English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
automatic mixture control U کنترل غلظت اتوماتیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
low supercharger gear U دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
an automatic U اتوماتیک
automatic U اتوماتیک
unmanned U اتوماتیک
manual/automatic mode U اتوماتیک
automatics U اتوماتیک
automatic speed selector U سلکتور اتوماتیک
automatic welding U جوشکاری اتوماتیک
autopilot U خلبان اتوماتیک
automatic cutout U فیوز اتوماتیک
fully automatic U تمام اتوماتیک
automatic pilot U خلبان اتوماتیک
automatic pilots U خلبان اتوماتیک
full automatic U تمام اتوماتیک
computer integrated manufactureing U کارخانه کاملا" اتوماتیک
automatic direction finder U جهت یاب اتوماتیک
adp U پردازش داده اتوماتیک
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
asr U ارسال و دریافت اتوماتیک
automated purchasing U خرید بصورت اتوماتیک
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
cam operated automatic lathe U ماشین تراش اتوماتیک بادامکی
autocomplete U کامل شدن اتوماتیک [کامپیوتر]
full automatic lathe U ماشین تراش تمام اتوماتیک
autopilot [A/P] U خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
automatic pilot [A/P] U خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
consistence U غلظت
consistent U غلظت
inspissation U غلظت
thickness U غلظت
compactness U غلظت
concentration U غلظت
consistency U غلظت
density U غلظت
densities U غلظت
concentrations U غلظت
cim U Integrated Computerکارخانه کاملا" اتوماتیک Input Computer
consistency U درجه غلظت
heaviness U افسردگی غلظت
concentration U غلظت [شیمی]
concentration gradient U گرادیان غلظت
condensation U غلظت انقباض
concentration gradient U شیب غلظت
consistence U درجه غلظت
volumeter U غلظت سنج
electron concentration U غلظت الکترون
murkiness U غلظت افسردگی
chlorinity U غلظت اب دریا
aerometer U غلظت سنج
current density U غلظت جریان
densitometer U غلظت سنج اب
electronic concentration U غلظت الکترون
ion concentration U غلظت یون
piezometer U غلظت سنج
molecular concentration U غلظت مولکولی
humidity U غلظت رطوبت
air density U غلظت هوا
densimeter U غلظت سنج
formal concentration U غلظت فرمال
halocline U منطقه خلاء غلظت
aerometry U سنجش غلظت هوا
cloud amount U غلظت ابر اتمی
maximum allowable concentration U حداکثر غلظت مجاز
cloud cover U غلظت ابر اتمی
equimolal U دارای غلظت ملکولی مساوی
activation detector U دستگاه تعیین غلظت نوترون
gravimetry U اندازه گیری وزن یا غلظت
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
density attitude U ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
stenohaline U زیست کننده در اب شور به غلظت بخصوصی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
wraparound U توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
pH U علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
automatic recovery program U برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
concentrations U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentration cell corrosion U نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
concentration U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
densitometer U چگالی سنج غلظت سنج
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
line control U کنترل خط
controls U کنترل
control code U کد کنترل
check-ups U کنترل
rein U کنترل
check-up U کنترل
minor control U کنترل کم
controlling U کنترل
control U کنترل
experimental control U کنترل ازمایشی
external control U کنترل خارجی
bowden control cable U کابل کنترل
digital control U کنترل دیجیتالی
direct control U کنترل مستقیم
electric control U کنترل الکتریکی
exchange control U کنترل ارز
error control U کنترل خطا
budgetary control U کنترل بودجهای
budgetary control U کنترل بودجه
camshafts U محور کنترل
camshaft U محور کنترل
electronic control U کنترل الکترونیکی
exchange control U کنترل ارزی
field control U کنترل میدان
fighter control U کنترل شکاریها
frequency control U کنترل فرکانس
remote control U کنترل از دور
asynchronous control U کنترل ناهمگام
arms control U کنترل سلاح
contract control U کنترل دینامیکی
governing mode U روش کنترل
government control U کنترل دولتی
air way station U ایستگاه کنترل
bridled U کنترل کردن
bridling U کنترل کردن
bridles U کنترل کردن
bridle U کنترل کردن
grid control U کنترل شبکه
ground control U کنترل زمینی
arbitrary control U کنترل فرضی
frequency check U کنترل فرکانس
control panel U صفحه کنترل
fire control U کنترل اتش
fiscal control U کنترل مالی
flight control U کنترل پرواز
flow control U کنترل جریان
full command U کنترل کامل
bank sluice U دریچه کنترل
pulpits U میز کنترل
pulpit U میز کنترل
uncontrolled U کنترل نشده
forms control U کنترل فرم ها
controlled U کنترل شده
access control U کنترل دستیابی
accuracy control U کنترل دقت
air control U کنترل هوایی
automatic control U کنترل خودکار
fly control U برج کنترل
control pannel U پانل کنترل
control markings U علایم کنترل
control logic U منطق کنترل
control lever U اهرم کنترل
control language U زبان کنترل
control key U کلید کنترل
control grid U شبکه کنترل
control grid U توری کنترل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com