Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
koala
U
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
koalas
U
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cetacean
U
وابسته به خانواده بال جانوری که ازخانواده بال باشد
rule the roost
<idiom>
U
عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
Aussies
U
استرالیایی
Aussie
U
استرالیایی
galah
U
استرالیایی
cassowary
U
یکجورشترمرغ استرالیایی
koel
U
فاخته استرالیایی
emu
U
شترمرغ استرالیایی
emus
U
شترمرغ استرالیایی
emeu
U
شترمرغ استرالیایی
dingo
U
یکجورسگ استرالیایی
dingoes
U
یکجورسگ استرالیایی
grass tree
U
نوعی زنبق استرالیایی
walkabout
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
lorikeet
U
طوطی کوچک استرالیایی که از شهد گلهاتغذیه میکند
walkabouts
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
thunderbird
U
الاگزنه استرالیایی مرغ افسانهای موجد رعدوبرق
creaturely
U
جانوری
animals
U
حیوانی جانوری
animal
U
حیوانی جانوری
ethology
U
رفتارشناسی جانوری
endozoic
U
درون جانوری
zoogeography
U
جغرافیای جانوری
web spinner
U
جانوری که تارمی تند
arachnid
U
جانوری از راستهء بند پایان
yahoo
U
جانوری که درقالب انسانی باشد
litters
U
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
littering
U
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
littered
U
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
litter
U
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
cannibal
U
جانوری که همجنس خود را میخورد
cannibals
U
جانوری که همجنس خود را میخورد
man eater
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eaters
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
wooler
U
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
harpy
U
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
harpies
U
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
chimaera
U
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimeras
U
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimera
U
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
animalism
U
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
minotaur
U
جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان بودن
an ovoviviparous animal
U
جانوری که دردرون شکم تخم می گذاردوبچه خودرادرهمانجا ازتخم بیرون می اورد
Manchester-Kashan
U
فرش کاشانی-انگلیسی
[این نوع فرش به سفارش شهر منچستر در کاشان بافته می شده و پشم آن تماما از نوع مرینوس استرالیایی بوده است.]
totem
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
menage
U
خانواده
wife
U
خانواده
ilk
U
خانواده
gens
U
خانواده
clans
U
خانواده
clan
U
خانواده
families
U
خانواده
households
U
خانواده
household
U
خانواده
family
U
خانواده
ecomania
U
بیزاری از خانواده
goodman
U
بزرگ خانواده
culicidae
U
خانواده پشه
culex
U
خانواده پشه
consanguine family
U
خانواده هم خون
cruciferae
U
خانواده چلیپاییان
crustacea
U
خانواده خرچنگ
gas family
U
خانواده گاز
extended family
U
خانواده گسترده
family budget
U
بودجه خانواده
family expenditure
U
هزینه خانواده
family law
U
حقوق خانواده
family structure
U
ساخت خانواده
family therapy
U
خانواده درمانی
font family
U
خانواده فونت
crustaceous
U
خانواده خرچنگ
family of computers
U
خانواده کامپیوترها
home visit
U
بازدید خانواده
type font
U
خانواده حروف
zinnia
U
خانواده گل اهاری
bring home the bacon
<idiom>
U
نانآور خانواده
turnix
U
خانواده بلدرچین
turnicidae
U
خانواده بلدرچین
lanthanide series
U
خانواده لانتانیدها
matronymic family
U
خانواده مادرنامی
member of a family
U
عضو خانواده
motorola 000 family
U
خانواده موتورولا
mustelidea
U
خانواده سمور
patriarchate
U
ریاست خانواده
patronymic family
U
خانواده پدرنامی
penates
U
خدایان خانواده
schizogenic family
U
خانواده اسکیزوفرنی زا
sheik
U
رئیس خانواده
subfamily
U
خانواده فرعی
the girls
U
دخترهای یک خانواده
to maintain one's family
U
خانواده خود را
patriarch
U
رئیس خانواده
horseflesh
U
خانواده اسب
family planning
U
تنظیم خانواده
crustacean
U
خانواده خرچنگ
royalty
U
از خانواده سلطنتی
royalties
U
از خانواده سلطنتی
crustaceans
U
خانواده خرچنگ
sheikhs
U
رئیس خانواده
accipitres
U
خانواده لاشخوران
broken home
U
خانواده گسیخته
paterfamilias
U
سالار خانواده
patriarchs
U
رئیس خانواده
strips
U
موسس خانواده
nuclear family
U
خانواده هستهای
paterfamilias
U
بزرگ خانواده
familial
U
مربوط به خانواده
nuclear families
U
خانواده هستهای
broken homes
