English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
priestlike U کشیش وار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
churchman U کشیش
churchmen U کشیش
clergyman U کشیش
clergymen U کشیش
pontiff U کشیش بزرگ پاپ
pontiffs U کشیش بزرگ پاپ
primate U کشیش ارشد
prelate U اسقف اعظم کشیش ارشد
prelates U اسقف اعظم کشیش ارشد
lama U کشیش بودایی
lamas U کشیش بودایی
parson U کشیش بخش
parsons U کشیش بخش
curate U معاون کشیش بخش
curates U معاون کشیش بخش
rectories U خانه کشیش بخش
rectory U خانه کشیش بخش
parsonage U قلمرو کشیش بخش
parsonages U قلمرو کشیش بخش
cleric U کشیش
clerics U کشیش
presbyterate U کشیش
Reverend U جناب کشیش
druid U کشیش
druids U کشیش
cassock U خرقه پوش کشیش
cassocks U خرقه پوش کشیش
chancel U جای مخصوص کشیش
chancels U جای مخصوص کشیش
presbyteries U داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbyteries U خانه کشیش
presbytery U داداگاه روحانی که کشیش وغیر کشیش در ان عضویت دارند
presbytery U خانه کشیش
manse U محل سکنی خانه کشیش
manses U محل سکنی خانه کشیش
padre U کشیش
padres U کشیش
minister U وزیر مختار کشیش .
ministers U وزیر مختار کشیش .
parish U بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
parishes U بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
vicar U کشیش بخش
vicars U کشیش بخش
curacies U معاونت کشیش بخش یادهستان
curacy U معاونت کشیش بخش یادهستان
priesthood U مقام کشیش
priesthood U کشیش بودن
deacon U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
priest U کشیش
priests U کشیش
rector U کشیش بخش
rectors U کشیش بخش
priestly U در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
papa U پاپ کشیش ناحیه
papas U پاپ کشیش ناحیه
ministerial U وابسته به وزیر یا کشیش اداری
herdsman U کشیش
herdsmen U کشیش
ecclesiastic U کشیش
ecclesiastics U کشیش
divine U کشیش استنباط کردن
divined U کشیش استنباط کردن
divines U کشیش استنباط کردن
divining U کشیش استنباط کردن
acolyte U دستیار کشیش
acolytes U دستیار کشیش
provost U کشیش
provosts U کشیش
abbe U کشیش
archpriest U کشیش بزرگ
clerkly U وابسته به کشیش
evengelist U کشیش
he was ordained priest U اورا بسمت کشیش گماشتند
hedge priest U کشیش روستا
hieratic U کشیش
high priest U کشیش اعظم
holy joe U کشیش دهکده
kirkman U عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
lamaistic U وابسته به کشیش بودایی
lavabo U ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
lay brother U نیمچه کشیش
monseigneur U مسیو کشیش کاتولیک
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
officiant U کشیش شاغل و مسئول مجلس روحانی
officiating priest U کشیش پیش نماز
pardoner U کشیش امرزنده گناه
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
pastorally U چوپان وار کشیش وار
predicant U کشیش
presbyter U کشیش سرپرست کلیسا
presbyterial U وابسته به کشیش ها
priestcraft U کشیش بازی
priestcraft U دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
priestliness U کشیش مابی
prsbytery U محل جلوس کشیش
rectrix U بانوی کشیش بخش
residentiary U کشیش مقیم
Other Matches
shaveling U سرتراشیده کشیش
officiant U کشیش سرپرست
sacerdotalism U کشیش مابی
right reverend U جناب کشیش
sacerdocy U کشیش منشی
Imhotep U کشیش [دربار مصر]
sacerdotage U کشیش مابی جماعت کشیشان
zucchetto U شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
tunicle U لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
the sovereign U پاپ اعظم کشیش بخش درکلیسای خاور
shaman U کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
altar-rail U [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com