن
shorten
U
کوتاه تر کردن
curtails
U
کوتاه کردن
piaffer
U
یورتمه کوتاه
short blast
U
بوق کوتاه
scutter
U
دو باگامهای کوتاه
truncate
U
کوتاه کردن
playlet
U
نمایش کوتاه
stags
U
کوتاه کردن
stag
U
کوتاه کردن
lie-down
U
استراحت کوتاه
scurry
U
مسابقه کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
conte
U
داستان کوتاه
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
hide bound
U
کوتاه فکر
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
hare sighted
U
کوتاه بین
half timber
U
الوار کوتاه
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
gnomical
U
کوتاه لب نویس
fubsy
U
کوتاه وکلفت
abridge
U
کوتاه کردن
idyl
U
چکامه کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
term paper
U
رساله کوتاه
idyl
U
قصیده کوتاه
unabridged
U
کوتاه نشده
basso relief
U
برجسته کوتاه
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
detruncate
U
کوتاه کردن
cut off
U
کوتاه کردن
cutty sark
U
دامن کوتاه
chip shot
U
ضربه کوتاه
chitchat
U
صحبت کوتاه
chiton
U
قبای کوتاه
coatee
U
دامن کوتاه
correption
U
کوتاه کردن
detruncation
U
کوتاه شدگی
draw in
U
کوتاه شدن
breeks
U
شلوار کوتاه
escopette
U
قرابینه کوتاه
britches
U
شلوار کوتاه
bunny hop
U
پرش کوتاه
escopet
U
قرابینه کوتاه
by pass
U
اتصال کوتاه
epigrammatical
U
کوتاه ونیشدار
easy term
U
کوتاه مدت
shuffled
U
گام کوتاه
shuffle
U
گام کوتاه
mackinaw
U
کت کوتاه و سنگین
abbreviated
U
کوتاه شده
low frequency wave
U
موج کوتاه
shortening
U
کوتاه شدگی
poop
U
صدای کوتاه
poops
U
صدای کوتاه
pigmies
U
ادم کوتاه قد
low
U
کوتاه دون
manakin
U
ادم کوتاه قد
one track
U
کوتاه فکر
novella
U
رمان کوتاه
novelet
U
داستان کوتاه
narrow minded
U
کوتاه نظر
morello
U
گیلاس دم کوتاه
aphorism
U
سخن کوتاه
aphorisms
U
سخن کوتاه
manikin
U
ادم کوتاه قد
pygmies
U
ادم کوتاه قد
pygmy
U
ادم کوتاه قد
short wave
U
موج کوتاه
short-wave
U
موج کوتاه
short haul
U
خط سیر کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
short-circuits
U
اتصال کوتاه
intrim
U
کوتاه مدت
jog trot
U
یورتمه کوتاه
curt
U
کوتاه ومختصر
lop sided
U
کوتاه و بلند
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
idyll
U
چکامه کوتاه
idyll
U
قصیده کوتاه
idylls
U
چکامه کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com