Perdic | کش دار قابل تغییر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 268 (20 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	flexibility U	کش دار قابل تغییر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	field U	فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
	fielded U	فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
	fields U	فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
	hard U	که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
	harder U	که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
	hardest U	که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
	plastic U	تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
	flexible U	قابل تغییر
	flexible U	آرایهای که اندازه و حد آن قابل تغییر است
	flexible U	آنچه قابل تغییر است
	wire U	کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
	wires U	کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
	interchangeable U	آنچه قابل تغییر است
	postscript U	زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
	postscripts U	زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
	read U	وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
	reads U	وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
	inexplicably U	بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
	streakier U	ناصاف قابل تغییر
	streakiest U	ناصاف قابل تغییر
	streaky U	ناصاف قابل تغییر
	changeable U	قابل تغییر
	protect U	محل حافظه که قابل تغییر نیست
	protect U	محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
	protecting U	محل حافظه که قابل تغییر نیست
	protecting U	محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
	protects U	محل حافظه که قابل تغییر نیست
	protects U	محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
	plane U	یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
	planed U	یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
	planes U	یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
	planing U	یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
	variable U	داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
	variable U	آنچه قابل تغییر است
	variables U	داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
	variables U	آنچه قابل تغییر است
	format U	استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
	formats U	استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
	variant U	قابل تغییر
	fix U	داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
	fixes U	داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
	absolute address U	تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
	adobe type manager U	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
	alterable U	قابل تغییر
	alterable U	آنچه قابل تغییر است
	armature shifting motor U	موتور با ارمیچر قابل تغییر
	commutable U	قابل تغییر
	displaceable U	قابل تغییر
	effable U	قابل تغییر
	end strings U	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
	exchangeable U	آنچه قابل تغییر است
	flexile U	قابل تغییر قابل تطبیق
	gametophore U	سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
	hardwired program U	برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
	inconvertible U	غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
	inelastic U	غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
	machine address U	تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
	moveable U	قابل تغییر
	ne varirtur U	غیر قابل تغییر
	open policy U	بیمه نامه قابل تغییر
	presumptive instruction U	دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
	tranformable U	قابل تغییر شکل
	transformative U	قابل تغییر
	transmutative U	قابل تغییر
	turing machine U	مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
	variable factors U	عوامل قابل تغییر تولید
	variative U	قابل تغییر
Other Matches

	unclocked U	مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
	transitions U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	transition U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	hangover U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	hangovers U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	income effect U	اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
	varies U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	vary U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	variable area nozzle U	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
	changing U	تغییر کردن تغییر دادن
	change U	تغییر کردن تغییر دادن
	changed U	تغییر کردن تغییر دادن
	change over U	تغییر روش تغییر رویه
	changes U	تغییر کردن تغییر دادن
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	counter march U	تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
	friendly front end U	طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
	recoverable item U	وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	archival quality U	مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	escrow U	سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	thankworthy U	قابل تشکر قابل شکر
	adducible U	قابل اضهار قابل ارائه
