Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
snowcap
U
کلاله برفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collectrals
U
کلاله
scopula
U
کلاله مو
snow shoe
U
برفی
stigma
U
کلاله
crests
U
کلاله
cresting
U
کلاله
stigmas
U
کلاله
snowy
U
برفی
crest
U
کلاله
snowshed
U
سایبان برفی
calotte
U
قله برفی
snowslide
U
سرسره برفی
flocculate
U
کلاله کاکل
pappus
U
کلاله اطراف گل
tuffet
U
کلاله خوشه
scopulate
U
کلاله مانند
snow cave
U
اتاق برفی
snowcap
U
قله برفی
snowcap
U
کلاهک برفی
snowshoe
U
کفش برفی
snowmobile
U
اتومبیل برفی
deadman
U
کارگاه برفی
weasels
U
سورتمه برفی
weasel
U
سورتمه برفی
whisking
U
کلاله یادسته مو
whisked
U
کلاله یادسته مو
whisk
U
کلاله یادسته مو
knotted
U
کلاله دار
snowman
U
ادم برفی
snowman
U
ادمک برفی
snowmen
U
ادم برفی
snowmen
U
ادمک برفی
snow-white
U
سفید برفی
whisks
U
کلاله یادسته مو
harnessed
U
پوشش کفش برفی
harnessing
U
پوشش کفش برفی
harness
U
پوشش کفش برفی
stupa
U
کلاله بافتهای حصیری
ringlet
U
کلاله انگشتری کوچک
ringlets
U
کلاله انگشتری کوچک
tuft
U
ریش بزی کلاله
tufts
U
ریش بزی کلاله
comose
U
کلاله دار مویی
glissade
U
سرخوردن روی شیب برفی
hassocks
U
کلاله علف درهم پیچیده
hassock
U
کلاله علف درهم پیچیده
corn snow
U
برفی که دانه بندی درشت دارد
snowshoe
U
کفش اسکی باکفش برفی راه رفتن
pendant
U
سر ترنج
[کلاله]
[سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com