Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crush hat
U
کلاه نمدی نرم که ازله شدن خراب نمیشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fedora
U
کلاه نمدی مردانه
derby
U
نوعی کلاه نمدی لبه دار
derbies
U
نوعی کلاه نمدی لبه دار
terai
U
کلاه لبه پهن نمدی سفیدپوستان مناطق حاره
the law does not apply to him
U
او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
stroma
U
بافت نمدی
felt strip
U
نوار نمدی
felt carpet
U
فرش نمدی
faulted
U
تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
faults
U
تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
fault
U
تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
felt cloth
U
پارچه های نمدی
phyrgian cap
U
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
U
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time .
U
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
chevron seal
U
کاسه نمدی برای اب بندی یکطرفه در سیلندرهای هیدرولیکی یا نیوماتیکی
dud
U
ترقه خراب هرچیز خراب
cask
U
کلاه جنگی کلاه خود
casks
U
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
U
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey
U
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
modiste
U
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
non placer
U
موافقت نمیشود
fat is insoluble in water
U
چربی در اب حل نمیشود
The door is jammed.
در باز نمیشود.
he takes no notice of it
U
ملتفت نمیشود
leakage
U
به خزانه وارد نمیشود
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
non-starters
U
طرحی که انجام نمیشود
that does not f.
U
این دلیل نمیشود
leakages
U
به خزانه وارد نمیشود
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
non-starter
U
طرحی که انجام نمیشود
indelible pencil
U
مدادی که خط ان پاک نمیشود
impossible to get hold of
U
نمیشود گیر آورد
oil is immiscible with water
U
روغن با اب امیخته نمیشود
no two leaves are identical
U
دو برگ یکی نمیشود
He is not to be relied upon.
U
نمیشود به او
[مرد]
اتکا کرد.
confedration of states
U
دولت جدیدی تشکیل نمیشود
no pay nowork
U
پول ندهندکار هم کرده نمیشود
law fallen into desuetude
U
قانونی که دیگر اجرا نمیشود
the law is not retrospective
U
قانون عطف به ماسبق نمیشود
no pains no gains
U
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
ignorance of the law is no defence
U
جهل به قانون دفاع محسوب نمیشود
fine words butter no parsnips
U
بحلوابحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
mistake of law is no defence
U
اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
fair words butter no parsnips
U
به حلواحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
inactive
U
آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
blind hole
U
سوراخ چمن که از فاصله معین دیده نمیشود
acid fast
U
دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
an impersonal deity
U
خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
non sequitur nonsensical
U
نتیجه غیر منطقی بر نمیاید این دلیل نمیشود
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variables
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
maskable
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
luggable
U
کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
morganatic marriage
U
عروسی یکی از بزرگان بازنی که ازطبقات پست که باشوهرخودهم پایه نمیشود
inactive
U
پنجرهای که نمایش داده میشود ولی در حال حاضر استفاده نمیشود
homosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
detected
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detects
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
fullest
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
full
U
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
detect
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
base band
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
blind keyboard
U
صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
reactive mode
U
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
jaggies
U
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
the law is not retroactive
U
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
junk
U
پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
in bad repair
U
خراب
undone
U
خراب
haywire
U
خراب
stickit
U
خراب
rotten
U
خراب
in disrepair
U
خراب
broken
<adj.>
U
خراب
out of repair
U
خراب
ill conditioned
U
خراب
in a bad order
U
خراب
alienated
U
خراب
out of order
U
خراب
tumbledown
U
خراب
out of action
U
خراب
ruinous
U
خراب
off the rails
U
خراب
out of condition
U
خراب
out of gear
U
خراب
wastry
U
خراب
wastery
U
خراب
garbage
U
سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود
pissed
U
مست و خراب
vitiates
U
خراب کردن
muddling
U
خراب کردن
muddles
U
خراب کردن
vitiated
U
خراب کردن
go down
U
خراب شدن
give way
U
خراب شدن
demolishes
U
خراب کردن
demolished
U
خراب کردن
demolishing
U
خراب کردن
go bad
U
خراب شدن
demolish
U
خراب کردن
vitiating
U
خراب کردن
destroy
U
خراب کردن
go to pot
<idiom>
U
خراب کردن
mar
U
خراب کردن
destroying
U
خراب کردن
go haywire
<idiom>
U
خراب شدن
vitiate
U
خراب کردن
muddled
U
خراب کردن
destroys
U
خراب کردن
dead drunk
U
سست خراب
undoes
U
خراب کردن
cumber
U
خراب شدن
wrack
U
خراب کردن
corrupted file
U
فایل خراب
whacked
U
مست و خراب
zonked
U
مست و خراب
to be kaput
U
خراب بودن
to be shot
U
خراب بودن
demonish
U
خراب کردن
muddle
U
خراب کردن
foul weather
U
هوای خراب
withering
U
خراب کننده
amortize
U
خراب کردن
bungling
U
خراب کردن
bungles
U
خراب کردن
bungled
U
خراب کردن
bungle
U
خراب کردن
eversive
U
خراب کننده
dilapidate
U
خراب کردن
bad sector
U
قطاع خراب
devastative
U
خراب کننده
cut up
U
خراب کردن
out of blast
<adj.>
U
خراب
[ازکارافتاده]
rot gut
U
معده خراب کن
to mull a mull of
U
خراب کردن
rough sea
U
دریای خراب
unbuild
U
خراب کردن
to make a hash of
U
خراب کردن
corrupts
U
خراب کردن
corrupting
U
خراب کردن
spoilable
U
خراب شدنی
ruinous
U
خراب کننده
pull down
U
خراب کردن
There is something wrong with the ...
... خراب است.
not in use
[American]
<adj.>
U
خراب
[ازکارافتاده]
nonworking
<adj.>
U
خراب
[ازکارافتاده]
out of kelter
U
خراب مختل
overtumble
U
خراب کردن
wrech
U
خراب شدن
wreakful
U
خراب کننده
to lie in ruin
U
خراب بودن
corrupted
U
خراب کردن
to lay in ruin
U
خراب کردن
corrupt
U
خراب کردن
demolition
U
خراب کردن
to fall apart
U
خراب شدن
to cut up
U
خراب کردن
to do for
U
خراب کردن
demolitions
U
خراب کردن
to fall to decay
U
خراب شدن
to run down
U
خراب شدن
to go out of gear
U
خراب شدن
to bring to nought
U
خراب کردن
to break down
U
خراب کردن
take down
U
خراب کردن
to tumble down
U
خراب شدن
to go to smash
U
خراب شدن
that city lies in ruins
U
ان شهر خراب
to take down
U
خراب کردن
to go wrong
U
خراب شدن
the road was impaired
U
جاده خراب شد
there is a screw loose
U
خراب است
to go to the bad
U
خراب شدن
impair
U
خراب کردن
botch
U
خراب کردن
botched
U
خراب کردن
botches
U
خراب کردن
botching
U
خراب کردن
make havoc with
U
خراب کردن
to play the deuce with
U
خراب کردن
it is not in good workingorder
U
خراب است
impairing
U
خراب کردن
impaired
U
خراب کردن
indefectible
U
خراب نشدنی
undo
U
خراب کردن
heavy weather
U
هوای خراب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com