English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
palm and needle U کفه چرمی ملوانی و سوزن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acupunctuate U با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
needle point U سر سوزن سوزن دوزی
sailoring U ملوانی
to follow the sea U ملوانی کردن
sea bag U کیسه ملوانی
seaman's eye U دید ملوانی
sail locker U انبار ملوانی
marlinspike seamanship U ملوانی کردن
seaman's eye U بینش ملوانی
hornpipe U رقص ملوانی
boatswain's call U سوت ملوانی
advanced rigging U ملوانی پیشرفته
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
sail locker U انبار وسایل ملوانی
nautical U مربوط به دریانوردی ملوانی
seaman recruit U دانش اموز ملوانی دریایی
liberty man U ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
foretopman U ملوانی که مامور پیش دگل وضمائم انست
reefers U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefer U جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
seaman's eye U دقت پیش بینی ملوانی مهارت دریایی
leathery U چرمی
leathern U چرمی
leatherly U چرمی
straps U بند چرمی
jerkin U نیمتنه چرمی
holsters U جلد چرمی
valises U کیسه چرمی
jerkins U نیمتنه چرمی
valise U کیسه چرمی
leather belt U تسمه چرمی
medicine ball U توپ چرمی
holster U جلد چرمی
leather U چرمی کردن
leather U قیش چرمی
leather U بند چرمی
bullwhip U شلاق چرمی
strap U بند چرمی
kid gloves U دستکش چرمی
taws U تازیانه چرمی
gasket U واشر مقوایی یا چرمی
cf U مخفف جلد چرمی
leather trousers {pl} U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
leather pants {pl} [American] U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
gaskets واشر مقوایی یا چرمی
blackjack U چماق یا شلاق چرمی
lederhosen U شلوار چرمی [پوشاک و مد]
leathers U لباس چرمی محافظ
finger tab U دستکش چرمی سوراخدارکمانگیر
shiner U کفش چرمی برقی
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
portfolio U کیف چرمی بزرگ مقام
holsters U در جلد چرمی قرار دادن
holster U در جلد چرمی قرار دادن
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
sweatband U نوار چرمی دور کلاه
aparejo U نوعی پالان چرمی یا پارچهای
sweatbands U نوار چرمی دور کلاه
portfolios U کیف چرمی بزرگ مقام
welt U حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
welts U حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
armguard U قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
butting U حلقه چرمی دور دستگیره پارو
keeper U تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
keepers U تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
trap U فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
sporran U چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
styli U سوزن
styluses U سوزن
stylus U سوزن
needle U سوزن
needled U سوزن
bard U سوزن
needling U سوزن
needles U سوزن
needleful U یک سوزن نخ
bards U سوزن
switch point U سوزن
stilus U سوزن
crupper U تکه چرمی که به پشت زین بسته میشود واز زیر دم اسب میگذرد
sailmaker's needle U سوزن چادردوزی
staple U سوزن منگنه
vga U - سوزن یا پورت
touch needle U سوزن محک
belonephebia U سوزن هراسی
test point U سوزن ازمایشی
sew U سوزن کاری
pointsman U سوزن بان
the eye of the needle U سوراخ سوزن
darning neddle U سوزن رفوگری
firing pin U سوزن ماشه
firing pin U سوزن اتش
darning needle U سوزن رفوگری
core nail U سوزن هسته
work baskets U سبد سوزن و نخ
catwhisker U سوزن بلور
needle point U نوک سوزن
work basket U سبد سوزن و نخ
packing needle U سوزن جوالدوزی
drilling pipe U سوزن حفاری
pin U ورودی با سه سوزن
needled U سوزن پیکاپ
switches U سوزن دوراهی
switched U سوزن دوراهی
switch U سوزن دوراهی
needles U سوزن پیکاپ
injects U سوزن زدن
injecting U سوزن زدن
injected U سوزن زدن
inject U سوزن زدن
pricks U خراش سوزن
pricking U خراش سوزن
pricked U خراش سوزن
prick U خراش سوزن
pinning U ورودی با سه سوزن
pinned U ورودی با سه سوزن
housewife U سوزن دان
acicular U سوزن وار
housewives U سوزن دان
aciculate U سوزن وار
aciform U بشکل سوزن
needle U سوزن پیکاپ
whisker U سوزن بلور
needling U سوزن پیکاپ
sabretache U خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
needle test of vicat U ازمایش با سوزن ویکا
vaccine point U سوزن ابله کوبی
needle lace U کار سوزن دوزی
needling U سوزن دوزی کردن
needling U با سوزن تزریق کردن
eyes U دهانه سوراخ سوزن
eye U دهانه سوراخ سوزن
eye U گوشوارهای سوراخ سوزن
eyeing U دهانه سوراخ سوزن
eyeing U گوشوارهای سوراخ سوزن
eying U گوشوارهای سوراخ سوزن
eying U دهانه سوراخ سوزن
eyes U گوشوارهای سوراخ سوزن
needle book U سوزن دان کتابی
needle U سوزن دوزی کردن
needled U با سوزن تزریق کردن
gates U سوزن اتصال به یک FET
needlework U کار سوزن دوزی
firing pin U سوزن قفل اتش
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
gas inlet valve needle U سوزن شیرورودی بنزین
A sharp knife (pin , needle) U چاقو (سوزن ) تیر
needled U سوزن دوزی کردن
needles U سوزن دوزی کردن
gate U سوزن اتصال به یک FET
dog spike U سوزن نوک گیر
needles U با سوزن تزریق کردن
needle U با سوزن تزریق کردن
needles U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
firing pin U سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
needle U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needling U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
switchman U سوزن بان راه اهن
There is no room to throw a needle . <proverb> U جاى سوزن انداختن نیست .
needled U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
tone arm U الت سوزن نگهدار گرامافون
hypo U سوزن تزریق زیر جلدی
jack U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jacks U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
hypodermics U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
etui U جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
hyodermic needle U سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
prickling U احساس سوزن سوزنی یا تیغ تیغی
hypodermic U سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
center fire U اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
acupuncture U روش چینی بی حس سازی بوسیلهء فروکردن سوزن در بدن
reeve U ازتنگنا یا جای باریکی گذشتن نخ را از سوراخ سوزن گذراندن
needle work U سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
half bound U درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
to prick at something U بچیزی سوزن یا تیغ زدن چیزیرا کمی سوراخ کردن
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
brief case [briefcase] U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
holster U جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
holsters U جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
attache case U کیف اداری [کیف جعبه ای دستی چرمی]
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
embriodery U [آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
isoclinal line U خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
needles U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needling U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needle U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needled U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
isoclinic line U خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
strap U تسمه تسمه چرمی نوار
straps U تسمه تسمه چرمی نوار
portfolio U کیف چرمی [کیف کاغذ ]
pinned U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pin U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
drill extractor U التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com