English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
My shoes pinch. U کفشها پایم رامی زند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The shoes are a size too big for my feet. U کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
I cant get into these shoes. U این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند )
These shoes are too tight for me. U این کفشها برایم تنگ است
These shoes are too big for me . U این کفشها برایم گشاد است
I sprained my ankle. U پایم دررفت
i was completely spattereed U به از رو تا به پایم گل پاشیده شد
The car ran over mylegs. U اتوموبیل از روی پایم رد شد
I feel pins and needles in my foot. U پایم خواب رفته
She stepped on my foot . U پایم را لگه کرد
I have a cramp in my leg U پایم تیر می کشد
A surge of anger rushed over me . U سرا پایم را فرا گرفت
The hotel has overcharged me . U هتل گران پایم حساب کرده
I stamped on the spider . U عنکبوت رابا پایم کوبیدم ( وله کردم )
docility U رامی
obedience U رامی
sagittarii U رامی
sagittarius U رامی
ramie U رامی
mansuetude U حلم رامی
rummy U بازی ورق رامی
I am thinking of your own good. U من خو بی شما رامی خواهم
canasta U نوعی بازی رامی
Even a fool knows this . U یک احمق هم این رامی داند
Water lays the dust. U آب گرد وخاک رامی خواباند
This is precisely ( exactly) what I wanted to know . U همین رامی خواستم بدانم
We speake the same language. we are on the same wavelength. we understand each other. U زبان همدیگر رامی فهمیم
his sight could p darkness U بینایی وی تاریکی رامی شکافت
Do you move in high circles ? U آیا مقامات عالی رامی شناسید ؟
cribbage U یکجور بازی ورق شبیه رامی
gin rummy U نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
The sun rays dazzle (hit) the eyes. U نور آفتاب چشم رامی زند
Do you know the definition (meaning) of this word? U تعریف این لغت رامی دانید ؟
What foreign language do you know? U کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
slater U کسی که پوست خام رامی تراشد
His action is in the nature of sour grapes. U اززور پسی اینکار رامی کند
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
Can you reckon the cost of the trip? U هزینه سفر رامی توانی حساب کنی ؟
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
trainbearer U کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
autobiographer U کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
Several people could be accommodated in this room. U چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
peak voltmeter U ولتمتری که مقدار برداری رامی سنجد ولتمتر پیک
pellagra U یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
epicanthus U لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
parbuckle U طناب دولاکه بان چلیک یاچیزدیگر رامی غلتانند باطناب غلتاندن
condensation cloud U ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
toolkit software U بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com