Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
triliteral
U
کلمه سه حرفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
end
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ended
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ends
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
epenthesis
U
الحاق حرفی درمیان کلمه
tetragraph
U
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
Other Matches
floating
U
غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
hyphen
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph
U
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit
U
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefix
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large
U
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
marker
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
worded
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another
U
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift
U
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext
U
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
synonym
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllable
U
جزء کلمه مقطع کلمه
syllables
U
جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
keyword
U
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
softest
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
soft
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softer
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
uniliteral
U
یک حرفی
lexical
U
حرفی
lettered
U
حرفی
reviling
U
بد حرفی
taciturnity
U
کم حرفی
triliteral
U
سه حرفی
incommunicatively
U
با کم حرفی
incommunicativeness
U
کم حرفی
pauciloquy
U
کم حرفی
garrulity
U
پر حرفی
long tongue
U
پر حرفی
monomial
U
تک حرفی
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
palaver
U
پر حرفی کردن
literal
U
حرفی لفظی
pass a remark
U
حرفی زدن
four-letter words
U
واژهیچهار حرفی
triliteralism
U
حالت سه حرفی
who said so?
U
که چنین حرفی زد
four-letter word
U
واژهیچهار حرفی
what have you to say?
U
چه حرفی دارید
letter quality
U
کیفیت حرفی
To take offence at something . To take something to heart .
U
حرفی را بدل گرلتن
teragram
U
واژه چهار حرفی
trigram
U
هجای بی معنی سه حرفی
slip of the tongue
<idiom>
U
حرفی رانسنجیده زدن
To tald someones head off.
U
سر کسی را بردن ( با پ؟ حرفی )
null
U
رشتهای که هیچ حرفی ندارد
That is fine by me if you agree.
U
اگر موافقی من هم حرفی ندارم
Suit the action to the word.
U
حرفی را فورا" عملی کردن
labialize
U
حرفی را بصورت شفوی اداکردن
spirant
U
حرفی که بااصطکاک نفس اداگردد
to gain any ones ear
U
کسیرا اماده شنیدن حرفی
to insert a letter in a word
U
حرفی را در میان واژهای جادادن
trigraph
U
سه حرفی که مجموعانمایشگر یک صوت باشد
speak a word
U
چیزی بگویید حرفی بزنید
emptiest
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
But no one was ever talking about that!
U
اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
emptied
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
escape character
U
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
to make a remark
U
حرفی زدن افهار نظری کردن
empties
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
null
U
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
emptier
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empty
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
d. letter
U
حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
ascii
U
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
slides
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
erase character
U
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
newest
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newer
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new-
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
logograph
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logogram
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
numeric
U
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
LIST chunk
U
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
fills
U
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
fill
U
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
codepages
U
تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
nundinal letter
U
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
vertical diagraph
U
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
clappers
U
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
BMP
U
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
clapper
U
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
redirect
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
fill
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
question mark
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
snd
U
مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
literal
U
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
substitute character
U
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
prefixes
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefix
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
to be sparing of words
U
مضایقه ازحرف زدن کردن کم حرفی کردن
Mamihlapinatapai
U
نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
logical
U
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
reserved character
U
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
digit
U
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
digits
U
نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
filename
U
اسم سه حرفی که به همران اسم فایل بیان کننده نوع استفاده فایل است
drives
U
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive
U
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
verbs
U
کلمه
MOTs
U
کلمه
MOT
U
کلمه
road sense
U
کلمه
word
U
کلمه
worded
U
کلمه
parol
U
کلمه
word for word
U
کلمه به کلمه
word for word
<adv.>
U
کلمه به کلمه
letter for letter
<adv.>
U
کلمه به کلمه
verbatim
<adv.>
U
کلمه به کلمه
faithfully
<adv.>
U
کلمه به کلمه
to the letter
<adv.>
U
کلمه به کلمه
exactly
<adv.>
U
کلمه به کلمه
verb
U
کلمه
zip
U
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped
U
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips
U
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipping
U
خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
wording
U
کلمه بندی
word choice
U
کلمه بندی
verbiage
[American English]
U
کلمه بندی
choice of words
U
کلمه بندی
watchwords
U
کلمه رمزی
word processing
U
پردازش کلمه
graphs
U
هجای کلمه
graph
U
هجای کلمه
wordmonger
U
کلمه پرداز
parts of speech
U
اقسام کلمه
diction
U
کلمه بندی
watchword
U
کلمه رمزی
code word
U
کلمه رمز
chain
U
از کلمه قبلی
chains
U
از کلمه قبلی
oath
U
کلمه قسم
oaths
U
کلمه قسم
letter perfect
U
کلمه بکلمه
code words
U
کلمه رمز
word time
U
زمان کلمه
fullword
U
تمام کلمه
literatim
U
کلمه بکلمه
machine word
U
کلمه ماشین
memory word
U
کلمه حافظه
doubleword
U
کلمه مضاعف
double word
U
کلمه مضاعف
data word
U
کلمه داده
mosul
U
نکته کلمه
control word
U
کلمه کنترل
keyword
U
کلمه کلیدی
full word
U
کلمه کامل
full word
U
تمام کلمه
function word
U
کلمه دستوری
fallal
U
کلمه بی معنی
falderol
U
کلمه بی معنی
etymon
U
ریشه کلمه
ghost word
U
کلمه غیرمصطلح
half word
U
نیم کلمه
hyphenation
U
تقسیم کلمه
instruction word
U
کلمه دستورالعمل
computer word
U
کلمه کامپیوتری
toneme
U
کلمه متشابه
trisyllable
U
کلمه سه هجائی
synonyms
U
کلمه مترادف
vocable
U
کلمه صوتی
synonym
U
کلمه مترادف
word length
U
طول کلمه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com