English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coaster U کشتی مخصوص کشتیرانی در کنارساحل
coasters U کشتی مخصوص کشتیرانی در کنارساحل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
foreshore flats U محوطههای صاف کنارساحل
lyle gun U تفنگ مخصوص پرتاب طناب از کشتی
downhaul U طناب مخصوص کشیدن بادبان کشتی
hawser U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawse hole U سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
hawsers U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hatch way U روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
kentledge U چدن یااهن ریخته مخصوص سنگین کردن ته کشتی یابالون
graving dock U اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
shipping line U خط کشتیرانی
navigation U کشتیرانی
shipping U کشتیرانی
liner U خط کشتیرانی
liners U خط کشتیرانی
sailing U کشتیرانی
cabotage U کشتیرانی ساحلی
liner terms U شرایط خط کشتیرانی
navigate U کشتیرانی کردن
shipping U کشتیرانی ناوگان
sailable U قابل کشتیرانی
navigability U قابلیت کشتیرانی
navigable U قابل کشتیرانی
chamber of shipping U اتاق کشتیرانی
shipping conference U کنفرانس کشتیرانی
commercial marine U کشتیرانی تجارتی
navigated U کشتیرانی کردن
shipping company U شرکت کشتیرانی
nautical U مربوط به کشتیرانی
navigates U کشتیرانی کردن
navigating U کشتیرانی کردن
liner trade U کشتیرانی منظم تجاری
shipping agent U نماینده شرکت کشتیرانی
water supply to navigation U تامین اب کانال کشتیرانی
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
conference freight rate U نرخ مشترک شرکتهای کشتیرانی
fairway U مسیر قابل کشتیرانی کانال
fairways U مسیر قابل کشتیرانی کانال
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
fairway U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fairways U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
sudd U توده شناور علف و نی که دررود نیل مانع کشتیرانی میشود
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
sail U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed U کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
cabotage U کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
cabotage U کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prows U کشتی عرشه کشتی
prow U کشتی عرشه کشتی
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
favorites U مخصوص
specifics U مخصوص
specific U مخصوص
extra special U مخصوص
favourite U مخصوص
vest pocket U مخصوص
franchises U حق مخصوص
franchise U حق مخصوص
francs U حق مخصوص
franc U حق مخصوص
special U مخصوص
favourites U مخصوص
particular U مخصوص
particulars U مخصوص
especial U مخصوص
heavy duty U مخصوص کارسنگین
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
idiosyncrasies U حال مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
idiocrasy U حالت مخصوص
idoneous U مختص مخصوص
specific U مخصوص معین
game U کامپیوتر مخصوص
specific gravity U ورن مخصوص
special U مخصوص خاص
bluck density U وزن مخصوص
idiosyncrasy U حال مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
chorea U تشنج مخصوص
selective signalling U ارتباط مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
exempted station U یکان مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
favorite U مخصوص سوگلی
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
densities U جرم مخصوص
favourite or vor U ویژه مخصوص
specifics U مخصوص معین
terminologies U اصطلاح مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
proper U مخصوص مقتضی
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
g man U بازرس مخصوص
density U جرم مخصوص
specially U مخصوص خاص
special services U خدمات مخصوص
special session U جلسه مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
marque U مدل مخصوص
specific capacity U فرفیت مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
special passport U پاسپورت مخصوص
resistivity U مقاومت مخصوص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
special corrections U تصحیحات مخصوص
parts peculiar U قطعات مخصوص
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
specific weight U وزن مخصوص
marque U علامت مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
specific search U شناسایی مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
general U معمولی و نه مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
kitchen garden U باغ مخصوص سبزیکاری
kitchen gardens U باغ مخصوص سبزیکاری
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
towline U طناب مخصوص صیدبالن
skeeter U قایق مخصوص روی یخ
sla U انجمن کتابخانههای مخصوص
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
harpoon U زوبین مخصوص صیدنهنگ
harpoons U زوبین مخصوص صیدنهنگ
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
nipples U پستانک مخصوص شیربچه
valet U پیشخدمت مخصوص ملازم
valeted U پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting U پیشخدمت مخصوص ملازم
valets U پیشخدمت مخصوص ملازم
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com