English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To be transported with joy . To be over joyed . To throw up ones cap. U کلاه خود را بهوا ( به آسمان ) انداختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
give right arm <idiom> U کلاه به آسمان انداختن
wantoner U سر بهوا
neglectful U سر بهوا
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry U نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
prisoners base U بازی گرگم بهوا
wafting U بهوا راندن بحرکت در اوردن
waft U بهوا راندن بحرکت در اوردن
wafted U بهوا راندن بحرکت در اوردن
wafts U بهوا راندن بحرکت در اوردن
jump spin U چرخش با اغاز پرش بهوا
skyrockets U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocketing U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocketed U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocket U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
To live on borrowed money . To play for time . U این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
cask U کلاه جنگی کلاه خود
casks U کلاه جنگی کلاه خود
get round the law U با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
high-rise U آسمان خراش
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
jasey U کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
as different as chalk and cheese <idiom> U مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> U یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
He is sky -cold. <proverb> U آدم آسمان جلى است .
Spint not against heaven,it will fall back in thy . <proverb> U بر آسمان تف مکن,که به صورتت بر مى گردد .
The sky was black with crows. U آسمان از کلاغ سیاه شده بود
He says one thing and does another. U حرفش با عملش از زمین تا آسمان فرق دارد
Marriage are made in heaven . <proverb> U عقدشان توى آسمان بسته شده است .
Wherever you go the sky has the same colour . <proverb> U به هر کجا که روى آورى آسمان همین رنگ است .
modiste U کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
bring down U به زمین انداختن حریف انداختن شکار
horrified U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifies U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrify U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifying U بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard U بخطر انداختن بمخاطره انداختن
steer roping U کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
ruyi clouds U ابر آرزو [در فرش های چینی گاه از طرح ابر آسمان استفاده می شود که نشانه بخت و اقبال است.]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
let down U پایین انداختن انداختن
hat U کلاه
ice cap U یخ کلاه
ice-cap U یخ کلاه
chapeau U کلاه
pretty fellow U کج کلاه
hats U کلاه
ice-caps U یخ کلاه
capped U کلاه
cap U کلاه
pompom U گل کلاه
headgear U کلاه
nightcap U شب کلاه
opera hat U کلاه له شو
head piece U کلاه
aigret U گل کلاه
cappa U کلاه
beau U کج کلاه
nightcaps U شب کلاه
jack a dandy U کج کلاه
bilk U کلاه سر
panache U پر کلاه
hairpieces U کلاه گیس
helmet U کلاه اهنی
hatbox U جعبه کلاه
hatboxes U جعبه کلاه
tricone U کلاه سه ترک
belvedere U کلاه فرنگی
swindlers U کلاه بردار
belvidere U کلاه فرنگی
bareheaded U بدون کلاه
hat U کلاه کاردینالی
tiaras U کلاه پادشاهی
skullcap U کلاه بره
rain cap کلاه کریلی
swindlers U کلاه گذار
swindler U کلاه بردار
swindler U کلاه گذار
helmets U کلاه اهنی
berets U کلاه بره
wigs U کلاه گیس
helmets U کلاه خود
wig U کلاه گیس
tiara U کلاه پادشاهی
beret U کلاه بره
skullcaps U کلاه بره
swindles U کلاه برداری
helmet U کلاه خود
swindled U کلاه برداری
cock U کج نهادگی کلاه
stetson U کلاه وسترن
stetson U کلاه کابوی
rip-offs U کلاه برداری
cocking U کج نهادگی کلاه
cocks U کج نهادگی کلاه
crash helmets U کلاه ایمنی
hairpiece U کلاه گیس
panama hats U کلاه پاناما
panama hat U کلاه پاناما
summer house U کلاه فرنگی
plume U پر کلاه زنان تل
hatpin U گیرهی کلاه
hatpins U گیرهی کلاه
plumes U پر کلاه زنان تل
bonnet U کلاه سرگذاشتن
steel helmet U کلاه اهنی
bathing caps U کلاه حمام
rain hat کلاه بارانی
tricorn U کلاه سه ترک
trilbies U کلاه شاپو
stetsons U کلاه وسترن
stetsons U کلاه کابوی
black cap U کلاه سیاه
casque U کلاه خود
uncap U کلاه از سر برداشتن
welch U کلاه گذاشتن
hatter U کلاه فروش
swindle U کلاه برداری
steel cap U کلاه فولادی
milliner U کلاه فروش
bathing cap U کلاه حمام
milliners U کلاه فروش
bonnets U کلاه سرگذاشتن
hood U کلاه اهنی
poll U راس کلاه
hat in hand U کلاه دردست
hat block U قالب کلاه
frauds U کلاه برداری
fraud U کلاه برداری
avant-sorps U کلاه فرنگی
periwig U کلاه گیس
peruke U کلاه گیس
petasus U کلاه بالدار
pitch cap U کلاه زفت
streamer U نوارلباس یا کلاه
streamers U نوارلباس یا کلاه
polled U راس کلاه
Welsh U کلاه گذاشتن
hoods U کلاه خود
hoods U کلاه اهنی
miyred U کلاه دار
mutch U کلاه کتانی
hood U کلاه خود
hat tree U کلاه اویز
mantle U کلاه توری
mantles U کلاه توری
fraudulence U کلاه برداری
polls U راس کلاه
fraudulent U کلاه بردار
postiche U کلاه گیس
gaud U کلاه برداری
fools cap U کلاه قیفی
high hat U کلاه بلند
hats U کلاه کاردینالی
crush hat U کلاه بازیگرخانه
casket U کلاه خدمت
caskets U کلاه خدمت
capping U کلاه سازی
cockade U نشان کلاه
pavilions U کلاه فرنگی
rip-off U کلاه برداری
pavilion U کلاه فرنگی
pergolas U کلاه فرنگی
pergola U کلاه فرنگی
snowcap U برف کلاه
rug [American E] U کلاه گیس
d's cap U کلاه قیفی
balaclava U کلاه دوچشمی
fop U کج کلاه ابله
helmet liner U کلاه فیبری
galea U کلاه خود
helmet liner U کلاه کاسک
service cap U کلاه خدمت
kepi U کلاه کپی
door lintel U کلاه چهارچوب
balaclavas U کلاه دوچشمی
hatbands U روبان دور کلاه
headharness U کلاه تمرین بوکس
hatband U روبان دور کلاه
belvedere U کلاه فرنگی مهتابی
be covered U کلاه برسر بگذارید
lappet U لبه اویخته کلاه
barbers block U قالب کلاه گیس
headguard U کلاه تمرین بوکس
leghorn U کلاه سبدی ایتالیایی
aigrette U مرغ ماهیخوار کلاه پر
i was bitten U کلاه سرم رفت
to sel a person a pup U کلاه کسیرا برداشتن
head gear U کلاه تمرین بوکس
mitriform U مانند کلاه اسقف
sun hat U کلاه افتاب گیر
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com