English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
shortening U کوتاه شدگی
detruncation U کوتاه شدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gelation U بسته شدگی سفت شدگی
imminution U کم شدگی باریک شدگی
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
necks U نخ شدگی
erection U شق شدگی
erections U شق شدگی
dostortion U کج شدگی
neck U نخ شدگی
the mast has raked U کج شدگی
embeddeness U حک شدگی
depressions U کم شدگی
bottling U نخ شدگی
geniculation U خم شدگی
depression U کم شدگی
carburization U پودر شدگی
lateral yield U له شدگی جانبی
fading U محو شدگی
paralysation U فلج شدگی
congestion U جمع شدگی
smelting U ذوب شدگی
bronchocele U بزرگ شدگی
concretion U سفت شدگی
scarlet U سرخ شدگی
comminution U خرد شدگی
acceptability U قبول شدگی
coagulation U دلمه شدگی
crookedness U انحناء و کج شدگی
damnation U لعنت شدگی
coupling U جفت شدگی
incalescence U گرم شدگی
shrinkage U چروک شدگی
invagination U غلاف شدگی
gasification U تبخیر شدگی
polarization U قطبی شدگی
tight coupling U جفت شدگی
blot U پاک شدگی
necking U باریک شدگی
translocation U جابجا شدگی
acetification U ترش شدگی
nigrescence U سیاه شدگی
elongation U دراز شدگی
turn over U واژگون شدگی
sprains U رگ برگ شدگی
depressions U گود شدگی
depression U گود شدگی
occlusion U بسته شدگی
sprain U رگ برگ شدگی
sprained U رگ برگ شدگی
expulsion U بیرون شدگی
expulsions U بیرون شدگی
liquescence U مایع شدگی
strobilation U باریک شدگی
occlusion U جفت شدگی
encrustations U دلمه شدگی
encrustation U دلمه شدگی
contractions U جمع شدگی
contraction U جمع شدگی
pairing U جفت شدگی
petrification U سنگ شدگی
leakages U فاش شدگی
leakage U فاش شدگی
blotting U پاک شدگی
blotted U پاک شدگی
blots U پاک شدگی
spraining U رگ برگ شدگی
pucker U جمع شدگی
homogenization U هم جنس شدگی
diffusion U پخش شدگی
offsetting U دوخم شدگی
offset U دوخم شدگی
gelidity U بسته شدگی
erasure U پاک شدگی
conglomerations U گلوه شدگی
flocculence U قلنبه شدگی
conglomeration U گلوه شدگی
dispersion U پخش شدگی
puchery U جمع شدگی
puckering U جمع شدگی
puckered U جمع شدگی
pulverization U خرد شدگی
purler U پرت شدگی از سر
fixedness U تثبیت شدگی
hardening U سفت شدگی
expurgation U پاک شدگی
removal U جدا شدگی
expunction U پاک شدگی
eviration U هذیان زن شدگی
recvrvature U دولا شدگی
narrowing U تنگ شدگی
diminution U کم شدگی تحقیر
puckers U جمع شدگی
choking U اب بند شدگی
desuetude U موقوف شدگی
intensification U افزون شدگی
locking U قفل شدگی
flagginess U ول شدگی اویختگی
dilution U رقیق شدگی
scleriasis U سفت شدگی
hybridization U هیبرید شدگی
petrifaction U سنگ شدگی
distotion factor U ضریب کج شدگی
sclerosis U سخت شدگی
accru U اجتماع فراهم شدگی
depression U گود شدگی فرودافت
malposition U جابجا شدگی جنین
gerontomorphosis U پیر شدگی نژاد
varicosity U گشاد شدگی سیاهرگ
scleroma U سفت شدگی بافتها
scloroderma U سفت شدگی پوست
depressions U گود شدگی فرودافت
sclerosis U سفت شدگی بافتها
edge triggered U با رها شدگی لبهای
encephalomalacia U نرم شدگی مغز
shrinks U انقباض چوروک شدگی
shrinkage U وابست جمع شدگی
digression U پرت شدگی ازموضوع
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
degree of shrinkage U ضریب جمع شدگی
constrictions U فشار تنگ شدگی
constriction U فشار تنگ شدگی
shrinkage stress U خستگی جمع شدگی
disseisin U محروم شدگی ازتصرف
shrinking U انقباض چوروک شدگی
maladies U فاسد شدگی بیماری
malady U فاسد شدگی بیماری
shrinkage coefficient U ضریب جمع شدگی
supersession U جانشینی لغو شدگی
hepatization U سفت شدگی بافته
yielding U تسلیم شدگی فلز
delusion of control U هذیان کنترل شدگی
diffraction broadening U پهن شدگی پراشی
shrink U انقباض چوروک شدگی
breaking U پاره گی قطع شدگی
erethism U تحریک شدگی زیاد
erasure U حک جای پاک شدگی
condensation U جمع شدگی تکاثف
domesticity U زندگانی خانگی رام شدگی
coupling U جفت شدگی اتصال درگیری
strobilization U تشکیل رشته باریک شدگی
fixations U خیره شدگی تعلق خاطر
fixation U خیره شدگی تعلق خاطر
shrinkage prevention U وسیله جلوگیری از جمع شدگی
scoliosis U کج شدگی تیره پشت ازپهلو
enlarged tonsils U بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
dipole dipole coupling U جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
scrappiness U اوراق شدگی ستیزه جویی
dc coupling U جفت شدگی جریان مستقیم
depigmentation U بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
incarcerated hernia U جمع شدگی کیسه فتق
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
individuation U تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
hydrargyia or rism U مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
budding U تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
couplement U عمل امتزاج و جفت کردن جفت شدگی
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
dumpy U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
curtal U کوتاه
pygmies U کوتاه
stunts U کوتاه
stunting U کوتاه
miniature U کوتاه
stunt U کوتاه
miniatures U کوتاه
pigmies U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
down U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
pigmy U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
pygmy U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
dwarfish U کوتاه
stockier U کوتاه
synoptic U کوتاه
concise U کوتاه
scut U دم کوتاه
bas relif U کوتاه
shorter U کوتاه
of short duration U کوتاه
shortest U کوتاه
short U کوتاه
puny U قد کوتاه
low U کوتاه
stockiest U کوتاه
stocky U کوتاه
little U کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com