Total search result: 201 (39 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
weight belt U |
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
practical extraction and report language U |
برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند |
 |
 |
lisp U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
lisped U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
lisps U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
lisping U |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند |
 |
 |
foot pound |
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت. |
 |
 |
verification U |
بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر |
 |
 |
to take action to prevent [stop] such practices U |
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود |
 |
 |
low low U |
حرکت یواشترازمعمول برای عادت کردن به حمل بار سنگین |
 |
 |
decompression table U |
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص |
 |
 |
pedrail U |
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار |
 |
 |
clearance diving U |
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی |
 |
 |
sql U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
 |
 |
reserve factor U |
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر |
 |
 |
cads U |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
 |
 |
cad U |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
 |
 |
to go away U |
ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی |
 |
 |
to go to U |
ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی |
 |
 |
dipsey sinker U |
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری |
 |
 |
to go catting [to look for sexual partners] <idiom> U |
رفتن برای دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره] |
 |
 |
ccd U |
محفظه هایی برای ذخیره داده |
 |
 |
overtask U |
زیاد سنگین بودن برای |
 |
 |
pace lap U |
دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه |
 |
 |
boring tubes U |
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود |
 |
 |
hunting bow U |
کمان بلند و سنگین برای شکار |
 |
 |
ballast U |
فلز سنگین کف قایق برای حفظ تعادل |
 |
 |
jeheemy U |
جرثقیل سنگین برای بیرون کشیدن قایقها از گل |
 |
 |
windlasses U |
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود |
 |
 |
generation U |
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند |
 |
 |
windlass U |
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود |
 |
 |
fits units with ... connection U |
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق] |
 |
 |
generations U |
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند |
 |
 |
operation U |
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند |
 |
 |
bituminous paint U |
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود |
 |
 |
kiosks U |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
 |
 |
kiosk U |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
 |
 |
indexing U |
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن |
 |
 |
code level U |
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند |
 |
 |
windbreak U |
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند |
 |
 |
windbreaks U |
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند |
 |
 |
guns U |
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین |
 |
 |
gun U |
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین |
 |
 |
storage U |
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند |
 |
 |
hypoid U |
چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر |
 |
 |
edges U |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
 |
 |
bend allowance U |
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین |
 |
 |
assembly U |
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند |
 |
 |
edge U |
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده |
 |
 |
disjunctive search U |
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند |
 |
 |
lifebuoy U |
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد |
 |
 |
lifebuoys U |
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد |
 |
 |
bread and point U |
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است |
 |
 |
potatoes and point U |
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است |
 |
 |
autos U |
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط |
 |
 |
personal U |
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر |
 |
 |
auto U |
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط |
 |
 |
liberal education U |
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای |
 |
 |
intubation U |
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان |
 |
 |
lift wire U |
سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند |
 |
 |
lift strut U |
پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند |
 |
 |
diagnostics U |
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن |
 |
 |
turnaround time U |
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است |
 |
 |
shots U |
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم |
 |
 |
shot U |
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم |
 |
 |
conferencing U |
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن |
 |
 |
toe weight U |
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب |
 |
 |
skimming U |
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش |
 |
 |
protocols U |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
 |
 |
protocol U |
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند |
 |
 |
badminton U |
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان |
 |
 |
prompt to go U |
اماده برای رفتن |
 |
 |
trip the light fantastic <idiom> U |
رفتن برای رقصیدن |
 |
 |
AppleTalk U |
پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند |
 |
 |
to stretch one's legs U |
برای ورزش راه رفتن |
 |
 |
gressorial U |
مناسب برای راه رفتن |
 |
 |
fluctuability U |
امادگی برای بالاوپایین رفتن |
 |
 |
sick call U |
تجمع برای رفتن به بهداری |
 |
 |
texture mapping U |
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید. |
 |
 |
ikon U |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
 |
 |
sand shoes U |
یکجور گیوه برای رفتن در شن زار |
 |
 |
turn out <idiom> U |
رفتن برای دیدن یا انجام کاری |
 |
 |
to approach U |
به طرف کسی رفتن برای برخورد |
 |
 |
to step out U |
برای مدت کوتاهی بیرون رفتن |
 |
 |
shop around <idiom> U |
به مغازههای مختلفی برای خریدچیزی رفتن |
 |
 |
to be coming up to meet U |
به طرف کسی رفتن برای برخورد |
 |
 |
to come to meet U |
به طرف کسی رفتن برای برخورد |
 |
 |
to come towards U |
به طرف کسی رفتن برای برخورد |
 |
 |
dive schedule U |
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص |
 |
 |
puncuation U |
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود |
 |
 |
times U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
time U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
timed U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
 |
 |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
 |
 |
plug compatible U |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
 |
 |
to scramble for something U |
هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی] |
 |
 |
shore leave U |
مرخصی ملوانان وافسران برای رفتن بخشکی |
 |
 |
Where do I change for ... ? |
برای رفتن به ... کجا باید عوض کنم؟ |
 |
 |
to be after somebody U |
پی [دنبال] کسی رفتن [برای کیفری مجازاتی] |
 |
 |
to ride on the bus U |
سوار اتوبوس شدن [برای رفتن به جایی] |
 |
 |
to go clubbing U |