	achievable U	قابل وصول قابل تفریق
	exigible U	قابل تقاضا قابل ادعا
	exigible U	قابل مطالبه قابل پرداخت
	sensible U	قابل درک قابل رویت
	elastic U	قابل کش امدن قابل انعطاف
	presentable U	قابل معرفی قابل ارائه
	combustible U	قابل سوزش قابل تراکم
	presentable U	قابل نمایش قابل تقدیم
	changeable U	قابل تعویض قابل تبدیل
	bilable U	قابل رهایی قابل ضمانت
	transferable U	قابل واگذاری قابل انتقال
	tenable U	قابل مدافعه قابل تصرف
	presumable U	قابل استنباط قابل استفاده
	observable U	قابل مشاهده قابل گفتن
	capacities U	حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
	capacity U	حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
	non return to zero U	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
	visual display terminal U	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
	visual display unit U	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
	indiscoverable U	غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
	floatable U	قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
	indemonstrable U	غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
	irrefrangible U	غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
	misalignment U	تغییر
	dachi U	تغییر پا
	vicissitude U	تغییر
	alternation U	تغییر
	fluctuation U	تغییر
	commutation U	تغییر
	amendments U	تغییر
	amendment U	تغییر
	mutation U	تغییر
	shunting U	تغییر خط
	mutations U	تغییر
	modification U	تغییر
	innovation U	تغییر
	changeless U	بی تغییر
	variations U	تغییر
	changing U	تغییر
	changes U	تغییر
	changed U	تغییر
	change U	تغییر
	stationary U	بی تغییر
	variation U	تغییر
	conversions U	تغییر
	conversion U	تغییر
	alteration U	تغییر
	innovations U	تغییر
	versatility U	قابلیت تغییر
	metamorphosis U	تغییر شکل
	to turn something into something U	تغییر دادن به
	to convert something into something U	تغییر دادن به
	turnabouts U	تغییر موضع
	change [in something] [from something] U	تغییر [در یا از چیزی]
	voltage variation U	تغییر ولتاژها
	vicissitudes of time U	تغییر اوضاع
	covariation U	تغییر همگام
	unchangeable U	تغییر ناپذیر
	convertibles U	تغییر پذیر
	deformation U	تغییر شکل
	variational principle U	اصل تغییر
	variational method U	روش تغییر
	variation theorem U	قضیه تغییر
	variation coefficient U	ضریب تغییر
	vacillatory U	تغییر پذیر
	duff U	تغییر علامت
	shifts U	تغییر دادن
	shifts U	تغییر مکان
	transforming U	تغییر شکل
	shifted U	تغییر جهت
	deed poll U	تغییر نام
	shifts U	تغییر جهت
	current displacement U	تغییر جریان
	conversion U	تغییر مذهب
	to turn [into] U	تغییر کردن
	shifted U	تغییر دادن
	turnabouts U	تغییر عقیده
	realigns U	تغییر دادن
	realigning U	تغییر دادن
	realigned U	تغییر دادن
	shift U	تغییر مکان
	shift U	تغییر دادن
	turnabout U	تغییر عقیده
	turnabout U	تغییر موضع
	shifted U	تغییر مکان
	conversions U	تغییر مذهب
	to alter [to] U	تغییر یافتن
	shift U	تغییر جهت
	realign U	تغییر دادن
	kainotophobia U	تغییر هراسی
	inalterability U	تغییر ناپذیری
	modify U	تغییر دادن
	modifying U	تغییر دادن
	immutability U	تغییر ناپذیری
	kaleidoscope U	تغییر پذیربودن
	kaleidoscopes U	تغییر پذیربودن
	varies U	تغییر کردن
	modifies U	تغییر دادن
	kainophobia U	تغییر هراسی
	variability U	تغییر پذیری
	ireversible U	تغییر ناپذیر
	invariant U	تغییر ناپذیر
	invariance U	تغییر ناپذیری
	infelection U	تغییر شکل
	variation U	تغییر ناپایداری
	variations U	تغییر ناپایداری
	flexility U	قابلیت تغییر
	displacement U	تغییر موضع
	displacement U	تغییر مکان
	inalterable U	تغییر ناپذیر
	vary U	تغییر کردن
	transform U	تغییر شکل
	altered U	تغییر دادن
	altering U	تغییر یافتن
	altering U	تغییر دادن
	alters U	تغییر یافتن
	alters U	تغییر دادن
	weather U	تغییر فصل
	upheaval U	تغییر فاحش
	upheavals U	تغییر فاحش
	frequency fluctuation U	تغییر فرکانس
	frequency change U	تغییر بسامد
	variable U	تغییر پذیر
	variables U	تغییر پذیر
	altered U	تغییر یافتن
	alter U	تغییر دادن
	heterophonia U	تغییر صدا
	transformed U	تغییر شکل
	transforms U	تغییر شکل
	mutate U	تغییر دادن
	mutated U	تغییر دادن
	mutates U	تغییر دادن
	mutating U	تغییر دادن
	amend U	تغییر دادن
	amended U	تغییر دادن
	amending U	تغییر دادن
	weathers U	تغییر فصل
	weathered U	تغییر فصل
	alter U	تغییر یافتن
	transiguration U	تغییر شکل
	dimensional change U	تغییر اندازه
	secular change U	تغییر قرنی
	reversal shift U	تغییر وارون
	displaciment U	تغییر مکان
	displeacement of water U	تغییر مکان اب
	transmutation U	تغییر شکل
	rebus sic stautibus U	تغییر شکل
	range of variation U	ناحیه تغییر
	immutable U	تغییر ناپذیر
	put about U	تغییر مسیردادن
	supple U	تغییر پذیر
	invariable U	تغییر ناپذیر
	unalterable U	تغییر ناپذیر
	sex reversal U	تغییر جنسیت
	skittish U	تغییر پذیر
	demand shift U	تغییر تقاضا
	modification U	تغییر وتبدیل
	to undergo a change U	تغییر یافتن
	modifier U	تغییر دهنده
	modifiers U	تغییر دهنده
	ternal U	دارای سه تغییر
	temperature variation U	تغییر دما
	switcheroo U	تغییر ناگهانی
	susceptible of change U	تغییر پذیر
	susceptible of change U	مستعد تغییر
	surface of revolution U	سطح تغییر
	design change U	تغییر طرح
	standpat U	مخالف تغییر
	constantly U	بدون تغییر
	phase shift U	تغییر فاز
	permute U	تغییر دادن
	mean variation U	تغییر متوسط