Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cabotage
U
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cabotage
U
کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
cargo handling at port
U
جابجایی کالا در بندر
destination port
U
بندر تحویل کالا
terminal port
U
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
port of debarkation
U
بندر مقصد حمل کالا
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
seaport
U
بندر
harbouring
U
بندر
harbours
U
بندر
port
U
بندر
harboured
U
بندر
cril
U
سد بندر
harbors
U
بندر
harbourless
U
بی بندر
harbour
U
بندر
seaports
U
بندر
wayside
U
بندر
harbored
U
بندر
harboring
U
بندر
destination port
U
بندر مقصد
main port
U
بندر اصلی
registered port
U
بندر مشخص
free ports
U
بندر ازاد
port of call
U
بندر لنگراندازی
aport
U
بسوی بندر
aport
U
روبه بندر
harbour master
U
متصدی بندر
minor port
U
بندر کوچک
malaga
U
بندر مالاگا
harbour master
U
رئیس بندر
port watch
U
نگهبان بندر
ports of call
U
بندر توقف
port
U
بندر ورودی
on berth
U
در داخل بندر
jetties
U
اسکله بندر
jetty
U
اسکله بندر
outer harbor
U
پیش بندر
naval port
U
بندر دریایی
ports of call
U
بندر لنگراندازی
port of call
U
بندر توقف
port
U
بندر گاه
port of destination
U
بندر مقصد
port of embarkation
U
بندر عزیمت
port of entry
U
بندر مقصد
Bissau
U
بندر بیسائو
harbour dues
U
حقوق بندر
treaty port
U
بندر پیمانی
Yangon
U
بندر یانگون
Tel Aviv
U
بندر تلآویو
longshoreman
U
باربرلنگرگاه بندر
Sydney
U
بندر سیدنی
longshoremen
U
باربرلنگرگاه بندر
terminal port
U
بندر مقصد
Plymouth
U
بندر پلیموت
way port
U
بندر سر راه
wharfmaster
U
رئیس بندر
inner harbor
U
بندر داخلی
Abidjan
U
بندر ابیجان
Calcutta
U
بندر کلکته
Douala
U
بندر دوالا
free port
U
بندر ازاد
seaport
U
بندر دریایی
seaports
U
دریا بندر
harbor master
U
رئیس بندر
seaport
U
دریا بندر
secondary port
U
بندر فرعی
bar
U
پیش بندر
bars
U
پیش بندر
harbor master
U
راهنمای بندر
seaports
U
بندر دریایی
shore to shore movement
U
عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
bender gestalt test
U
ازمون طرحهای بندر
Cape Town
U
بندر کیپ تاون
named port of destination
U
بندر مقصد مشخص
embargo
U
توقیف کشتی در بندر
embargoes
U
توقیف کشتی در بندر
entry plan
U
طرح ورود به بندر
lay day
U
روز معطلی در بندر
captain of the port
U
افسر انتظامات بندر
port watch
U
پست نگهبانی بندر
put into port
U
وارد بندر شدن
ex quay
U
تحویل در بندر مقصد
cril
U
مانع دهانه بندر
Georgetown
U
بندر جرج تاون
George Town
U
بندر جرج تاون
out port
U
بندر دور از مقصد
harbor control tower
U
برج مراقبت بندر
harbourage
U
پهلو گرفتن در بندر
jetty
U
موج شکن بندر
jetties
U
موج شکن بندر
lay an embargo on
U
در بندر توقیف کردن
roustabout
U
کارگر اسکله یا بندر گاه
afloat support
U
لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
fast cruise
U
ازمایش سریع ناو در بندر
portcall
U
زمان رسیدن وسایل به بندر
named port of shipment
U
بندر مشخص برای حمل
Free pree (trade,port).
U
مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
water bailiffs
U
مامور تفتیش کشتیها در بندر
to lay one on a ship
U
کشتی را در بندر توقیف کردن
out bound
U
عازم بیرون رفتن از بندر
controlled port
U
بندر نظامی کنترل شده
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع کاروان دریایی
visual bender motor gestalt test
U
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
bender visual motor gestalt test
U
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع ستون موتوری
port of embarkation
U
بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
portcapacity
U
فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
yhis port is not yet peopled
U
این بندر هنوز اباد نشده است
sandbar
U
جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
prize of war
U
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
portmark
U
علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
transient
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
captain a protest
U
افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
surcharge
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
joint product offer
U
فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
f.o.b
U
قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
irrespectively
U
بدون ملاحظه چیزهای دیگر مستقلا
cross elasticity of demand
U
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
ship to shore
U
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
beach marker
U
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
standalone
U
که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
onshore
U
روی ساحل متوجه بطرف ساحل
Get lost!
<idiom>
U
دورشدن
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
monofuel
U
سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
unattended operation
U
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
off the hook
<idiom>
U
دورشدن از مشکل
out in left field
<idiom>
U
از جواب صحیح دورشدن
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
diverge
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverged
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverges
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
inshore
U
بطرف ساحل جلو ساحل
lug out
U
تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
change of edge
U
تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
cob web theorem
U
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods
U
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
pushaway
U
غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
dependent
U
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
unmoderated list
U
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
barter with someone
U
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
transhipment
U
انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
accordion fold
U
یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
folds
U
یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
folded
U
یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
fold
U
یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
shelf life
U
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
U
دادوستد کالا با کالا کردن
cash on delivery
U
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
liner
U
خط کشتیرانی
shipping
U
کشتیرانی
shipping line
U
خط کشتیرانی
navigation
U
کشتیرانی
liners
U
خط کشتیرانی
sailing
U
کشتیرانی
freightliner
U
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
cabotage
U
کشتیرانی ساحلی
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
navigated
U
کشتیرانی کردن
shipping
U
کشتیرانی ناوگان
shipping company
U
شرکت کشتیرانی
sailable
U
قابل کشتیرانی
shipping conference
U
کنفرانس کشتیرانی
commercial marine
U
کشتیرانی تجارتی
liner terms
U
شرایط خط کشتیرانی
navigable
U
قابل کشتیرانی
navigates
U
کشتیرانی کردن
navigating
U
کشتیرانی کردن
navigate
U
کشتیرانی کردن
chamber of shipping
U
اتاق کشتیرانی
navigability
U
قابلیت کشتیرانی
demand elasticity
U
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
U
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
liner trade
U
کشتیرانی منظم تجاری
water supply to navigation
U
تامین اب کانال کشتیرانی
shipping agent
U
نماینده شرکت کشتیرانی
cargo liners
U
خط کشتیرانی مخصوص بار
coaster
U
کشتی مخصوص کشتیرانی در کنارساحل
coasters
U
کشتی مخصوص کشتیرانی در کنارساحل
conference freight rate
U
نرخ مشترک شرکتهای کشتیرانی
fairway
U
مسیر قابل کشتیرانی کانال
fairways
U
مسیر قابل کشتیرانی کانال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com