Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
eupepsia
U
کلمه متضاد سوء هاضمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyphens
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph
U
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
digestive
U
هاضمه
indigestion
U
سوء هاضمه
dyspepsia
U
سوء هاضمه
digestive gland
U
غده هاضمه
enteron
U
لوله هاضمه
alimentary canal
U
جهاز هاضمه
alimentary canals
U
جهاز هاضمه
dyspeptic
U
دارای اختلال هاضمه
eupepsia
U
هاضمه خوب وسالم
eupeptic
U
دارای هاضمه خوب
indigestion
U
سوء هاضمه رودل
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
cachectic
U
مبتلا بسوء هاضمه وضعف
cachexia
U
سوء هاضمه زردی صورت
midgut
U
قسمت میانی مجرای هاضمه
acoelous
U
بدون معدهء حقیقی یادستگاه هاضمه
least significant bit
U
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefixes
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large
U
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
augment
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another
U
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
polar
U
متضاد
antithetical
U
متضاد
antithetic
U
متضاد
opposed
U
متضاد
diverse
U
متضاد
contradictory
U
متضاد
ring shift
U
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
drop out type
U
دخشههای متضاد
contrarily
U
بطور متضاد
color antagonists
U
رنگهای متضاد
opposite meaning
U
معنی متضاد
antonym
U
کلمهء متضاد
antonyms
U
ضد و نقیض متضاد
antonym
U
ضد و نقیض متضاد
conflicting goals
U
اهداف متضاد
antonyms
U
کلمهء متضاد
polarised
U
بصورت متضاد در اوردن
opposites test
U
ازمون کلمات متضاد
amphoteric
U
دارای خواص متضاد
polarizing
U
بصورت متضاد در اوردن
polarizes
U
بصورت متضاد در اوردن
opp
U
متضاد Opposite - opposition
polarize
U
بصورت متضاد در اوردن
polarising
U
بصورت متضاد در اوردن
polarises
U
بصورت متضاد در اوردن
antonymous
U
وابسته بکلمه متضاد
oxymoron
U
استعمال کلمات مرکب متضاد
polarizer
U
متضاد کننده قطبش دهنده
synonym antonym test
U
ازمون واژههای مترادف-متضاد
pipped
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pip
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips
U
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext
U
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
syllables
U
جزء کلمه مقطع کلمه
syllable
U
جزء کلمه مقطع کلمه
synonym
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
dualism
U
وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
softest
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
soft
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword
U
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softer
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
yin yang
U
مرد و زن
[نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
orthoferrite
U
یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
depolarize
U
غیر متعادل کردن متضاد کردن
divert action
U
عکس العمل متضاد عکس العمل مخالف
verbs
U
کلمه
verb
U
کلمه
MOTs
U
کلمه
word for word
U
کلمه به کلمه
MOT
U
کلمه
parol
U
کلمه
to the letter
<adv.>
U
کلمه به کلمه
verbatim
<adv.>
U
کلمه به کلمه
word
U
کلمه
word for word
<adv.>
U
کلمه به کلمه
worded
U
کلمه
road sense
U
کلمه
letter for letter
<adv.>
U
کلمه به کلمه
exactly
<adv.>
U
کلمه به کلمه
faithfully
<adv.>
U
کلمه به کلمه
full word
U
تمام کلمه
full word
U
کلمه کامل
pass
U
کلمه عبور
fullword
U
تمام کلمه
function word
U
کلمه دستوری
ghost word
U
کلمه غیرمصطلح
half word
U
نیم کلمه
choice of words
U
کلمه بندی
numeric word
U
کلمه عددی
fallal
U
کلمه بی معنی
falderol
U
کلمه بی معنی
etymon
U
ریشه کلمه
doubleword
U
کلمه مضاعف
double word
U
کلمه مضاعف
machine word
U
کلمه ماشین
word choice
U
کلمه بندی
wording
U
کلمه بندی
memory word
U
کلمه حافظه
literatim
U
کلمه بکلمه
letter perfect
U
کلمه بکلمه
diction
U
کلمه بندی
mosul
U
نکته کلمه
passes
U
کلمه عبور
passed
U
کلمه عبور
verbiage
[American English]
U
کلمه بندی
keyword
U
کلمه کلیدی
instruction word
U
کلمه دستورالعمل
hyphenation
U
تقسیم کلمه
chain
U
از کلمه قبلی
catchword
U
کلمه راهنما
word processing
U
پردازش کلمه
parts of speech
U
اقسام کلمه
synonym
U
کلمه مترادف
alphabetic word
U
کلمه الفبایی
adverbum
U
کلمه بکلمه
ablaut
U
تصریف کلمه
fixes
U
که اندازه کلمه
graph
U
هجای کلمه
graphs
U
هجای کلمه
fix
U
که اندازه کلمه
formative
U
کلمه مشتق
synonyms
U
کلمه مترادف
watchwords
U
کلمه رمزی
code words
U
کلمه رمز
code word
U
کلمه رمز
chains
U
از کلمه قبلی
data word
U
کلمه داده
control word
U
کلمه کنترل
oath
U
کلمه قسم
oaths
U
کلمه قسم
computer word
U
کلمه کامپیوتری
cliche
U
کلمه مبتذل
verbatim
U
کلمه بکلمه
triliteral
U
کلمه سه حرفی
qualifier
U
کلمه توصیفی
passwords
U
کلمه رمز
prickleback
U
کلمه ماهی
vocable
U
کلمه صوتی
word length
U
طول کلمه
word length
U
درازای کلمه
password
U
کلمه رمز
word mark
U
نشان کلمه
qualifiers
U
کلمه توصیفی
word mark
U
علامت کلمه
tessera
U
کلمه عبور
the root of a word
U
اصل کلمه
watchword
U
کلمه رمزی
word processors
U
کلمه پرداز
word processor
U
کلمه پرداز
word time
U
زمان کلمه
reserved word
U
کلمه محفوظ
toneme
U
کلمه متشابه
trisyllable
U
کلمه سه هجائی
wordmonger
U
کلمه پرداز
variable word length
U
طول کلمه متغیر
folk etymology
U
کلمه سازی توده
commie
U
مخفف کلمه communist
wps
U
انجمن پردازش کلمه
fixed word length
U
کلمه با طول ثابت
word processing center
U
مرکز پردازش کلمه
triphthong
U
کلمه یا حرف سه صوتی
channel command word
U
کلمه فرمان محرا
channel status word
U
کلمه وضعیت مجرا
connective
U
کلمه ربط یا عطف
commies
U
مخفف کلمه communist
septet
U
کلمه هفت بیتی
data word size
U
اندازه کلمه داده
phrased
U
کلمه بندی کردن
dedicated word processor
U
کلمه پرداز اختصاصی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com