English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
forwarding country U کشور فرستنده
sending state U کشور فرستنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned U کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
sending set U فرستنده
shipper U فرستنده
transmitter U فرستنده
senders U فرستنده
sender U فرستنده
transmitting set U فرستنده
wireless station U فرستنده
transmitters U فرستنده
chooser U فرستنده
consignor U فرستنده
dispatcher U فرستنده
forwarder U فرستنده
agents U فرستنده
agent U فرستنده
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
service area U برد فرستنده
emergency transmitter U فرستنده اضطراری
consignor U فرستنده کالا
transmitters U دستگاه فرستنده
broadcast station U ایستگاه فرستنده
transmitters U فرستنده رادیویی
transmitter U دستگاه فرستنده
transmitter U فرستنده رادیویی
amateur station U فرستنده تفننی
pulse transmitter U فرستنده پالس
mobile station U فرستنده متحرک
noise transmitter U فرستنده پارازیت
amateur transmitter U فرستنده اماتور
jamming transmitter U فرستنده پارازیت
intermediate transmitter U فرستنده میانی
intermediate transmitter U فرستنده واسطه
sender U فرستنده پیام
transreceiver U فرستنده و گیرنده
transmitting antenna U انتن فرستنده
senders U فرستنده پیام
television broadcasting station U فرستنده تلویزیون
transceiver U فرستنده و گیرنده
handie talkie U فرستنده دستی کوچک
directional transmitter U فرستنده جهت دار
reverses U داده ازگیرنده به فرستنده
directive sending U فرستنده جهت دار
reverse U داده ازگیرنده به فرستنده
reversed U داده ازگیرنده به فرستنده
radio telephone transmitter U فرستنده تلفن بیسیم
handset U دستگاه فرستنده وگیرنده
amateur bands U باندهای فرستنده تفننی
transmissive U انتقال دهنده فرستنده
shipper U فرستنده کالا با کشتی
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
impluse sender U فرستنده ضربه جریان
long wave transmitter U فرستنده موج بلند
transceiver U دستگاه گیرنده فرستنده
amateur station call letters U علامت فرستنده تفننی
handsets U دستگاه فرستنده وگیرنده
reversing U داده ازگیرنده به فرستنده
ultrashort wave transmitter U فرستنده موج خیلی کوتاه
cross talk U تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
squad car U اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
squad cars U اتومبیل پلیس مجهز به فرستنده
maintain watch U مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
carriers U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
transmitter signal element timing U زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
carrier U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
frequency drift U تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
universal U transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
communication U مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
route U مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
routes U مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
roamed U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
backwards U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backward U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
roam U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
roams U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
vor U وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
roaming U حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن
transceiver U گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
clocking U روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
radio fix U تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
sync U باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
radio fix U تعیین محل هواپیما یا ناو با استفاده ازگوش دادن به دو یا چندایستگاه فرستنده
synchronization U باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
session U لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
acknowledged mail U تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
diplexer U وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
homing U روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
sessions U لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
dial up line U خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
acknowledging U کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledge U کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledges U کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
manipulative deception U تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
decca U سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
radio position finding U روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
backward U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
state U کشور
territories U کشور
state- U کشور
common wealth U کشور
stated U کشور
countries U کشور
country U کشور
fatherlands U کشور
soils U کشور
states U کشور
stating U کشور
soiling U کشور
soil U کشور
realms U کشور
territory U کشور
realm U کشور
nations U کشور
nation U کشور
land n U کشور
fatherland U کشور
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
Philippines U کشور فیلیپین
Rwanda U کشور رواندا
Holland U کشور هلند
Myanmar U کشور میانمار
fisc U خزانه کشور
Senegal U کشور سنگال
Mozambique U کشور موزامبیک
friendly state U کشور دوست
Sierra Leone U کشور سیرالئون
Greece U کشور یونان
Singapore U کشور سنگاپور
great power U کشور با قدرت
Paraguay U کشور پاراگوئه
Peru U کشور پرو
friendly state U کشور خودی
Namibia U کشور نامیبی
Namibia U کشور نامیبیا
host country U کشور میزبان
host nation U کشور میزبان
Maldives U کشور مالدیو
Qatar U کشور قطر
Nigeria U کشور نیجریه
Niger U کشور نیجر
Oman U کشور عمان
home country U کشور اصلی
Pakistan U کشور پاکستان
Nicaragua U کشور نیکاراگوا
New Zealand U کشور زلاندنو
Portugal U کشور پرتغال
high court of U دیوانعالی کشور
Nepal U کشور نپال
independency U کشور مستقل
Angola U کشور انگولا
cloud-cuckoo-land U کشور پریون
Colombia U کشور کلمبیا
Argentina U کشور آرژانتین
the play of europe U کشور سویس
the superme court U دیوانعالی کشور
Costa Rica U کشور کاستاریکا
Cuba U کشور کوبا
Djibouti U کشور جی بوتی
the youth of the country U جوانان کشور
theocrat U خداوند کشور
Ecuador U کشور اکوادر
Eire U کشور ایرلند
Fiji U کشور فیجی
per pais U بوسیله کشور
respublica U جمهوری کشور
respublica U کشور جمهوری
Spain U کشور اسپانیا
southland U کشور نیمروز
Bahamas U کشور باهاما
Bahrain U کشور بحرین
Bangladesh U کشور بنگلادش
Andorra U کشور آندورا
Albania U کشور آلبانی
Belize U کشور بلیز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com