English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
victualler U کشتی حامل خواربار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
slaver U کشتی حامل بردگان
flagships U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
flag ship U ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
flagship U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
destination carrier U کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
cate U خواربار
viand U خواربار
stover U خواربار
commissarial U خواربار
provender U خواربار
foodstuffs U خواربار
provisions U خواربار
provisionless U بی خواربار
foodstuff U خواربار
grocery U خواربار
groceries U خواربار
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
victualler U خواربار رسان
grubs U خوراک خواربار
grocer U خواربار فروش
grubbed U خوراک خواربار
grub U خوراک خواربار
grocer's shop U خواربار فروشی
grocer's U خواربار فروشی
food shop U خواربار فروشی
grocers U خواربار فروش
grocery store [American E] U خواربار فروشی
grocery U خواربار فروشی
purveyance U تهیه خواربار
provisionment U تهیه خواربار
victual U خواربار تامین کردن
viaticum U توشه و خواربار سفر
he is an adequate provider U برای تهیه خواربار
convenience store U خواربار فروشی کوچک
convenience stores U خواربار فروشی کوچک
cantina U مغازه خواربار یامشروب فروشی
revictual U دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
bearers U حامل
carrier U حامل
bearer U حامل
porters U حامل
porter U حامل
vehicles U حامل
vehicle U حامل
conveyer U حامل
stave U حامل
gerent U حامل
vectors U حامل
vector U حامل
conveyor U حامل
carriers U حامل
bearer cheque U چک حامل
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
bearer bond U سند حامل
thurifer U حامل بخوردان
video carrier U حامل ویدئو
bearer cheque U چک در وجه حامل
bearing angle U زاویه حامل
payable to the bearer U در وجه حامل
bearer U در وجه حامل
vectors U حامل بردار
vectorial U حامل بردار
osborne shackle U قلاب حامل
transport U ترابری حامل
breech block carrier U حامل کولاس
transported U ترابری حامل
transporting U ترابری حامل
transports U ترابری حامل
radius vector U شعاع حامل
messengers U طناب حامل
messenger U طناب حامل
vehicle U حامل رسانه
vehicles U حامل رسانه
messenger wire U سیم حامل
linkmen U حامل مشعل
linkman U حامل مشعل
vector U حامل بردار
linkboy U حامل مشعل
bearers U در وجه حامل
tape transport U حامل نوار
sound carrier U حامل صوت
image carrier U حامل تصویر
data carrier U حامل داده
bearing U زاویه حامل
carrier wave U موج حامل
carrier system U سیستم حامل
carrier gas U گاز حامل
carrier frequency U فرکانس حامل
carrier frequency U بسامد حامل
carrier detect U کشف حامل
gestatorial U حامل پاپ
data carrier U حامل داده ها
color carrier U حامل رنگ
carrier detect U تشخیص حامل
thurifer U حامل مجمر
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
armor bearer U حامل اسلحه زرهدار
carrier U حامل غلطک حمال
carrier U برنامه حامل میکرب
stretcher-bearer U حامل تخت روان
persi U حامل راس الغول
carriers U حامل غلطک حمال
stretcher bearer U حامل تخت روان
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
carriers U برنامه حامل میکرب
comport U دربرداشتن حامل بودن
comporting U دربرداشتن حامل بودن
caddying U حامل وسایل بازیگر
caddies U حامل وسایل بازیگر
comported U دربرداشتن حامل بودن
caddied U حامل وسایل بازیگر
comports U دربرداشتن حامل بودن
caddie U حامل وسایل بازیگر
stretcher-bearers U حامل تخت روان
warrant to bearer U به حواله کرد حامل
pay to the bearer U دروجه حامل بپردازید
stave U روی خط حامل نوشتن
current carrying conductor U رسانای حامل بار
weapon carrier U حامل جنگ افزار
platform U رسانگر حامل گیرنده
caddy U حامل وسایل بازیگر
platforms U رسانگر حامل گیرنده
carrier frequency U فرکانس موج حامل
bearer stock U اسناد در وجه حامل
bearer bond U سند در وجه حامل
gestatoraial chair U کرسی حامل پاپ
carrier color signal U پیام رنگی حامل
perseus U حامل راس الغول
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
Please pay the bearer . U دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
party boat U قایق بزرگ حامل مشتریان
signalled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
conversion angle U زاویه حامل مسیر ناو
payable to bearer U قابل پرداخت در وجه حامل
signaled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
frequency medulation U تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
vectorial U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
carriage paid to U هزینه حمل به حامل پرداخت شده
airdrop container U جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
carabineer U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
bank note U چک تضمین شده سند در وجه حامل
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
carabinier U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
signpost U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
signposts U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
carriage and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
black endorsement U براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
guided missile cruiser U زره شکن حامل موشک هدایت شونده
blank endorsement U فهر نویسی بدون ذکر نام حامل
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
light quantum U کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
ensigns U سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
information box U قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
ensign U سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
scabbing U بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
led line U خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com