English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
respecter U کسی که از مردمان بانفوذ یاتوانگر ملاحظه یا صرفداری میکند
respecters U کسی که از مردمان بانفوذ یاتوانگر ملاحظه یا صرفداری میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
levy in mess U نام نویسی از مردمان سالم برای جنگ بسیج مردمان سالم به طور اجباری
influential U بانفوذ
heavyweight U آدم بانفوذ
heavyweights U آدم بانفوذ
tycoons U ادم بانفوذ وپولدار
tycoon U ادم بانفوذ وپولدار
importantly U بطور مهم یا بانفوذ
She is a considerate (an inconsiderate ) person . U آدم با ملاحظه یی ( بی ملاحظه یی ) است
peopled U مردمان
peopling U مردمان
peoples U مردمان
people U مردمان
gentlefolk U مردمان شریف
gentlemen of the robe U مردمان قضائی
great persons U مردمان بزرگ
lives of great men U مردمان بزرگ
the quality U مردمان متشخص
the common run of men U مردمان عادی
people of quality U مردمان متشخص
these people U این مردمان
many persons U مردمان بسیار
great minds U مردمان با کله یا فکور
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
golden ages U وابسته به مردمان عصر طلایی
golden age U وابسته به مردمان عصر طلایی
gentry U مردمان محترم و با تربیت اصالت
pict U مردمان غیر سلتی انگلیس
prytaneum U تالارپذیرایی سفراو مردمان محترم
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
the inquisition U دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
unconsidered U بی ملاحظه
incircumspect U بی ملاحظه
not unmindful U بی ملاحظه
respects U ملاحظه
respect U ملاحظه
observation U ملاحظه
observations U ملاحظه
incosiderate U بی ملاحظه
consideration U ملاحظه
unmindful U بی ملاحظه
disregardful U بی ملاحظه
cum grano U با ملاحظه
gravitas U ملاحظه
animadversion U ملاحظه
indiscreet U بی ملاحظه
incautious U بی ملاحظه
unthinking U بی ملاحظه
remarks U ملاحظه
remarking U ملاحظه
considerations U ملاحظه
remark U ملاحظه
remarked U ملاحظه
bluftly U بی ملاحظه
rashness U بی ملاحظه گی
regard U ملاحظه
inconsiderate U بی ملاحظه
prudence U ملاحظه
regarded U ملاحظه
thoughtless U بی ملاحظه
regards U ملاحظه
tact U ملاحظه
regarded U ملاحظه کردن
annotations U تحشیه ملاحظه
inadvertent U بی ملاحظه سهوی
healable U قابل ملاحظه
canniness U ملاحظه کاری
annotation U تحشیه ملاحظه
blat U بی معنی و بی ملاحظه
noting U ملاحظه کردن
notes U ملاحظه کردن
noted U مورد ملاحظه
circumspect U ملاحظه کار
circumspectly U ملاحظه کارانه
regard for others U ملاحظه دیگران
worthy of note U قابل ملاحظه
ciecumspect U ملاحظه کار
regardant U ملاحظه کننده
regrad for others U ملاحظه دیگران
regard U ملاحظه کردن
circumspective U ملاحظه کار
note U ملاحظه کردن
wary U با ملاحظه هشیار
heeded U ملاحظه رعایت
perceived U ملاحظه کردن
perceives U ملاحظه کردن
irrespective of U بدون ملاحظه
perceiving U ملاحظه کردن
heed U ملاحظه رعایت
noteless U غیرقابل ملاحظه بی نت
reckless U بی ملاحظه بی اعتنا
to take note of U ملاحظه کردن
heeds U ملاحظه رعایت
heeding U ملاحظه رعایت
perceive U ملاحظه کردن
considers U ملاحظه کردن
considerately U ازروی ملاحظه
observe U ملاحظه کردن
observes U ملاحظه کردن
regards U ملاحظه کردن
observing U ملاحظه کردن
observed U ملاحظه کردن
consider U ملاحظه کردن
noteworthily U بطور قابل ملاحظه
remerkableness U قابل ملاحظه بودن
blat U بی ملاحظه حرف زدن
oversubtle U بیش از حد ملاحظه کار
noticeably U بطرز قابل ملاحظه
considerably U بطور قابل ملاحظه
observantly U از روی ملاحظه و رعایت
petty U غیر قابل ملاحظه
To be observant of the regulations . U ملاحظه مقررات را کردن
blankly U بدون ملاحظه بکلی
Without the least regard . U بدون کمترین ملاحظه یی
noteworthiness U قابل ملاحظه بودن
As you can see for yourself. U همانطور که ملاحظه می فرمایید
sizeable U قابل ملاحظه بزرگ
remarks U تبصره ملاحظه کردن
without the gloves U جدا بی ملاحظه بی رودربایستی
remark U تبصره ملاحظه کردن
remarked U تبصره ملاحظه کردن
thoughtful of others U با ملاحظه نسبت بدیگران
to take in a reef U با ملاحظه کار کردن
remarkably U بطور قابل ملاحظه
remarking U تبصره ملاحظه کردن
unconsidered U غیر قابل ملاحظه
sizable U قابل ملاحظه بزرگ
You must make allowances for his age . U باید ملاحظه سنش را بکنی
Observation of natural phenomena . U ملاحظه پدیده های طبیعی
guarded U احتیاط امیز ملاحظه کار
glib answer U پاسخ بدون ملاحظه [بی فکر]
He is very cartious ( circrmspect, reserved ) . U خیلی ملاحظه کار است
unadvied U تند بی ملاحظه بی احتیاط ناسنجیده
unadvised U تند وبی ملاحظه بی احتیاط
heed U محل گذاشتن به ملاحظه کردن
observingly U از روی ملاحظه حرمت گرارانه
heeded U محل گذاشتن به ملاحظه کردن
heeding U محل گذاشتن به ملاحظه کردن
heeds U محل گذاشتن به ملاحظه کردن
to take off the gloves U رودربایستی راکنارگذاشتن بی ملاحظه گفتگوکردن
notably U بطور برجسته یا قابل ملاحظه
It was some consikerable amount. U مبلغ قابل ملاحظه ای بود
reappraises U دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
irrespectively U بدون ملاحظه چیزهای دیگر مستقلا
hardball U فعالیت سخت و عاری از ملاحظه و مروت
reappraising U دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraise U دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
to respect persons U ملاحظه کردن وواهمه داشتن ازمردم
reappraised U دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faults U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
critical error U خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
slaves U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slave U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaved U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
million instructions per second U اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
Intel U بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaving U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel U بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
samplers U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
harder U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
opens U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
uart U از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
plotters U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
dat U درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
opened U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
logic U مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
terminate and stay resident program U برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
No more Mr. Nice Guy! <idiom> U دیگر به هیچ کس ملاحظه نمیکنم! [اصطلاح روزمره]
scapegrace U ادم بی پروا وبی ملاحظه اصلاح ناپذیر
not to lose sight of U ملاحظه کردن [به کسی یا چیزی] را فراموش نکردن
to be wary of saying something U در گفتن سخن ملاحظه اطراف کار راکردن
EMM U امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
TCP U مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
broadband U روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
DIF file U استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
worthy of remark U قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
crashingly U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed U خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com