Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pastries
U
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
pastry
U
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pepo
U
کدو و خیار ومانند انها
doughnut
U
نان شیرینی گرد ومانند حلقه
doughnuts
U
نان شیرینی گرد ومانند حلقه
notobranchiate
U
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
shortbread
U
کماج
pastry cook
U
کماج پز
spongecake
U
کماج
cubbing
U
شکارتوله خرس ومانند ان
flummery
U
فرنی وحریره ومانند ان
helve
U
دسته تیشه ومانند ان
hacienda
U
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
to catch a likeness
U
چیزیرادیدن ومانند انرادرست کردن
metage
U
اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
frostwork
U
نقش شبنم یخ زده بر روی پنجره ومانند ان
footlights
U
ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
mops
U
چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mopping
U
چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mop
U
چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mopped
U
چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
they
U
انها
yond
U
انها
those
U
انها
most of them
U
بیشتر انها
one of them
U
یکی از انها
the most that i can do
U
بیشتر انها
many of them
U
بسیاری از انها
who are they?
U
انها کی هستند
neither of them know
U
هیچکدام از انها نمیدانند
i saw none of them
U
هیچکدام از انها را ندیدم
to pass muster
U
در بازدیدارتش و مانند انها
many of them
U
عده زیادی از انها
he rolled them by
U
سواره از پهلوی انها رد شد
pastry
U
شیرینی
patisseries
U
شیرینی
saccharinity
U
شیرینی
sweet stuff
U
شیرینی
bonbon
U
شیرینی
loveliness
U
شیرینی
mellifluence
U
شیرینی
amiability
U
شیرینی
amiability or amiableness
U
شیرینی
sweetmeat
U
شیرینی
confetti
U
شیرینی
patisserie
U
شیرینی
pastries
U
شیرینی
nicy
U
شیرینی
sugar candy
U
شیرینی
confection
U
شیرینی
lolipops
U
شیرینی
goodies
U
شیرینی
love liness
U
شیرینی
sweetness
U
شیرینی
marzipan
U
شیرینی
melodiousness
U
شیرینی
sugar
U
شیرینی
goody
U
شیرینی
sugars
U
شیرینی
confections
U
شیرینی
i alone bear the brunt of it
U
خدمت انها بر من واجب می اید
they are of a doubtful paterni
U
اصل انها معلوم نیست
they are cured by nature
U
طبیعت انها را درمان میکند
extends
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extending
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extend
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
it is a pity of them
U
دل ادم برای انها میسوزد
they came to a rupture
U
میانه انها بهم خورد
curtesy
U
زوج از انها ارث می برد
brass bands
U
ادوات انها از برنج باشد
they were badly officered
U
افسران انها خوب نبودند
podiatry
U
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
brass band
U
ادوات انها از برنج باشد
logroll
U
غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
confectionary
U
شیرینی سازی
blintz
U
نوعی شیرینی
box suitmeats
U
جعبه شیرینی
sugared
U
شیرینی زده
wafers
U
شیرینی پنجرهای
wafer
U
شیرینی پنجرهای
custard pie
U
یکجور شیرینی
tuck
U
شیرینی مربا
cooky
U
شیرینی بیسکویت
tucks
U
شیرینی مربا
ingratiation
U
خود شیرینی
blintze
U
نوعی شیرینی
costs arabicus
U
قسط شیرینی
corn ball
U
شیرینی چس فیل
baked meat
U
نان شیرینی
bakemeat
U
نان شیرینی
kissing comfit
U
شیرینی معطر
cooky
U
شیرینی خشک
freshness
U
شیرینی بی نمکی
elecampane
U
نوعی شیرینی
tucking
U
شیرینی مربا
crackers
U
یکجور شیرینی
cookie
U
شیرینی بیسکویت
sweet tooth
U
علاقمند به شیرینی
sweet tooth
U
شیرینی دوست
sweetmeat
U
شیرینی جات
cookie
U
شیرینی خشک
cookies
U
شیرینی بیسکویت
confectioner
U
شیرینی فروش
puff pastry
U
شیرینی پفکی
cracker
U
یکجور شیرینی
confectioners
U
شیرینی فروش
cookies
U
شیرینی خشک
their principal food is rice
U
خوراک عمده انها برنج است
crackleware
U
فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
pelage
U
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
the exercised thier veto
U
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
corrective maintenance
U
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
onomastics
U
علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
grosbeak
U
سهره و سینه سرخ و مانند انها
tzigane
U
وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
it filled their hearts with t
U
ترس زیاد دردل انها انداخت
marshmallow
U
نوعی شیرینی خمیرمانند
marshmallows
U
نوعی شیرینی خمیرمانند
Too much sweetnes cloys.