U
خانواده گسیخته
actinide series
U
خانواده اکتینیدها
clansman
U
عضو خانواده
arachnida
U
خانواده کارتنه
batrachia
U
خانواده غوکان
computer family
U
خانواده کامپیوتر
family doctor
U
پزشک خانواده
nations
U
خانواده طایفه
circuit family
U
خانواده مداری
citrus
U
خانواده مرکبات
nation
U
خانواده طایفه
clannishness
U
خانواده پرستی
matriarch
U
رئیسه خانواده
sheiks
U
رئیس خانواده
apiaceae
U
خانواده چتریان
sheikh
U
رئیس خانواده
matriarchs
U
رئیسه خانواده
conjugal family
U
خانواده زن و شوهری
family doctors
U
پزشک خانواده
winterer
U
زمستان جانوری که زمستان را بسرمیبرد
mangrove
U
خانواده شاه پسند
napoleonic
U
وابسته به خانواده ناپلئون
saltbush
U
خانواده گیاهان قازایاغی
salicaceous
U
وابسته به خانواده بید
pyralidid
U
خانواده بزرگی ازپروانه ها
mangroves
U
خانواده شاه پسند
wear the pants in a family
<idiom>
U
رئیس خانواده بودن
nabidae
U
خانواده کک و ساس و حشرات
urticaceous
U
وابسته به خانواده گزنه
born in the purpule
U
عضو خانواده سلطنتی
He left his family in Europe .
U
خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
family men
U
مرد خانواده - دوست
family man
U
مرد خانواده - دوست
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
canine
U
وابسته به خانواده سگ سگ مانند
viverrine
U
خانواده گربه زباد
to return to the fold
[family]
U
به خانواده خود برگشتن
nabid
U
خانواده کک و ساس و حشرات
cetaceous
U
وابسته به خانواده بال
family planning programs
U
برنامههای تنظیم خانواده
family size
U
تعداد افراد خانواده
lobelia
U
خانواده گیاهان لوبلیا
acarina
U
خانواده کرم جرب
lady bird
U
سوسک خانواده Coccinellidae
ganoidei
U
خانواده سگ ماهی مینافلسان
acalephe
U
خانواده گزنه دریایی
family planning
U
برنامه ریزی خانواده
apiaceous
U
وابسته به خانواده چتریان
lady beetle
U
سوسک خانواده Coccinellidae
cycas
U
گیاه از خانواده سیکاس
patriarch
U
رئیس خانواده یا طایفه
patriarchs
U
رئیس خانواده یا طایفه
materfamilas
U
مادر خانواده کدبانو
tudor
U
خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
convolvulaceous
U
وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
to provide for one's family
U
خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
crocodilian
U
وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
habit family hierarchy
U
سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
clannishly
U
مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
gadoid
U
وابسته به خانواده ماهی روغن
A curse has been laid on the family .
U
خانواده لعنت شده یی است
feverweed
U
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
cimex
U
سرخک خانواده ساس وسرخک
pteridophyte
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
stuart
U
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
styloipodium
U
ته خامه گیاهان خانواده هویج
plantagenet
U
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
leguminous
U
وابسته به خانواده پروانه اسایان
pteridophyta
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
santalaceous
U
وابسته به تیره یا خانواده صندل
sequoia
U
سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
maccabees
U
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
ferula
U
خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
gasteropod
U
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
Generosity runs in the family.
U
سخاوت دراین خانواده ارثی است
vestal
U
روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
I am the bread winner of the family .
U
نان آور خانه ( خانواده ) هستم
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .
U
مادر بزرگمان مرد خانواده است
aaron's beard
U
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
lancastrian
U
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
He did it for the sake of his family .
U
محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
one of the most respected families
U
یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
albatrosses
U
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
rush
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
paulownia
U
جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
he is a shame to his family
U
ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
rushing
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
albatross
U
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com