English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
defraud U کلاه برداری کردن
defrauded U کلاه برداری کردن
defrauding U کلاه برداری کردن
defrauds U کلاه برداری کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
salami technique U کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
Other Matches
rip-offs U کلاه برداری
rip-off U کلاه برداری
swindles U کلاه برداری
swindled U کلاه برداری
swindle U کلاه برداری
gaud U کلاه برداری
fraudulence U کلاه برداری
frauds U کلاه برداری
fraud U کلاه برداری
gross f. U کلاه برداری بزرگ
with intent to defraud U بقصد کلاه برداری
To live on borrowed money . To play for time . U این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry U نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
cask U کلاه جنگی کلاه خود
casks U کلاه جنگی کلاه خود
get round the law U با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
jasey U کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
squaring U مرتب کردن کلاه
squares U مرتب کردن کلاه
squared U مرتب کردن کلاه
to block a hat U قالب کردن یک کلاه
square U مرتب کردن کلاه
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
exploit U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
operate U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operates U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operated U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
swindled U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindle U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindles U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
exploiting U بهره برداری کردن از
tapped U بهره برداری کردن از
utilised U بهره برداری کردن
tap U بهره برداری کردن از
tapping U بهره برداری کردن از
exploit U بهره برداری کردن از
safing U چاشنی برداری کردن
utilises U بهره برداری کردن
utilising U بهره برداری کردن
utilizes U بهره برداری کردن
utilize U بهره برداری کردن
utilizing U بهره برداری کردن
sample U نمونه برداری کردن
sampled U نمونه برداری کردن
mapping U نقشه برداری کردن
exploits U بهره برداری کردن از
unveiled U نمودار کردن پرده برداری
sampling U نمونه برداری مزه کردن
unveiling U نمودار کردن پرده برداری
unveil U نمودار کردن پرده برداری
unveils U نمودار کردن پرده برداری
photo imagery U عکس برداری کردن از زمین
operated U عمل کردن بهره برداری کردن
operate U عمل کردن بهره برداری کردن
operates U عمل کردن بهره برداری کردن
spear U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
To take an invevtory. U صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
modiste U کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
utilizing U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
bessel method U پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
redundancies U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancy U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
copies U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copied U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copying U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
aigret U گل کلاه
beau U کج کلاه
pretty fellow U کج کلاه
cap U کلاه
chapeau U کلاه
opera hat U کلاه له شو
head piece U کلاه
capped U کلاه
bilk U کلاه سر
pompom U گل کلاه
panache U پر کلاه
headgear U کلاه
ice cap U یخ کلاه
ice-cap U یخ کلاه
ice-caps U یخ کلاه
hat U کلاه
jack a dandy U کج کلاه
nightcaps U شب کلاه
nightcap U شب کلاه
hats U کلاه
cappa U کلاه
bonnets U کلاه سرگذاشتن
stetsons U کلاه کابوی
stetsons U کلاه وسترن
trilbies U کلاه شاپو
bonnet U کلاه سرگذاشتن
rug [American E] U کلاه گیس
plume U پر کلاه زنان تل
hats U کلاه کاردینالی
plumes U پر کلاه زنان تل
pavilion U کلاه فرنگی
door lintel U کلاه چهارچوب
kepi U کلاه کپی
poll U راس کلاه
polled U راس کلاه
polls U راس کلاه
hatpin U گیرهی کلاه
hatpins U گیرهی کلاه
fraudulent U کلاه بردار
capping U کلاه سازی
hairpiece U کلاه گیس
hairpieces U کلاه گیس
caskets U کلاه خدمت
cock U کج نهادگی کلاه
cocking U کج نهادگی کلاه
cocks U کج نهادگی کلاه
stetson U کلاه وسترن
stetson U کلاه کابوی
Welsh U کلاه گذاشتن
hat U کلاه کاردینالی
streamer U نوارلباس یا کلاه
pavilions U کلاه فرنگی
hatter U کلاه فروش
hoods U کلاه خود
hood U کلاه اهنی
hood U کلاه خود
pitch cap U کلاه زفت
mantle U کلاه توری
mantles U کلاه توری
uncap U کلاه از سر برداشتن
fools cap U کلاه قیفی
streamers U نوارلباس یا کلاه
pergola U کلاه فرنگی
periwig U کلاه گیس
pergolas U کلاه فرنگی
galea U کلاه خود
casket U کلاه خدمت
peruke U کلاه گیس
petasus U کلاه بالدار
fop U کج کلاه ابله
tricorn U کلاه سه ترک
tricone U کلاه سه ترک
bathing caps U کلاه حمام
miyred U کلاه دار
crash helmets U کلاه ایمنی
panama hat U کلاه پاناما
panama hats U کلاه پاناما
rain hat کلاه بارانی
hoods U کلاه اهنی
rain cap کلاه کریلی
balaclava U کلاه دوچشمی
bathing cap U کلاه حمام
mutch U کلاه کتانی
welch U کلاه گذاشتن
hat block U قالب کلاه
hat in hand U کلاه دردست
hat tree U کلاه اویز
postiche U کلاه گیس
helmet liner U کلاه فیبری
helmet liner U کلاه کاسک
high hat U کلاه بلند
balaclavas U کلاه دوچشمی
d's cap U کلاه قیفی
swindlers U کلاه گذار
helmet U کلاه خود
helmet U کلاه اهنی
hatboxes U جعبه کلاه
helmets U کلاه خود
hatbox U جعبه کلاه
wig U کلاه گیس
crush hat U کلاه بازیگرخانه
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com