Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
host country
U
کشور میزبان
host nation
U
کشور میزبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
republic
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics
U
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi
U
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
U
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradites
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
U
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
land lady
U
زن میزبان
hostesses
U
زن میزبان
hostess
U
زن میزبان
hosted
U
میزبان
entertainers
U
میزبان
hosts
U
میزبان
hosting
U
میزبان
entertainer
U
میزبان
host
U
میزبان
landladies
U
میزبان
he officiated as host
U
میزبان شد
landlady
U
میزبان
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
host computer
U
کامپیوتر میزبان
host computers
U
کامپیوتر میزبان
host
U
سپاه میزبان
hosts
U
سپاه میزبان
host crystal
U
بلور میزبان
hosting
U
سپاه میزبان
hosted
U
سپاه میزبان
host guest chemistry
U
شیمی میزبان- میهمان
host operating system
U
سیستم عامل میزبان
host organism
U
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
host
U
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
hosting
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosted
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosts
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
homoecious
U
دارای یک میزبان درتمام دوره زندگانی
host
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
endobiotic
U
زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
ectogenic
U
قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
nonaligned
U
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
end system
U
پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند.
invite
U
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invited
U
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invites
U
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
end system
U
روی اینترنت کامپیوتر اصلی یا میزبان که به اینترنت وصل است
ES IS
U
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
identification
U
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
identification
U
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
remote data concentrator
U
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
upload
U
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
common wealth
U
کشور
territory
U
کشور
land n
U
کشور
fatherland
U
کشور
fatherlands
U
کشور
territories
U
کشور
soiling
U
کشور
country
U
کشور
state-
U
کشور
countries
U
کشور
nations
U
کشور
stated
U
کشور
soil
U
کشور
states
U
کشور
state
U
کشور
stating
U
کشور
realm
U
کشور
realms
U
کشور
nation
U
کشور
soils
U
کشور
the play of europe
U
کشور سویس
Nicaragua
U
کشور نیکاراگوا
Niger
U
کشور نیجر
friendly state
U
کشور خودی
friendly state
U
کشور دوست
Nigeria
U
کشور نیجریه
Oman
U
کشور عمان
Albania
U
کشور آلبانی
Greece
U
کشور یونان
great power
U
کشور با قدرت
Angola
U
کشور انگولا
Andorra
U
کشور آندورا
southland
U
کشور نیمروز
Namibia
U
کشور نامیبی
Namibia
U
کشور نامیبیا
home country
U
کشور اصلی
Holland
U
کشور هلند
Nepal
U
کشور نپال
New Zealand
U
کشور زلاندنو
high court of
U
دیوانعالی کشور
Spain
U
کشور اسپانیا
the superme court
U
دیوانعالی کشور
forwarding country
U
کشور فرستنده
Pakistan
U
کشور پاکستان
Somalia
U
کشور سومالی
Sri Lanka
U
کشور سریلانکا
Sudan
U
کشور سودان
Suriname
U
کشور سورینام
department of the enterior
U
وزارت کشور
Swaziland
U
کشور سوازیلند
Thailand
U
کشور تایلند
Czechoslovakia
U
کشور چکوسلواکی
Sweden
U
کشور سوئد
Tanzania
U
کشور تانزانیا
country of origin
U
کشور مبداء
Singapore
U
کشور سنگاپور
theocrat
U
خداوند کشور
Egypt
U
کشور مصر
fisc
U
خزانه کشور
Paraguay
U
کشور پاراگوئه
Peru
U
کشور پرو
Philippines
U
کشور فیلیپین
Portugal
U
کشور پرتغال
Qatar
U
کشور قطر
Rwanda
U
کشور رواندا
traitor to the countruy
U
خائن کشور
Senegal
U
کشور سنگال
the youth of the country
U
جوانان کشور
Sierra Leone
U
کشور سیرالئون
traitor to one's country
U
خائن به کشور
Guyana
U
کشور گیانا
oversea
U
خارج از کشور
Fiji
U
کشور فیجی
Eire
U
کشور ایرلند
Ecuador
U
کشور اکوادر
Kenya
U
کشور کنیا
Kiribati
U
کشور کیریباتی
Korea
U
کشور کره
Kuwait
U
کشور کویت
kingdom
U
کشور قلمروپادشاهی
Laos
U
کشور لائوس
Lesotho
U
کشور لسوتو
per pais
U
بوسیله کشور
Finland
U
کشور فنلاند
ottoman
U
کشور عثمانی
Honduras
U
کشور هندوراس
Hungary
U
کشور مجارستان
Indonesia
U
کشور اندونزی
Jamaica
U
کشور جامائیکا
Liberia
U
کشور لیبریا
land of the rising sun
U
کشور ژاپن
Morocco
U
کشور مغرب
Guatemala
U
کشور گواتمالا
Great Britain
U
کشور انگلیس
Ghana
U
کشور گانا
Ghana
U
کشور غنا
Gabon
U
کشور گابن
Costa Rica
U
کشور کاستاریکا
Colombia
U
کشور کلمبیا
Bhutan
U
کشور بوتان
Belize
U
کشور بلیز
Bangladesh
U
کشور بنگلادش
independency
U
کشور مستقل
sea power
U
کشور دریایی
secretary of state for home affairs
U
وزیر کشور
Mexico
U
کشور مکزیک
Mozambique
U
کشور موزامبیک
Myanmar
U
کشور میانمار
Bahrain
U
کشور بحرین
Bahamas
U
کشور باهاما
sending state
U
کشور فرستنده
Botswana
U
کشور بوتسوانا
respublica
U
کشور جمهوری
cloud-cuckoo-land
U
کشور پریون
Libya
U
کشور لیبی
Luxembourg
U
کشور لوکزامبورگ
Cameroon
U
کشور کامرون
Malawi
U
کشور مالاوی
Malaysia
U
کشور مالزی
Maldives
U
کشور مالدیو
Mali
U
کشور مالی
Cambodia
U
کشور کامبوج
Burma
U
کشور برمه
midland
U
داخله کشور
respublica
U
جمهوری کشور
Argentina
U
کشور آرژانتین
in these parts
<adv.>
U
در این کشور
in this country
<adv.>
U
در این کشور
mother countries
U
کشور اصلی
turkeys
U
کشور ترکیه
turkey
U
کشور ترکیه
interior ministry
U
وزارت کشور
abroad
خارج از کشور
deportation
U
اخراج از کشور
inland
U
درون کشور
ministry of the interior
U
وزارت کشور
Home Office
U
وزارت کشور
fairylands
U
کشور پریان
expulsions
U
اخراج از کشور
expulsion
U
اخراج از کشور
traitors
U
خائن به کشور
traitor
U
خائن به کشور
treason
U
خیانت به کشور
Djibouti
U
کشور جی بوتی
bordering country
U
کشور همسایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com