English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lake0dwelling U که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
palafitte U خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
ogygian U پیش ازتاریخ
prehistoric U وابسته به قبل ازتاریخ
sanhedrim U سهندرین :دادگاه وشورای عالی بنی اسرائیل دراورشلیم درزمانهای پیشین
in bottom of bag U درته چنته
At the end of the street. U درته خیابان
sunken U درته اب غرق شده
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
trawl U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawled U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawls U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawling U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
lagan U کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
gentilitial U تیرهای
sectarian U تیرهای
denominational U تیرهای
semaphores U تیرهای راهنما
spandrel beams U تیرهای محیطی
concrete joist shaker U ویبراتور تیرهای بتنی
carpenter's Gothic U [تیرهای چوبی سقف]
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
number of rounds U تعداد تیرهای شلیک شده
column caelata U [ستون با تیرهای مزین شده]
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
uprights U تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
nimbostratus U ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
popinjay shooting U کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
grillage U شبکهای از تیرهای سنگین که بجای پی ساختمان قرارمیدهند
intertie U تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
knitting pin U میل جوراب بافی یاکش بافی که درته ان دگمه یاگلولهای دارد
fettling U شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
sighting shot U تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
aileron station U فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
hematin U ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
paulian U عضو تیرهای از نصاراکه بخدابودن عیسی عقیده نداشتند
religioner U شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
pole U چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
poles U چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
grillage U شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
karaite U عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
calf's tongue U [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
columnar and trabeated U [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
universal roll U برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com