English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unipolar U که به عنوان کنتررل جریان متغیر به کار می رود.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
dollar sign U که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
variable speed d.c. motor U موتور جریان دائم با سرعت متغیر
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
analogue U ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues U ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues U دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analogue U دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
volts U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volt U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
declares U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declare U معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
variable recoil U سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
conversional U متغیر
average variable cost U متغیر
unsteadily U متغیر
unsteady U متغیر
protean U متغیر
transitive U متغیر
variant U متغیر
indignant U متغیر
fitful U متغیر
variative U متغیر
varier U متغیر
uneven U متغیر
fluids U متغیر
fluid U متغیر
technical U متغیر
vicissitudinous U متغیر
floating U متغیر
variable U متغیر
variate U متغیر
variables U متغیر
variable condenser U خازن متغیر
adjustable condenser U خازن متغیر
variable input U داده متغیر
variable factors U عوامل متغیر
variable input U نهاده متغیر
variable inductance U القاگری متغیر
reduced variable U متغیر کاهیده
variable time U زمان متغیر
random variable U متغیر تصادفی
adjustable coupling U جفتگیری متغیر
prime cost U هزینه متغیر
polar variable U متغیر قطبی
diverse U متغیر متمایز
alternating light U چراغ متغیر
variable load U بار متغیر
variable name U نام متغیر
variable stars U ستارگان متغیر
variable terrain U زمین متغیر
variable resistance U مقاومت متغیر
adjustable resistance U مقاومت متغیر
address variable U متغیر نشانی
variably U بطور متغیر
residual variable U متغیر باقیمانده
argument U متغیر مستقل
arguments U متغیر مستقل
trinary U دارای سه متغیر
trinal U دارای سه متغیر
treatment variable U متغیر تدبیری
total variable cost U هزینه متغیر کل
string variable U متغیر رشته
stochastic variable U متغیر تصادفی
slack variable U متغیر بی اثر
slack variable U متغیر کمکی
uncertainly U مردد متغیر
uncertain U مردد متغیر
unalterable U غیر متغیر
variable error U خطای متغیر
mercurial U تند متغیر
suppressor variable U متغیر بازدارنده
rheostat U مقاومت متغیر
vext U متغیر کردن
vr U نسبتی متغیر
variable cost U هزینه متغیر
variable capacitor U خازن متغیر
variable budget U بودجه متغیر
stochastic term U متغیر تصادفی
continuous variable U متغیر پیوسته
dependent variable U متغیر وابسته
dependent variable U متغیر تابع
exogenous variable U متغیر برون زا
marker variable U متغیر ممیز
dependant variable U متغیر وابسته
integer variable U متغیر صحیح
instrumental variable U متغیر وسیله
dummy variable U متغیر تصنعی
instrumental variable U متغیر ابزاری
dummy variable U متغیر ساختگی
flukey U متغیر غیرثابت
chatoyancy U درخشندگی متغیر
logic variable U متغیر منطقی
key variable U متغیر کلید
it is of variable length U درازای ان متغیر
flexible budget U بودجه متغیر
diorama U تصاویر متغیر
discrete variable U متغیر ناپیوسته
distal variable U متغیر دوربرد
floating debt U بدهی متغیر
external variable U متغیر خارجی
explanatory variable U متغیر مستقل
explanatory variable U متغیر توضیحی
local variable U متغیر محلی
experimental variable U متغیر ازمایشی
chatoyance U درخشندگی متغیر
causal variable U متغیر سببی
endogenous variable U متغیر داخلی
binary variable U متغیر دودویی
basic variable U متغیر اصلی
cut up rough U متغیر شدن
dynamical variable U متغیر دینامیکی
global variable U متغیر سراسری
autonomous variable U متغیر مستقل
out line font U فونت متغیر
associative variable U متغیر انجمنی
economic variable U متغیر اقتصادی
fluctuating rate U نرخ متغیر
out line font U قلم متغیر
binary variable U متغیر دودوئی
induced variable U متغیر القائی
independent variable U متغیر مستقل
basic variable U متغیر اساسی
boolean variable U متغیر بولی
endogenous variable U متغیر درون زا
decrement U کم کردن یک عدد از یک متغیر
variable cost curve U منحنی هزینه متغیر
argument [of a function] U متغیر مستقل [ریاضی]
flexible exchange rate U نرخ متغیر ارز
controlled variable U متغیر کنترل شده
decrement U کاهش میزان یک متغیر
control variable U متغیر کنترل شده
dependent variable U متغیر وابسته [ریاضی]
intervening variable U متغیر فرضی رابط
slab of varying thickness U تاوه با ستبرای متغیر
unrelated variable U متغیر غیر وابسته
trimmer capacitor U خازن نیم متغیر
subscript variable U متغیر زیرنویس دار
independent variable U متغیر مستقل [ریاضی]
cryptovariable U عوامل متغیر رمز
decision variable U متغیر تصمیم گیری
cryptovariable U کلیدهای رمز متغیر
switching variable U متغیر راه گزینی
floating policy U بیمه نامه متغیر
shifty U فریب امیز متغیر
analogues U سیگنال ممتد متغیر
law of variable proportion U قانون نسبت متغیر
variable length records U رکوردهای با طول متغیر
variable instruction length U دستورالعمل با طول متغیر
look black U متغیر بنظر امدن
magnetic variometer U اندوکتورمتر متغیر مغناطیسی
variable interval schedule U برنامه فاصلهای متغیر
nonbasic variable U متغیر غیر اساسی
adjustable speed motor U موتور با دور متغیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com