English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
church U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
churches U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spot U بجااوردن
spots U بجااوردن
pay U بجااوردن
paying U بجااوردن
pays U بجااوردن
to stand in awe U هیبت داشتن وحرمت بجااوردن
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
canon law U قانون کلیسایی
benefice U درامد کلیسایی
parochial school U اموزشگاه کلیسایی
synod U شورای کلیسایی
synods U شورای کلیسایی
sanctioned U فتوای کلیسایی سوگند
sanctions U فتوای کلیسایی سوگند
ecumenism U وحدت گرایی کلیسایی
synodic U مربوط به شورای کلیسایی
synodical U مربوط به شورای کلیسایی
sanctioning U فتوای کلیسایی سوگند
sanction U فتوای کلیسایی سوگند
beneficed U دارای درامد کلیسایی
basilica U [کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
fortified church U [کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
acapella U اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
archdiocese U ناحیهء کلیسایی زیر نفوذاسقف اعظم
to i. anyone to a benefice U درامد کلیسایی رابرای کسی برقرارکردن
parochialism U امور مربوط بناحیه یابخش کلیسایی
canonic U مومن باصول کلیسایی سیستم منطقی
Hallenkirche U [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
ambulatory church U [کلیسایی که حرم و نمازخانه آن با رواق جدا شده است.]
hall-church U [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
prebend U محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
prebendal U محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
lady chapel U کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
High Church U فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
mediant U یکی ازالحان سرود کلیسایی که حدفاصل بین اهنگ طبیعی صداواوج صدا است
churchly U مذهبی
churchgoer U مذهبی
churchgoers U مذهبی
religious U مذهبی
religionism U غیرت مذهبی
religious matters U مسائل مذهبی
guru U معلم مذهبی
gurus U معلم مذهبی
religiose U مذهبی بودن
religiosity U تعصب مذهبی
convertor U مبلغ مذهبی
spirituality U روحیه مذهبی
converter U مبلغ مذهبی
pastoral psychiatry U روانپزشکی مذهبی
neologize U مذهبی بودن
holidays U تعطیل مذهبی
holiday U تعطیل مذهبی
pontifex U شورای مذهبی
missioner U مبلغ مذهبی
sects U فرقه مذهبی
holy day U تعطیل مذهبی
religious rites U شعائر مذهبی
semireligious U نیمه مذهبی
devout U مذهبی عابد
R.E U تحصیلات مذهبی
dogmatism U تعصب مذهبی
missionaries U مبلغ مذهبی
missionary U مبلغ مذهبی
tenet U متعقدات مذهبی
ritual U تشریفات مذهبی
service book U کتب مذهبی
clergymen U عالم مذهبی
religious tenets U عقاید مذهبی
revivals U جنبش مذهبی
sect U فرقه مذهبی
clergyman U عالم مذهبی
revival U جنبش مذهبی
Easter Sepulchre U تشریفات مذهبی تدفین
ecclesiogenic neurosis U روان رنجوری مذهبی
hymnbook U کتاب سرود مذهبی
holyday U روز تعطیل مذهبی
Mother Superior U رئیس بنیاد مذهبی
rectorate U ریاست بنگاه مذهبی
swami U رهبر مذهبی هندی
psalter U سرود مذهبی مزامیر
priggism U تعصب سخت مذهبی
tabu U منع یانهی مذهبی
traditor U خائن در امر مذهبی
wowser U مذهبی و خرده گیر
Mother Superiors U رئیس بنیاد مذهبی
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
Religious (political) fanaticism U تعصبات مذهبی ( سیاسی )
religious sentiments U احساسات وعقاید مذهبی
pauli U اصول مذهبی پولس
sacramental U وابسته به مراسم مذهبی
dogmatics U مبحث شعائر مذهبی
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
crusaded U جنگ مذهبی نهضت
crusade U جنگ مذهبی نهضت
psalms U سرود مذهبی خواندن
catechism U پرسش نامه مذهبی
catechism U تعلیم ودستور مذهبی
synod U مجلس منافره مذهبی
catechisms U پرسش نامه مذهبی
taboo U منع یانهی مذهبی
catechisms U تعلیم ودستور مذهبی
revivalist U طرفدار احیای مذهبی
synods U مجلس منافره مذهبی
revivalism U اصول بیداری مذهبی
crusades U جنگ مذهبی نهضت
crusading U جنگ مذهبی نهضت
taboos U منع یانهی مذهبی
rite U مراسم تشریفات مذهبی
revivalists U طرفدار احیای مذهبی
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
cantor U اواز خوان مذهبی
psalm U سرود مذهبی خواندن
catechetic U وابسته به تعالیم مذهبی
indoctrinate U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
secular U دورهای غیر مذهبی دنیائی
indoctrinating U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
vigilantism U پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
indoctrinates U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
sisterhood U انجمن خیریه مذهبی نسوان
indoctrinated U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
dogmatize U تعصب مذهبی نشان دادن
menology U سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
indifferentism U لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
neologian U وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
neologian U متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
sacrilegious U مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
revivalist movement U جنبش اصول بیداری مذهبی
Scientology U ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
archdiocese U قلمرو مذهبی اسقف اعظم
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
jacobin U عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
theocracy U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
scholasticism U شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
simoniac U خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
vicarage U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
vicarages U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
theocracies U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
druze U یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
casuistry U حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
interdenominational U وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
revealed religion U مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
Carthusian U [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
religioner U شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
exegeses U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
superstitious uses U مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
last rites U مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
pious fraud U حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
lay rezder U عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
month's mind U ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
religionize U دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
canoness U زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
neological U ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
bar mitzvahs U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
Jesuits U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
bar mitzvah U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
Jesuit U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
deacons U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacon U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
voodooism U ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
puritans U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
Historicism U [معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
sodalist U عضو دسته برادران مذهبی عضو متحد ویکرنگ
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
ritualist U ویژه گر تشریفات مذهبی وابسته به تشریفات
hymnal U کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
hymnals U کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
religiosity U مجلس عبادت مجلس مذهبی
preached U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preaches U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preach U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
sects U دسته دسته مذهبی
sect U دسته دسته مذهبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com