Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
foot operated starting switch
U
کلید راه انداز پایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kick starter
U
راه انداز پایی
foot starter
U
راه انداز پایی
breaks
U
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
break
U
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
xt
U
صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scans
U
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned
U
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan
U
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
option
U
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
options
U
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
average propensity to save
U
میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
saving institutions
U
موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
shift click
U
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
deflection board
U
طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
upper case
U
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key
[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeats
U
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat
U
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
mortar report
U
گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
Apple Key
U
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover
U
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
alt key
U
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
key
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
KSAM
U
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
printed
U
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print
U
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints
U
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
click
U
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicked
U
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
function key
U
کلید عملیاتی کلید تابعی
clicks
U
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
enhanced
U
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhancing
U
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhances
U
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance
U
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at
U
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
planters
U
کف پایی
plantar
U
کف پایی
planter
U
کف پایی
criss-crossing
U
پایی
criss-cross
U
پایی
criss-crossed
U
پایی
criss-crosses
U
پایی
arrow keys
U
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
pedalling
U
پدال پایی
pedalled
U
پدال پایی
bicycle
U
دوچرخه پایی
pantof
U
کفش دم پایی
pedaling
U
پدال پایی
pedaled
U
پدال پایی
pedal
U
پدال پایی
territoriality
U
بوم پایی
velocipede
U
دوچرخه پایی
papoosh
U
کفش سر پایی
pedals
U
پدال پایی
pedicab
U
سه چرخه پایی
bicycles
U
دوچرخه پایی
push bike
U
دوچرخه پایی
push bikes
U
دوچرخه پایی
pumiceous
U
سنگ پایی
foot control
کنترل پایی
polypody
U
هزار پایی
shoepac
U
کفش دم پایی
pantof
U
کفش سر پایی
shoepack
U
کفش دم پایی
panton
U
کفش دم پایی
foothold
U
زیر پایی
footy
U
پادار پایی
foot operated starting switch
استارتر پایی
elephantiasis
U
پیل پایی
footholds
U
زیر پایی
espadrille
U
کفش دم پایی
foot starter
U
استارتر پایی
footrest
U
زیر پایی
foot brake
U
ترمز پایی
foot pedal
U
پدال پایی
mid wicket
U
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
tarsal
U
مچ پایی استخوان قوزک پا
lubberliness
U
بی دست و پایی ناازمودگی
an odd slipper
U
یک لنگه کفش سر پایی
pumicestone slag
U
سرباره سنگ پایی
treadle press
U
ماشین چاپ پایی
coefficient of rigidity
U
ضریب سخت پایی
modulus of rigidity
U
ضریب سخت پایی
defendance need
U
نیاز خویشتن پایی
ambulatory psychotherapy
U
روان درمانی سر پایی
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard
U
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
takeoff leg
U
پایی که فشار برروی ان است
subbass
U
کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
to muff a ball
U
از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
lubberly
U
از روی کودنی یابیدست و پایی
to muff a catch
U
از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
maladroitness
U
ناشی گری بیدست و پایی
melodion
U
یکجور ارگ دستی یا پایی
foot pedal switch
سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
melodeon
U
ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
pivot foot
U
پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
lead
U
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
leads
U
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
ciphers
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
dvorak keyboard
U
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public
U
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
deposit
U
پس انداز
savings
U
پس انداز
saving
U
پس انداز
ex ante saving
U
پس انداز
thrift
U
پس انداز
irrigator
U
اب انداز
forehanded
U
پس انداز کن
ex post saving
U
پس انداز
deposits
U
پس انداز
aggregate saving
U
پس انداز کل
saver
U
پس انداز کن
running key
[کلید جاری رمز یا دفترچه جاری کلید رمز]
fire teazer
U
سوخت انداز
intrigant
U
پشت هم انداز
catapulting
U
سنگ انداز
catapulted
U
سنگ انداز
catapult
U
سنگ انداز
catapults
U
سنگ انداز
bomber
U
بمب انداز
firer
U
سوخت انداز
puddle
U
دست انداز
scenes
U
چشم انداز
puddles
U
دست انداز
dissaving
U
پس انداز منفی
bombers
U
بمب انداز
ringer
U
طنین انداز
ringers
U
طنین انداز
fire teazer
U
اتش انداز
firemen
U
سوخت انداز
rocket launchers
U
موشک انداز
rocket launcher
U
موشک انداز
spearman
U
نیزه انداز
to lay up
U
پس انداز کردن
initiator terminator
U
راه انداز
grenadier
U
نارنجک انداز
the t.
U
صاعقه انداز
hand rail
U
دست انداز
howitzer
U
خمپاره انداز
thrift institutions
U
موسسات پس انداز
bowler
U
توپ انداز
bowlers
U
توپ انداز
fireman
U
سوخت انداز
lookouts
U
چشم انداز
lookout
U
چشم انداز
splitter
U
نفاق انداز
springer
U
کمند انداز
fluter
U
چین انداز
foot cloth
U
پای انداز
footcloth
U
پای انداز
stoker
U
سوخت انداز
theory of saving
U
نظریه پس انداز
to lay aside
U
پس انداز کردن
intriguant
U
پشت هم انداز
mobilization of savings
U
بسیج پس انداز
line starter
U
راه انداز خط
actual saving
U
پس انداز واقعی
permanent saving
U
پس انداز دائمی
abortifacient
U
بچه انداز
parapets
U
دست انداز
parapet
U
دست انداز
divisive
U
تفرقه انداز
outlook
U
چشم انداز
lay-bys
U
پس انداز کردن
lay-by
U
پس انداز کردن
lay by
U
پس انداز کردن
personal saving
U
پس انداز شخصی
discobolus
U
دایره انداز
postponer
U
تاخیر انداز
paysage
U
چشم انداز
paradox of thrift
U
تناقض پس انداز
mobilization of savings
U
تجهیز پس انداز
missile man
U
موشک انداز
cannoneer
U
توپ انداز
buttonhook
U
دکمه انداز
bumpiness
U
دست انداز
missile launcher
U
موشک انداز
national saving
U
پس انداز ملی
bank of deposit
U
صندوق پس انداز
bank of deposit
U
بانک پس انداز
negative saving
U
پس انداز منفی
ballista
U
سنگ انداز
net saving
U
پس انداز خالص
compulsory saving
U
پس انداز اجباری
forced saving
U
پس انداز اجباری
ecbolic
U
جنین انداز
private saving
U
پس انداز خصوصی
reverberative
U
طنین انداز
crapshooter
U
طاس انداز
saving account
U
حساب پس انداز
saving bank
U
بانک پس انداز
saving equation
U
معادله پس انداز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com