Total search result: 76 (6 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
They pinched my keys. U |
کلیدهایم رابلند کردند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
Help me find my keys. U |
کمک کن کلیدهایم را پیدا کنم |
 |
 |
Lift up the table. U |
سرمیز رابلند کن |
 |
 |
Well discuss it at dinner. U |
سرت رابلند کن ببینم |
 |
 |
upheave U |
از زیر چیزی رابلند کردن |
 |
 |
Those who agree,raise their hands. U |
موافقین دستهایشان رابلند کنند |
 |
 |
You can lift the piano alone. U |
تنهائی نمی توانی پیانو رابلند کنی |
 |
 |
he was refused employment U |
کردند |
 |
 |
they put their heads together U |
با هم مشورت کردند |
 |
 |
they proclaimed him sovereign U |
اعلان کردند |
 |
 |
The trees are in bloom . U |
درختها گه کردند |
 |
 |
they mulcted him U |
او را جریمه کردند |
 |
 |
They greeted each other. U |
با هم سلام وتعارف کردند |
 |
 |
potsdom agreement U |
تاکید وتشریح کردند |
 |
 |
they had words U |
باهم نزاع کردند |
 |
 |
they put up a good fight U |
جنگ خوبی کردند |
 |
 |
what a ready welcome i found! U |
چه حسن استقبالی از من کردند ! |
 |
 |
It was required of me . They imposed it on me . U |
آنرا به من تکلیف کردند |
 |
 |
They escaped under cover of darkness. U |
درتاریکی شب فرار کردند |
 |
 |
he was sent to england U |
به انگلیس اعزام کردند |
 |
 |
He was deported from Iran. U |
اورااز ایران اخراج کردند |
 |
 |
they poured toward that city U |
سوی ان شهر هجوم کردند |
 |
 |
bombers raided the city U |
بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند |
 |
 |
They beat each other black and blue. U |
همدیگر را خونین ومالین کردند |
 |
 |
they were made one U |
یعنی باهم عروسی کردند |
 |
 |
its was extended U |
مدت اعتبارانرا دراز کردند |
 |
 |
They were talking in Spanish . U |
بزبان اسپانیولی صحبت می کردند |
 |
 |
His path was strewn with flowers . U |
مقدم اورا گلباران کردند |
 |
 |
They changed seats . U |
صندلی هایشان را با هم عوض کردند |
 |
 |
the house was highly rated U |
خانه رازیاد تقویم کردند |
 |
 |
The kids stamped on the ants . U |
بچه ها مورچه را با لگه له می کردند |
 |
 |
she was shot for a spy U |
اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند |
 |
 |
The soldirs leg was amputated . U |
پای سرباز را قطع کردند ( بریدند ) |
 |
 |
I had my car broken into last week. U |
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند. |
 |
 |
Fatimid U |
[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.] |
 |
 |
They searched the whole town . U |
تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند ) |
 |
 |
We sent for the doctor. U |
برای ما این دکتر را صدا کردند. |
 |
 |
He was framed. U |
برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند ) |
 |
 |
the exercised thier veto U |
انها حق وتوی خود را اعمال کردند |
 |
 |
he was engagedon probation U |
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند |
 |
 |
he paid through the nose U |
زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند |
 |
 |
bombers raided the city U |
بمب افگن هابران شهرحمله کردند |
 |
 |
They shook hand and made up. U |
با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند |
 |
 |
corinthian brass or bronze U |
یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند |
 |
 |
inns of chancery U |
عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند |
 |
 |
knickerbocker U |
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند |
 |
 |
Everybody condemned his foolish behaviour . U |
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند |
 |
 |
The bandits stripped him of all his belongines . U |
دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند |
 |
 |
They I got confused . U |
آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم |
 |
 |
they howled the speaker down U |
سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند |
 |
 |
The victors demanded unconditional surrender . U |
فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند |
 |
 |
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U |
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند. |
 |
 |
The planes pin- pointed the enemy targets . U |
هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند |
 |
 |
Boer U |
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند |
 |
 |
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea. U |
من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند. |
 |
 |
Few reporters dared to enter the war zone. U |
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند. |
 |
 |
leet U |
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند |
 |
 |
Boers U |
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند |
 |
 |
Our children have all left home now, but [except] [bar] one. U |
همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی. |
 |
 |
The room is bare of furniture . U |
این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد ) |
 |
 |
myrmidon U |
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند |
 |
 |
Quantel U |
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند |
 |
 |
mohock U |
تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند |
 |
 |
sabbatical year U |
در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند |
 |
 |
lombards U |
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند |
 |
 |
generation U |
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند |
 |
 |
generations U |
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند |
 |
 |
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it. U |
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] . |
 |
 |
tripartite declaration of 0 U |
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند |
 |
 |
I had pins and needles in my legs. U |
ساق پاهایم [در اثر خواب رفتگی] مور مور می کردند. |
 |
 |
The husband and wife got into an argument . The husband and wife had an acrimonious exchange . |
زن و شوهر بگو مگوشان شد [بگو مگو کردند] |
 |
 |
totem U |
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند |
 |
 |
totems U |
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند |
 |
 |
brian kellogg U |
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند |
 |
 |
locarno treaty U |
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود |
 |
 |
for two weeks U |
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند |
 |