English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wcce U کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
education U تعلیم و تربیت
motor education U تعلیم و تربیت حرکتی
educationally U از راه تعلیم و تربیت
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
educable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
educatable U تربیت پذیر تعلیم پذیر
i was taught by him U من در نزد وی تعلیم گرفتم او مرا تعلیم داد
paideutics U روش کار اموزی فن تعلیم علم تعلیم
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
dumbarton oaks conference U کنفرانس "دومبارتون اکس " کنفرانس منعقده در ساختمان دومبارتون اکس واقع درواشنگتن به سال 4491 که طی ان دولتهای امریکا بریتانیا
universal grid U مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
pedgagogics U فن تعلیم علم تعلیم
well-bred U با تربیت تربیت شده
family of computers U خانواده کامپیوترها
manager U ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
managers U ل کامپیوترها و شبکه در شرکت
aix U ریز کامپیوترها و mainframeها است
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
network U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networking U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
mainframe computer U استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
networks U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
conferences U کنفرانس
conclave U کنفرانس
conclaves U کنفرانس
colloquia U کنفرانس
colloquium U کنفرانس
conference U کنفرانس
thirds U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
platforms U نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
language U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
languages U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
third U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
platform U نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
names U کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
Hewlett Packard U روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها
name U کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
lectures U کنفرانس درس
lectured U کنفرانس درس
shipping conference U کنفرانس کشتیرانی
lecture U کنفرانس درس
powwow U کنفرانس پرتشریفات
lecturing U کنفرانس درس
peace conference U کنفرانس صلح
huddling U کنفرانس مخفیانه
computer conferencing U کنفرانس کامپیوتری
huddled U کنفرانس مخفیانه
huddles U کنفرانس مخفیانه
circuits U اتحادیه کنفرانس
huddle U کنفرانس مخفیانه
circuit U اتحادیه کنفرانس
auditorium U تالار کنفرانس
auditoriums U تالار کنفرانس
conference terms U شرایط کنفرانس
auditoria U تالار کنفرانس
GOSIP U استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
news conference U مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
protocols U صورت جلسه کنفرانس
protocol U صورت جلسه کنفرانس
round table U کنفرانس میز گرد
news conferences U مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
teleconference U کنفرانس از راه دور
synchronous U سیستم پنهان ثانویه سریع در بسیاری از کامپیوترها که از نقط ه پردازنده pentium استفاده میکند
lecturing U درس دادن با گفتارتنها کنفرانس
lecture U درس دادن با گفتارتنها کنفرانس
lectured U درس دادن با گفتارتنها کنفرانس
lectures U درس دادن با گفتارتنها کنفرانس
the rules of protocol U قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
ncc U Conference NationalComputer کنفرانس ملی کامپیوتر
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
The conference is scheduled for bahman 20 . U کنفرانس قرار است 20 بهمن تشکیل شود
alien U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
aliens U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
planetary U جهانی
other-worldly U آن جهانی
ecumenical U جهانی
worldwide U جهانی
globally U جهانی
global U جهانی
doctrine U تعلیم
tuition U تعلیم
training U تعلیم
tuitionary U تعلیم
didactics U تعلیم
doctrines U تعلیم
instructions U تعلیم
instruction U تعلیم
worldly U این جهانی
premundane U پیش از جهانی
international coulomb U کولن جهانی
Univ U به طور جهانی
sublunar U این جهانی
earthliness U جهانی بودن
world simulation U همانندسازی جهانی
world power U قدرت جهانی
world liquidity U نقدینگی جهانی
universal U جهانی دنیایی
universal U جامع جهانی
oecumenicity U شهرت جهانی
mundane U این جهانی
epidemics U عالمگیر جهانی
international morse code U مورس جهانی
world class U در سطح جهانی
inframundane U زیر جهانی
fleshly U جهانی دنیوی
world-class U در سطح جهانی
antemundane U پیش از جهانی
epidemic U عالمگیر جهانی
sublunary U این جهانی
world cup U جام جهانی
world wars U جنگ جهانی
Univ U مخفف جهانی
world bank U بانک جهانی
universal time U ساعت جهانی
universalize U جهانی کردن
world war U جنگ جهانی
cosmopolite U سرتاسر جهانی
continental code U مورس جهانی
universal set U مجموعه جهانی
cosmopolite U شخصیت جهانی
drills U تعلیم دادن
instructed U تعلیم دادن
instructs U تعلیم دادن
training U تعلیم و تمرین
educate U تعلیم دادن
instructing U تعلیم دادن
instruct U تعلیم دادن
indocility U تعلیم نا پذیری
trainees U تعلیم گیرنده
trainee U تعلیم گیرنده
indocile U تعلیم نا پذیر
breeding U تعلیم وتربیت
schooling U تدریس تعلیم
untaught U تعلیم نیافته
military training U تعلیم نظامی
educating U تعلیم دادن
drilled U تعلیم دادن
drill U تعلیم دادن
educates U تعلیم دادن
edification U تعلیم تقدیس
teachable U تعلیم پذیر
educate U تعلیم دادن
trains U تعلیم دادن
didactics U فن تعلیم نواموزی
catechisation U تعلیم واموزش
catechise U تعلیم دادن
treatable U تعلیم بردار
trained U تعلیم دادن
disciplinable U تعلیم پذیر
teach U تعلیم دادن
teaches U تعلیم دادن
give lessons U تعلیم دادن
instruct U تعلیم دادن
teach U تعلیم دادن
train U تعلیم دادن
pedagogically U مطابق فن تعلیم
train [teach] U تعلیم دادن
docility U تعلیم پذیری
schoolfellow U تعلیم تحصیل
tuitional U حق تدریس تعلیم
catechize U تعلیم دادن
georef grid U مختصات جغرافیایی جهانی
great power U قدرت بزرگ جهانی
golf world cup U جام جهانی گلف
atlas grid U شبکه بندی جهانی
world war ii U جنگ جهانی دوم
terrestrial U این جهانی دنیوی
Internet U شبکه جهانی اینترنت
world record holder U دارنده رکورد جهانی
To be world famous . To enjoy an international reputation. U شهرت جهانی داشتن
world war i U جنگ جهانی اول
international units U واحدهای جهانی برق
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
time zone U منطقه ساعتی جهانی
world federalist U طرفدار حکومت جهانی
time zones U منطقه ساعتی جهانی
universal character set U مجموعه کاراکترهای جهانی
ski world cup U جام جهانی اسکی
unix U سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
pedagogical teaching U اموزش مطابق فن تعلیم
teachable U یاددادنی قابل تعلیم
docile U تعلیم بردار مطیع
instructiveness U تعلیم امیزی بودن
pedagogical U مربوط بفن تعلیم
catechisms U تعلیم ودستور مذهبی
catechism U تعلیم ودستور مذهبی
theory U فرضیه علمی تعلیم
tutelage U سرپرستی تعلیم سرخانه
primed U قبلا تعلیم دادن
primes U قبلا تعلیم دادن
theories U فرضیه علمی تعلیم
prime U قبلا تعلیم دادن
universal declaration of human rights U اعلامیه جهانی حقوق بشر
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
world federation of trade unions U فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
universal transverse mercator U سیستم تصویر جهانی مرکاتور
avco cup U جام جهانی انجمن هاکی
intuiting U تعلیم دادن اگاه کردن
hark U تعلیم از راه گوش دادن
enlighten U روشن کردن تعلیم دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com