Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
withdrawal
U
کناره گیری از مسابقه تکواندو
withdrawals
U
کناره گیری از مسابقه تکواندو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roundest
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
abdication
U
کناره گیری
separatism
U
کناره گیری
renunciation
U
کناره گیری
scratch
U
کناره گیری
scratched
U
کناره گیری
scratches
U
کناره گیری
scratching
U
کناره گیری
demission
U
کناره گیری
isolation
U
کناره گیری
threctia
U
کناره گیری
attrition
U
کناره گیری
resignation
U
کناره گیری
resignations
U
کناره گیری
retired ness
U
کناره گیری
renouncement
U
کناره گیری
detachment
U
کناره گیری
detachments
U
کناره گیری
resignations
U
کناره گیری تفویض
to keep one's distance
U
کناره گیری کردن
to give wide berth to
U
کناره گیری کردن از
he threatened or resingn
U
که کناره گیری خواهدکرد
retire
U
کناره گیری کردن
throw up
U
کناره گیری کردن از
hold aloof
U
کناره گیری کردن
abdicative
U
مایه کناره گیری
resignation
U
کناره گیری تفویض
secede
U
کناره گیری کردن
avoidance
U
کناره گیری احتراز
seceded
U
کناره گیری کردن
seceding
U
کناره گیری کردن
to seclude oneself
U
کناره گیری کردن
secedes
U
کناره گیری کردن
retires
U
کناره گیری کردن
nonintervention
U
سیاست کناره گیری
quarter
U
یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
to throw up
U
کناره گیری کردن از استعفادادن از
to keep oneself to oneself
U
کناره گیری ازمردم کردن
to retire in to oneself
U
از جامعه کناره گیری کردن
retreated
U
عقب نشینی کناره گیری
retreat
U
عقب نشینی کناره گیری
retreating
U
عقب نشینی کناره گیری
retreats
U
عقب نشینی کناره گیری
abdicate
U
کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicated
U
کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicates
U
کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicating
U
کناره گیری کردن استعفا دادن
to retire from
[to]
a place
U
از
[به]
جایی کناره گیری کردن
[یا منزوی شدن]
to send in one's papers
U
کناره گیری از کار کردن استعفا دادن
After dinner he likes to retire to his study.
U
پس از شام او
[مرد]
دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
taekwondo
U
تکواندو
kuk kiwo
U
مرکز تکواندو
gei
U
تکنیک تکواندو
geong geuk
U
حمله تکواندو
kuang jang neim
U
سرمربی تکواندو
taekwondo nore
U
سرود تکواندو
hayei
U
شلوار تکواندو
geong gegak
U
حمله تکواندو
kyorougei
U
مبارزه تکواندو
taekwondo yooksa
U
تاریخچه تکواندو
tou book
U
لباس تکواندو
teas
U
کمربند تکواندو
gasoem
U
گاسوم تکواندو
saboum
U
مربی تکواندو
chung shin
U
اصول تکواندو
shihapjung
U
تشک تکواندو
tea
U
کمربند تکواندو
deung joomeok
U
پس مشت تکواندو
joomeok
U
مشت تکواندو
dojang
U
سالن تمرین تکواندو
bangoe gei
U
تکنیک دفاعی تکواندو
ap joomok
U
پیش مشت تکواندو
jooshim
U
داور کنار تکواندو
chung shin sooyak
U
فرهنگ اخلاقی تکواندو
dan shimsa pyon
U
دان سیمساپیو تکواندو
deashim
U
داور وسط تکواندو
wining by deukjoom
U
برد تکواندو با امتیاز
chung seung
U
برنده هوگوابی تکواندو
moom poolgi
U
تمرین کردن تکواندو
diguot jajirogi
U
ضربه مشت تکواندو
k o
U
ضربه فنی تکواندو
moon doung makki
U
نوعی دفاع تکواندو
chagi
U
ضربه پای تکواندو
chi jireugi
U
ضربه بالارونده تکواندو
pakat palmok
U
بیرون ساعد تکواندو
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
chigi
U
ضربه پرتابی دست تکواندو
doobal dang sang
U
ضربه پرشی دوگانه تکواندو
ap seogi
U
راه رفتن عادی تکواندو
hoong seung
U
برنده هوگو قرمز تکواندو
dan gup jeado
U
سیستم درجه بندی تکواندو
geong gyuk
U
نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
heichio makki
U
بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
gup shimsa pyon
U
فرم ازمون درجه تکواندو گاپ سیمساپیو
tae guk
U
در تکواندو همه چیزبا ته گوک اغاز میشود
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rim
U
کناره
bordering
U
کناره
bordered
U
کناره
listel
U
کناره
margent
U
کناره
rims
U
کناره
edge
U
کناره
border
U
کناره
fringes
U
کناره
lip
U
کناره
side
U
کناره
fringe
U
کناره
edges
U
کناره
margins
U
کناره
margin
U
کناره
sides
U
کناره
margine
U
کناره
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
bank
U
کناره توده
banks
U
کناره توده
stand offish
U
کناره جو غیرمعاشر
border
U
کناره مرز
stand offish
U
کناره گیر
bolt rope
U
طناب کناره
aloof
U
کناره گیر
retiring
U
کناره گیر
standoffish
U
کناره گیر
stand-offish
U
کناره جو غیرمعاشر
contour
U
خط کناره نما
stand-offish
U
کناره گیر
levee
U
کناره رودخانه
side
U
پهلو کناره
offishness
U
کناره جویی
sides
U
پهلو کناره
demit
U
کناره گرفتن از
edges
U
کناره تیزی
bank paving
U
فرش کناره
sea board
U
کناره دریا
edge
U
کناره تیزی
map margin
U
کناره نقشه
featheredge
U
کناره تیز
bordering
U
کناره مرز
bordered
U
کناره مرز
to declare off
U
کناره کردن از
To go into solitude . To become aloof .
U
کناره گرفتن
to stand a. off
U
کناره گرفتن
seceder
U
کناره گیر
chimney-cheek
U
[کناره باز شومینه]
sideliner
U
ادم کناره گیر
sheetlines
U
خطوط کناره نقشه
aprons
U
کناره داخلی پیست
bank effect
U
اثر کناره رودخانه
apron
U
کناره داخلی پیست
bankside
U
کناره دریا ورودخانه
bankside
U
پشته یا کناره رود
contours
U
خطوط کناره نما
sidewall
U
کناره لاستیک اتومبیل
side wall of stairs
U
جان پناه کناره پلکان
chine
U
نقطه اتصال کناره ها و کف قایق
indirect bank protection
U
کناره بندی غیر مستقیم
resigns
U
کناره گرفتن تفویض کردن
resign
U
کناره گرفتن تفویض کردن
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
to resign one's seat
U
از جای مجلسی خود کناره گرفتن
neatline
U
خطوط باریک حدود کناره نقشه
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
chimney-corner
U
[گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
bank shot
U
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
his severity relaxed
U
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
bear in
U
تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
digamy
U
دو زن گیری دو شوهر گیری
boasted
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boast
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boasts
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
overlap
U
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlaps
U
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlapped
U
روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
with the utmost rigour
U
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system
U
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
bowing
U
ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com