English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ocean vessel U کشتی اقیانوس پیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oceangoing U اقیانوس پیما
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
transoceanic U در سراسراقیانوس اقیانوس پیما
laker U کشتی دریاچه پیما
ocean lane U راه کشتی رو در اقیانوس
nautilus U حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
the pacific ocean U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
the pacific U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
measurer U پیما
craniometer U جمجمه پیما
dendrometer U درخت پیما
gradiometer U شیب پیما
land measurer U زمین پیما
router U راه پیما
cragsman U کوه پیما
trochometer U مسافت پیما
leadsman U ژرف پیما
trochometer U راه پیما
hypsometer U ارتفاع پیما
pelvimeter U لگن پیما
spacecraft U فضا پیما
plumb U :ژرف پیما
goniometer U گوشه پیما
gradometer U شیب پیما
planimeter U رویه پیما
mountaineer U کوه پیما
seagoing U دریا پیما
mountaineers U کوه پیما
space vehicle U فضا پیما
walked U راه پیما
micrometer U ریز پیما
seafarer U بحر پیما
seafarers U بحر پیما
walk U راه پیما
intercontinental U قاره پیما
surveyor U زمین پیما
stereometer U گنج پیما
surveyors U زمین پیما
viameter U راه پیما
trudger U راه پیما
viameter U مسافت پیما
marcher U راه پیما
stereometer U حجم پیما
walks U راه پیما
ocean U اقیانوس
oceans U اقیانوس
high seas <idiom> U اقیانوس
plummeted U ژرف پیما سرازیرشدن
measuring worm U گرم زمین پیما
plummeting U ژرف پیما سرازیرشدن
geometer U کرم زمین پیما
callipers U پرگار قطر پیما
plummets U ژرف پیما سرازیرشدن
plummet U ژرف پیما سرازیرشدن
archibenthal enviroment U ژرفاگاه اقیانوس
archibenthal enviroment U ژرفمون اقیانوس
transoceanic U عبور از اقیانوس
atlantic ocean U اقیانوس اطلس
indian ocean U اقیانوس هند
seabed U بستر اقیانوس
pacific U اقیانوس ساکن
oceanographer U اقیانوس شناس
oceanpgraphy U اقیانوس نگاری
oceanography U اقیانوس نگاری
oceanology U اقیانوس شناسی
neptune U الهه اقیانوس
the indian ocean U اقیانوس هند
oceanography U اقیانوس شناسی
oceanography U شرح اقیانوس ها
ocean current U جریان اقیانوس
ocean floor U بستر اقیانوس
planimeter U سطح پیما پهنه سنج
rocket ship U موشک یا پرتابه فضا پیما
intercontinental U بین قارهای قاره پیما
interoceanic U ولقع در میان اقیانوس
oceanographic U مربوط به اقیانوس شناسی
oceanward U سوی اقیانوس یا دریا
transatlantic U انطرف اقیانوس اطلس
oceanic troposphere U گرم - سپهر اقیانوس
aphotic stratum U لایه تاریک اقیانوس
benthal U وابسته به اعماق اقیانوس
suboceanic U واقع درعمق اقیانوس
benthic U وابسته به اعماق اقیانوس
oceanic troposphere U گرم -کره اقیانوس
raydit U رادار اقیانوس نگار
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
archibenthal enviroment U محیط ژرف اقیانوس
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
aphotic stratum U طبقه تاریک اقیانوس
porbeagle U کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
transpacific U وابسته بسرتاسر اقیانوس ارام
transpacific U واقع درانسوی اقیانوس ارام
ground swell U طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
shovelhead U کوسه ماهی باریک سر اقیانوس
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
mallemuck U مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
finback U بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
surfbird U مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
meadowlark U مرغ اقیانوس امریکاشبیه پری شاهرخ
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
auklet U جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
saury U ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
pampero U باد سردی که از کوههای سوی اقیانوس اطلس می وزد
retro rocket U موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
opah U یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
prows U کشتی عرشه کشتی
prow U کشتی عرشه کشتی
atlantic U وابسته به کوه اطلس اقیانوس اطلس
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
oceanus U خدای دریا خدای اقیانوس
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
decked U پل کشتی
hulk U کشتی
deck U پل کشتی
hulks U کشتی
aft U در پس کشتی
by water U با کشتی
board U کشتی
ship کشتی
boarded U کشتی
bilge U اب ته کشتی
flat U پل کشتی
flattest U پل کشتی
on board a ship U در کشتی
on the sea U در کشتی
on the water U در کشتی
ark U کشتی
ships U کشتی
foreship U سر کشتی
afloat U در کشتی
decks U پل کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight U کشتی مس
on shipboard U در کشتی
argo U کشتی
ship haven U یک کش کشتی
vessel U کشتی
wrestling U کشتی
puppis U کشتی دم
bottoms U کشتی
bottom U کشتی
collier U کشتی
carina U کشتی
carinae U کشتی
vessels U کشتی
catch U کشتی کج
sail ho! U کشتی !کشتی !
the ship is in d. U کشتی در خطراست
aboard U روی کشتی
strand U به گل نشستن کشتی
battleship U کشتی جنگی
fob U تحویل کشتی
double-decker U کشتی دوعرشهای
troopship U کشتی سرباز بر
strands U به گل نشستن کشتی
double-deckers U کشتی دوعرشهای
sterns U عقب کشتی
boat U کشتی کوچک
boats U کشتی کوچک
stranding U به گل نشستن کشتی
sternest U عقب کشتی
sterner U عقب کشتی
galley U اشپزخانه کشتی
stern U عقب کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com