English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
defaulter U کوتاهی کننده
defaulters U کوتاهی کننده
non feasor U کوتاهی کننده
shorrcomer U کوتاهی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brevity U کوتاهی
defaults U کوتاهی
defaulting U کوتاهی
abridgement U کوتاهی
concise ness U کوتاهی
default U کوتاهی
defaulted U کوتاهی
shortness U کوتاهی
delinquency U کوتاهی
non feasnce U کوتاهی
succinctness U کوتاهی
transience U کوتاهی
brachylogy U کوتاهی
transience or cy U کوتاهی
dwarfishness U کوتاهی
lowness U کوتاهی
failures U کوتاهی قصور
failure U کوتاهی قصور
failing U درصورت کوتاهی از
compendium U مختصر کوتاهی
compend U کوتاهی اختصار
failings U درصورت کوتاهی از
he did his level best U کوتاهی نکرد
defult U کوتاهی ورزیدن
negligence U قصور کوتاهی
in a short time U در یک مدت کوتاهی
for a short time U بری مدت کوتاهی
curtness U کوتاهی وتندی سخن
skateboard U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
skateboards U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
impulses U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
impulse U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
hard hack U بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
to be in d. U کوتاهی درانجام وفیفه کردن
to go for a spin U با خودرو گردش کوتاهی کردن
initialed U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
initial U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initials U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialling U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialled U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
to step out U برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
trunk hose U شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
I have a short trip ahead. U قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
i will do my possible U هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
initialing U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
trundle bed U تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
transients U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transient U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
knickers U شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
led line U خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
to pause U [برای مدت کوتاهی] در انجام کاری توقف کردن
interspinalis U ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
transients U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
Gothic Revival U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
transient U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
loader U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
gradine U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
short timer U پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
cards U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
allocations U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocation U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
breach of trust U کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
acrostic جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند جابجا شونده
flash card U ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
the quantity of a vowel U کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
splash screen U صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
truckle bed U تختواب کوتاهی که زیر تختواب دیگرقرار گیرد
loader U تابع کوتاهی که بخش اول برنامه را باز میکند و از آن به بعد خود پردازنده ها را باز میکند
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
bidders U کننده
doer U کننده
solvent U اب کننده
mauler U له کننده
solvents U اب کننده
swooner U غش کننده
crusher U له کننده
fillers U پر کننده
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com