Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
defraud
U
کلاه برداری کردن
defrauded
U
کلاه برداری کردن
defrauding
U
کلاه برداری کردن
defrauds
U
کلاه برداری کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
salami technique
U
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
Other Matches
rip-offs
U
کلاه برداری
rip-off
U
کلاه برداری
swindles
U
کلاه برداری
swindled
U
کلاه برداری
swindle
U
کلاه برداری
gaud
U
کلاه برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
frauds
U
کلاه برداری
fraud
U
کلاه برداری
gross f.
U
کلاه برداری بزرگ
with intent to defraud
U
بقصد کلاه برداری
To live on borrowed money . To play for time .
U
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
phyrgian cap
U
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
U
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
cask
U
کلاه جنگی کلاه خود
casks
U
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
U
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
jasey
U
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
To search ones conscience .
U
کلاه خود را قا ضی کردن
squaring
U
مرتب کردن کلاه
squares
U
مرتب کردن کلاه
squared
U
مرتب کردن کلاه
to block a hat
U
قالب کردن یک کلاه
square
U
مرتب کردن کلاه
stripping
U
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
exploit
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
operate
U
از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operates
U
از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operated
U
از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
swindled
U
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindle
U
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindles
U
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
exploiting
U
بهره برداری کردن از
tapped
U
بهره برداری کردن از
utilised
U
بهره برداری کردن
tap
U
بهره برداری کردن از
tapping
U
بهره برداری کردن از
exploit
U
بهره برداری کردن از
safing
U
چاشنی برداری کردن
utilises
U
بهره برداری کردن
utilising
U
بهره برداری کردن
utilizes
U
بهره برداری کردن
utilize
U
بهره برداری کردن
utilizing
U
بهره برداری کردن
sample
U
نمونه برداری کردن
sampled
U
نمونه برداری کردن
mapping
U
نقشه برداری کردن
exploits
U
بهره برداری کردن از
unveiled
U
نمودار کردن پرده برداری
sampling
U
نمونه برداری مزه کردن
unveiling
U
نمودار کردن پرده برداری
unveil
U
نمودار کردن پرده برداری
unveils
U
نمودار کردن پرده برداری
photo imagery
U
عکس برداری کردن از زمین
operated
U
عمل کردن بهره برداری کردن
operate
U
عمل کردن بهره برداری کردن
operates
U
عمل کردن بهره برداری کردن
spear
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
To take an invevtory.
U
صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
modiste
U
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
utilizing
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes
U
مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
phototostat
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
bessel method
U
پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
redundancies
U
نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancy
U
نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
copies
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copying
U
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
aigret
U
گل کلاه
beau
U
کج کلاه
pretty fellow
U
کج کلاه
cap
U
کلاه
chapeau
U
کلاه
opera hat
U
کلاه له شو
head piece
U
کلاه
capped
U
کلاه
bilk
U
کلاه سر
pompom
U
گل کلاه
panache
U
پر کلاه
headgear
U
کلاه
ice cap
U
یخ کلاه
ice-cap
U
یخ کلاه
ice-caps
U
یخ کلاه
hat
U
کلاه
jack a dandy
U
کج کلاه
nightcaps
U
شب کلاه
nightcap
U
شب کلاه
hats
U
کلاه
cappa
U
کلاه
bonnets
U
کلاه سرگذاشتن
stetsons
U
کلاه کابوی
stetsons
U
کلاه وسترن
trilbies
U
کلاه شاپو
bonnet
U
کلاه سرگذاشتن
rug
[American E]
U
کلاه گیس
plume
U
پر کلاه زنان تل
hats
U
کلاه کاردینالی
plumes
U
پر کلاه زنان تل
pavilion
U
کلاه فرنگی
door lintel
U
کلاه چهارچوب
kepi
U
کلاه کپی
poll
U
راس کلاه
polled
U
راس کلاه
polls
U
راس کلاه
hatpin
U
گیرهی کلاه
hatpins
U
گیرهی کلاه
fraudulent
U
کلاه بردار
capping
U
کلاه سازی
hairpiece
U
کلاه گیس
hairpieces
U
کلاه گیس
caskets
U
کلاه خدمت
cock
U
کج نهادگی کلاه
cocking
U
کج نهادگی کلاه
cocks
U
کج نهادگی کلاه
stetson
U
کلاه وسترن
stetson
U
کلاه کابوی
Welsh
U
کلاه گذاشتن
hat
U
کلاه کاردینالی
streamer
U
نوارلباس یا کلاه
pavilions
U
کلاه فرنگی
hatter
U
کلاه فروش
hoods
U
کلاه خود
hood
U
کلاه اهنی
hood
U
کلاه خود
pitch cap
U
کلاه زفت
mantle
U
کلاه توری
mantles
U
کلاه توری
uncap
U
کلاه از سر برداشتن
fools cap
U
کلاه قیفی
streamers
U
نوارلباس یا کلاه
pergola
U
کلاه فرنگی
periwig
U
کلاه گیس
pergolas
U
کلاه فرنگی
galea
U
کلاه خود
casket
U
کلاه خدمت
peruke
U
کلاه گیس
petasus
U
کلاه بالدار
fop
U
کج کلاه ابله
tricorn
U
کلاه سه ترک
tricone
U
کلاه سه ترک
bathing caps
U
کلاه حمام
miyred
U
کلاه دار
crash helmets
U
کلاه ایمنی
panama hat
U
کلاه پاناما
panama hats
U
کلاه پاناما
rain hat
کلاه بارانی
hoods
U
کلاه اهنی
rain cap
کلاه کریلی
balaclava
U
کلاه دوچشمی
bathing cap
U
کلاه حمام
mutch
U
کلاه کتانی
welch
U
کلاه گذاشتن
hat block
U
قالب کلاه
hat in hand
U
کلاه دردست
hat tree
U
کلاه اویز
postiche
U
کلاه گیس
helmet liner
U
کلاه فیبری
helmet liner
U
کلاه کاسک
high hat
U
کلاه بلند
balaclavas
U
کلاه دوچشمی
d's cap
U
کلاه قیفی
swindlers
U
کلاه گذار
helmet
U
کلاه خود
helmet
U
کلاه اهنی
hatboxes
U
جعبه کلاه
helmets
U
کلاه خود
hatbox
U
جعبه کلاه
wig
U
کلاه گیس
crush hat
U
کلاه بازیگرخانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com