به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره] |
 |
 |
hypnotizable U |
اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی |
 |
 |
derivation graph U |
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است |
 |
 |
to send round the hat U |
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن |
 |
 |
microsoft U |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
 |
 |
Where do I change for ... ? |
برای رفتن به ... کجا باید مترو را عوض کنم؟ |
 |
 |
coach dog U |
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند |
 |
 |
L cache U |
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند |
 |
 |
Which bus do I take for the opera? U |
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟ |
 |
 |
zone ride U |
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه |
 |
 |
musicom U |
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد |
 |
 |
Which bus do I take to Victoria Station? U |
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟ |
 |
 |
B register U |
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود |
 |
 |
leader U |
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود |
 |
 |
leaders U |
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود |
 |
 |
compatibility U |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
 |
 |
mask U |
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود |
 |
 |
masks U |
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود |
 |
 |
delete U |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
 |
 |
deleting U |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
 |
 |
deleted U |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
 |
 |
deletes U |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
 |
 |
drives U |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
 |
 |
drive U |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
 |
 |
vetoed U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
vetoes U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
vetoing U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
veto U |
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند |
 |
 |
flexowriter U |
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است |
 |
 |
strategies U |
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی |
 |
 |
strategy U |
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی |
 |
 |
languages U |
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس |
 |
 |
language U |
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس |
 |
 |
infra red link U |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
 |
 |
IrDA U |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
 |
 |
to pound a long U |
سنگین رفتن |
 |
 |
waddled U |
کج و سنگین راه رفتن |
 |
 |
waddling U |
کج و سنگین راه رفتن |
 |
 |
waddles U |
کج و سنگین راه رفتن |
 |
 |
lollop U |
سنگین راه رفتن |
 |
 |
waddle U |
کج و سنگین راه رفتن |
 |
 |
flump U |
سنگین راه رفتن |
 |
 |
c U |
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع |
 |
 |
Ackerman's function U |
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت |
 |
 |
recall U |
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش |
 |
 |
recalled U |
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش |
 |
 |
narrative U |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
 |
 |
narratives U |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
 |
 |
recalls U |
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش |
 |
 |
iil U |
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر |
 |
 |
no show U |
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود |
 |
 |
permanent U |
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند |
 |
 |
bin U |
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند |
 |
 |
teacloths U |
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها |
 |
 |
revenue tax U |
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی |
 |
 |
teacloth U |
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها |
 |
 |
bins U |
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند |
 |
 |
grammars U |
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن |
 |
 |
cats U |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
 |
 |
redundancy U |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
 |
 |
scratching U |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
 |
 |
doubled U |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
 |
 |
redundancies U |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
 |
 |
double U |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
 |
 |
cat U |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
 |
 |
scratched U |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
 |
 |
scratches U |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
 |
 |
grammar U |
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن |
 |
 |
doubled up U |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
 |
 |
HTTP U |
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد |
 |
 |
open U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
 |
 |
opens U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
 |
 |
feedback U |
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد |
 |
 |
opened U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
 |
 |
gather shot U |
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول |
 |
 |
cold thrust U |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
 |
 |
FDDI U |
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال |
 |
 |
scratch U |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
 |
 |
cold test U |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
 |
 |
winterize U |
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن |
 |
 |
invitations U |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
 |
 |
beta range U |
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی |
 |
 |
invitation U |
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام |
 |
 |
straight line coding U |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
 |
 |
VidCap U |
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی |
 |
 |
wiring U |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
 |
 |
haze U |
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر |
 |
 |
executive information system U |
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت |
 |
 |
pork barrel U |
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت |
 |
 |
Kaleida Labs U |
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای |
 |
 |
precision U |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت |
 |
 |
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U |
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند |
 |
 |
labor of love <idiom> U |
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول |
 |
 |
hybrid circuit U |
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص |
 |
 |
write U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
writes U |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
 |
 |
cue U |
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی |
 |
 |
keystroke U |
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است |
 |
 |
compiler U |
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند |
 |
 |
cues U |
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی |
 |
 |
multiple U |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن |
 |