English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
doubling U کلفت ریسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cotton spinning U نخ ریسی
spinsterhood U نخ ریسی
spinning U نخ ریسی
cotton mill U کارخانه نخ ریسی
spindle U دوک نخ ریسی
spindles U دوک نخ ریسی
spindle U دوک نخ ریسی
cotton factory U کارخانه نخ ریسی
spinning wheels U دوک نخ ریسی
spinning factory U کارخانه نخ ریسی
wheel U چرخ نخ ریسی
wheel U دوک نخ ریسی
spinning wheels U چرخ نخ ریسی
spinning wheel U دوک نخ ریسی
spinning wheel U چرخ نخ ریسی
cotton spinner U صاحب کارخانه نخ ریسی
throstle U دستگاه پشم ریسی
spinner U عنکبوتی که تار می تند کارگر یاماشین نخ ریسی
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
piecer U درنخ ریسی کسیکه کارش بهم پیوستن نخهای گسیخته است
staple U [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
maidservant U کلفت
housemaids U کلفت
ladys maid U کلفت
burly U کلفت
labrose U لب کلفت
hand maid U کلفت
bonne U کلفت
chamber maid U کلفت
chamberer U کلفت
stocky U کلفت
stockiest U کلفت
molls U کلفت
moll U کلفت
handmaid U کلفت
femme de chambre U کلفت
stockier U کلفت
woman U کلفت
blobber U کلفت
handmaidens U کلفت
tirewoman U کلفت
thick U کلفت
housemaid U کلفت
thickest U کلفت
thicker U کلفت
heavy-set U کت و کلفت
squatty U کلفت
biddy U کلفت
trull U کلفت
swabber U کلفت
charwoman U کلفت
charwomen U کلفت
servant maid U کلفت
handmaiden U کلفت
chambermaids U کلفت
chambermaid U کلفت
baryphonia U کلفت صدایی
bondwoman U کلفت زرخرید
thick weft U نخ پود کلفت
thick warp U نخ تار کلفت
box coat U پالتوی کلفت
gold foil U زرورق کلفت
ancilla U پیشخدمت زن کلفت
thick skinned U پوست کلفت
parlour maid U کلفت سرمیز
pachydrmatous U پوست کلفت
pachydermatous U پوست کلفت
odalisque U کلفت یا صیغه
muslinet U مشمش کلفت
roughneck U گردن کلفت
moppy U کلفت بلند
junk board U مقوای کلفت
inspissate U کلفت کردن
incrassate U کلفت شدن
incrassate U کلفت کردن
heavyset U کلفت زمخت
yak U گاومیش دم کلفت
hoodman blind U گردن کلفت
stiff necked U گردن کلفت
poutingly U لب کلفت کنان
stodgy U گردن کلفت
plank U تخته کلفت
blunt U کلفت کردن
blunted U کلفت کردن
blunter U کلفت کردن
bluntest U کلفت کردن
thickens U کلفت ترشدن
thickens U کلفت کردن
blunting U کلفت کردن
thickened U کلفت ترشدن
blunts U کلفت کردن
impassive U پوست کلفت
thicken U کلفت کردن
yaks U گاومیش دم کلفت
dumpy U گردن کلفت
thicken U کلفت ترشدن
waitress U ندیمه کلفت
waitresses U ندیمه کلفت
hawsers U طناب کلفت
hawser U طناب کلفت
thickened U کلفت کردن
ruffians U گردن کلفت
ruffian U گردن کلفت
girls U دوشیزه کلفت
girl U دوشیزه کلفت
thickset U تنگ کلفت
thickening U کلفت سازی
thick-skinned U پوست کلفت
thug U قاتل گردن کلفت
snub U کلفت وکوتاه سرزنش
ruffianly U گردن کلفت وحشی
thugs U قاتل گردن کلفت
bullying U گردن کلفت گوشت
pachyderms U جانور پوست کلفت
marchioness U نوعی گلابی کلفت
marchionesses U نوعی گلابی کلفت
snubbed U کلفت وکوتاه سرزنش
snubbing U کلفت وکوتاه سرزنش
snubs U کلفت وکوتاه سرزنش
bullied U گردن کلفت گوشت
bullies U گردن کلفت گوشت
bully U گردن کلفت گوشت
pachyderm U جانور پوست کلفت
indurate U پوست کلفت کردن
lumpier U کلفت ناهنجار تودهای
fly line U ریسمان کلفت ماهیگیری
moreen U پارچه کلفت پردهای
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
heavyset U چهارشانه کلفت وکوتاه
lumpy U کلفت ناهنجار تودهای
lumpiest U کلفت ناهنجار تودهای
butch U مرد یا پسر گردن کلفت
pachydrmatous U ادم پوست کلفت و بیرگ
deep mouthed U دارای صدای درشت و کلفت
nappies U کلفت و پرزدار خواب دار
ancillary U مستخدم بومی مربوط به کلفت
nappy U کلفت و پرزدار خواب دار
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
chunk U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
boat rod U چوب کلفت ماهیگیری با قایق
chunks U تکه بزرگ یا کلفت وکوتاه
meathead U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
beefcake U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
grego U جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
muscleman U آدم گردن کلفت [اصطلاح روزمره]
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
pea jacket or coat U جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
barreled shaft U میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
grossest U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossing U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barrel U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
grosser U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
grossed U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
gross U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
barrels U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
grosses U کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
fearnought U یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
chest protector U لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
petersham U یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
millboard U مقوای جلد کتاب وامثال ان مقوای کلفت
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com