English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
autorepeat key U کلید تکرار خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
repeat key کلید تکرار
typematic key کلید تکرار
repeat action key U کلید تکرار عمل
automatic door switch U کلید خودکار در
door switch U کلید خودکار در
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
keyed automatic gain control U تنظیم بهره با کلید خودکار
gated automatic gain control U تنظیم بهره با کلید خودکار
repeat U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
repeats U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
typematic U هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
automatic circuit breaker U کلید قطع کننده مدار خودکار
auto U امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
autos U امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
break U کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
breaks U کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
holds U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
hold U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
loop U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loops U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
looped U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
automate U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated U بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
xt U صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
quote U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quoted U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
repeater coil U سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
option U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
options U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
recidivism U تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
repeat U تکرار کردن تکرار شدن
repeats U تکرار کردن تکرار شدن
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction U تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
shift click U ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
upper case U حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeats U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
submachinegun U مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
automatics U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader U اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
Apple Key U کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
alt key U کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
KSAM U ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
prints U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
function key U کلید عملیاتی کلید تابعی
clicks U انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicked U انتخاب یک کلید از صفحه کلید
click U انتخاب یک کلید از صفحه کلید
at U قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
enhances U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhanced U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhancing U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
arrow keys U مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
aided tracking U سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard U ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
ciphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
dvorak keyboard U طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public U رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
frequencies U تکرار
tautologies U تکرار
tautology U تکرار
repetitions U تکرار
renewals U تکرار
recapitulations U تکرار
reduplication U تکرار
recapitulation U تکرار
rehearsals U تکرار
replication U تکرار
frequency U تکرار
rehearsal U تکرار
reiteration U تکرار
duplication U تکرار
repetition U تکرار
recidivism U تکرار
many times <adv.> U به تکرار
repeats U تکرار
practise U تکرار
iterance U تکرار
practicing U تکرار
ingemination U تکرار
frequentness U تکرار
frequentation U تکرار
frequence U تکرار
practice U تکرار
regularly [often] <adv.> U به تکرار
on any number of occasions <adv.> U به تکرار
often <adv.> U به تکرار
a lot of times <adv.> U به تکرار
frequently <adv.> U به تکرار
practises U تکرار
epanalepsis U تکرار
oft [archaic, literary] <adv.> U به تکرار
iteration U تکرار
repeat U تکرار
renewal U تکرار
practising U تکرار
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
renews U تکرار کردن
repetition U باز گو تکرار
pulse repetition U تکرار تپش
reiterating U تکرار کردن
renew U تکرار کردن
renewing U تکرار کردن
repeatable U قابل تکرار
replicates U تکرار کردن
reiterates U تکرار کردن
replicated U تکرار کردن
repeater U تکرار کننده
reiterate U تکرار کردن
repeatability U قابلیت تکرار
repeat counter U شمارنده تکرار
replicate U تکرار کردن
reiterated U تکرار کردن
repetitions U باز گو تکرار
repeats U تکرار کردن
iterant U تکرار کننده
repeats U تکرار کنید
repeats U تکرار تجدید
repeat U تکرار کردن
iterate U تکرار کردن
repeat U تکرار کنید
iterative U تکرار کننده
merism U تکرار متشابهات
iterative U تکرار شده
palilogy U تکرار تاکیدی
pleonasm U تکرار بیمورد
replicating U تکرار کردن
recur U تکرار شدن
recurred U تکرار شدن
recurs U تکرار شدن
repeat U تکرار تجدید
circular frequency U تکرار دورانی
recidivism U تکرار جرم
frequency of vibration U تکرار ارتعاش
ibidem U تکرار میشود
pulse repetition U تکرار ضربان
iterable U تکرار کردنی
ingeminate U تکرار کردن
auto repeat U خود تکرار
use U تکرار ممارست
uses U تکرار ممارست
Come again <idiom> دوباره تکرار کن.
frequents U تکرار شونده
frequenting U تکرار شونده
frequented U تکرار شونده
frequent U تکرار شونده
to repeat oneself U تکرار شدن
tautologic U بیهوده تکرار کن
rehearsal U تکرار عملیات
rehearsal U تکرار مجدد
rehearsals U تکرار عملیات
rehearsals U تکرار مجدد
reptition compulstion U وسواس تکرار
repetitous U تکرار کننده
repetition instruction U دستورالعمل تکرار
repetition of an act U تکرار کاری
replication U پاسخگویی تکرار
repetition of position U تکرار وضعیت
repetition instruction U دستوالعمل تکرار
to make repeat U وادار به تکرار کردن
frequency function U تابع تکرار [ریاضی]
recidivist U تکرار کننده جرم
overeun error U خطای تکرار شده
recidivist U عامل تکرار جرم
recidivism U بازگشت به تکرار جنایات
spaced repetition U تکرار فاصله دار
polysyndeton U تکرار حرف ربط
regenerative repeater U تکرار کننده باززا
recidivists U عامل تکرار جرم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com