U
شیرینی زیاد دل را می زند
fondants
U
شیرینی ای که در دهان اب میشود
french pastry
U
شیرینی اردینه فرانسوی
to have a sweet tooth
U
شیرینی دوست بودن
patisseries
U
مغازهی شیرینی پزی
confectionary
U
شیرینی ساز قنادی
shine up to
<idiom>
U
خود شیرینی کردن
kuchen
U
نان شیرینی کاکائودار
douceur
U
شیرینی وفرافت رفتار
insinuator
U
خود شیرینی کننده
fondant
U
شیرینی ای که در دهان اب میشود
insinuative
U
مبنی بر خود شیرینی
ingratiatingly
U
ازراه خود شیرینی
marchpane
U
نان شیرینی بادامی
ingratiated
U
خود شیرینی کردن
buttercups
U
نوعی شیرینی کوچک
minting
U
شیرینی معطر با نعناع
custard
U
یکجور شیرینی یا فرنی
nougat
U
شیرینی بادام دار
ingratiating
U
خود شیرینی کردن
ingratiates
U
خود شیرینی کردن
puff paste
U
نان شیرینی پف کردن
sweetshop
U
شیرینی فروشی قنادی
confectionery
U
صنعت شیرینی سازی
mint
U
شیرینی معطر با نعناع
minted
U
شیرینی معطر با نعناع
ratafee
U
نان شیرینی بادامی
ratafia
U
نان شیرینی بادامی
mints
U
شیرینی معطر با نعناع
ingratiate
U
خود شیرینی کردن
tart
U
نان شیرینی مربایی
tarts
U
نان شیرینی مربایی
buttercup
U
نوعی شیرینی کوچک
patisserie
U
مغازهی شیرینی پزی
paste
U
نوعی شیرینی چسباندن
pasted
U
نوعی شیرینی چسباندن
pasties
U
شیرینی میوه دار
bagel
U
نان شیرینی حلقوی
to pick thanks
U
خود شیرینی کردن
pastes
U
نوعی شیرینی چسباندن
pasty
U
شیرینی میوه دار
pasting
U
نوعی شیرینی چسباندن
age grouping
U
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
interdenominational
U
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
legumen
U
حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
they rate as tonic drugs
U
انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
vendor rating
U
رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
turret guns
U
توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
neck wear
U
کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
benday
U
جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
pile group
U
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
porter house
U
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
bakeries
U
دکان نانوایی یا شیرینی پزی
floating island
U
جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
bakery
U
دکان نانوایی یا شیرینی پزی
elf dock
U
شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
doughboy
U
نان شیرینی میوه دار
croissants
U
نان شیرینی هلالی شکل
puff pastry
U
شیرینی دارای خامهی پف کرده
frosting
U
رویه خامهای کیک یا شیرینی
bakemeat
U
شیرینی اردی غذای پخته
Wont you have sweets (candies)
U
شیرینی میل نمی کنید ؟
baked meat
U
شیرینی اردی غذای پخته
long life itemes
U
اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
land shark
U
کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
liquid consonants
U
حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
slow moving
U
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
cunclude
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
dispatching priority
U
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
diachrony
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
expired appropriation
U
اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
bead roll
U
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
I clinched a lucrative deal.
U
معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
pastilles
U
قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
patty
U
نان شیرینی میوه داریاگوشت دار
pastille
U
قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
cybercafe
U
نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
icing
U
شکر و تخم مرغ روی شیرینی
patties
U
نان شیرینی میوه داریاگوشت دار
pattie
U
نان شیرینی میوه داریاگوشت دار
to make up to any one
U
پیش کسی خود شیرینی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com