Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to r.someone as a
U
کسی را به سمتی معرفی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
windage
U
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
deflection pattern
U
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
introduced
U
معرفی کردن
introducing
U
معرفی کردن
insets
U
معرفی کردن
representations
U
معرفی کردن
speak well for
U
معرفی کردن
nominating
U
معرفی کردن
introduce
U
معرفی کردن
presented
U
معرفی کردن
nominate
U
معرفی کردن
bring forward
U
معرفی کردن
introduces
U
معرفی کردن
presenting
U
معرفی کردن
representation
U
معرفی کردن
present
U
معرفی کردن
presents
U
معرفی کردن
recommends
U
معرفی کردن
recommend
U
معرفی کردن
inset
U
معرفی کردن
nominates
U
معرفی کردن
recommending
U
معرفی کردن
to register
[with a body]
U
اسم نویسی کردن
[خود را معرفی کردن]
[در اداره ای]
[اصطلاح رسمی]
reports
U
معرفی کردن خود
report
U
معرفی کردن خود
preconize
U
بعموم معرفی کردن
reported
U
معرفی کردن خود
meet
U
معرفی شدن به ملاقات کردن
meets
U
معرفی شدن به ملاقات کردن
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
to proclam someone a traitor
U
کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
to give publicity to
U
بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
to report oneself
U
حاضر شدن وخود را معرفی کردن
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
straddling
U
احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
to i. any one into abenefice
U
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
to report to the police
U
خود را به پلیس معرفی کردن
[بخاطر خلافی]
personation
U
خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
bear arms
U
سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
walkthrough
U
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
directional
U
سمتی
drifted
U
انحراف سمتی
crosser
U
حرکت سمتی
traversing fire
U
اتش سمتی
crosses
U
حرکت سمتی
deflection scale
U
مقیاس سمتی
azimuth resolution
U
تقسیمات سمتی
multidrift
U
چند سمتی
cross
U
حرکت سمتی
deviation
U
انحراف سمتی
drift
U
انحراف سمتی
deviations
U
انحراف سمتی
crossest
U
حرکت سمتی
direction rectifier
U
یکسوکننده سمتی
drifts
U
انحراف سمتی
drifting
U
انحراف سمتی
deflection error
U
اشتباه سمتی
directional stability
U
پایداری سمتی
effective wind
U
باد سمتی
directional traverse
U
پیمایش سمتی
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
traverse
U
حرکت سمتی پیمایش
traversed
U
حرکت سمتی پیمایش
traverses
U
حرکت سمتی پیمایش
aircraft vectoring
U
کنترل سمتی هواپیما
deflection component of trail
U
شاخه سمتی مسیر
alternate traversing fire
U
اتش یدکی سمتی
traversing
U
حرکت سمتی پیمایش
wind shear
U
انحراف سمتی باد
wind shear
U
تغییرات سمتی باد
wind component
U
شاخه سمتی باد
horizontal error
U
اشتباه بردی و سمتی
azimuthal quzntum number
U
عدد کوانتومی سمتی
azimuth micrometer
U
طبله میکرومتر سمتی
deflection component of trail
U
شاخه سمتی معبر حرکت
to r.someone as a
U
کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
aircraft vectoring
U
کنترل مسیر سمتی هواپیما
declares
U
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declare
U
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
declaring
U
معرفی کردن متغیر یا معادل قرار دادن متغیر به یک عدد در یک برنامه کامپیوتری
azimuth resolution
U
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
To assume office .
U
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
windage
U
تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
azimuth equidistant projection
U
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
stickside
U
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
blind side
U
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
crabs
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
strong side
U
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
designations
U
معرفی
presentation
U
معرفی
designation
U
معرفی
presentations
U
معرفی
reference
U
معرفی
representations
U
معرفی
reclame
U
معرفی
representation
U
معرفی
letter
U
معرفی نامه
introductions
U
معارفه معرفی
introduction
U
معارفه معرفی
presentable
U
شایان معرفی
nuncupatory
U
معرفی کننده
letter of introduction
U
معرفی نامه
designative
U
معرفی کننده
nominator
U
معرفی کننده
letters
U
معرفی نامه
letter of reference
U
معرفی نامه
representer
U
معرفی کننده
presentee
U
معرفی شده
introductions
U
معرفی رسمی اشناسازی
presentably
U
بطور قابل معرفی
algebra
U
قوانینی که برای معرفی
initial campaign
U
معرفی کالا به بازار
letterman
U
دارنده معرفی نامه
net authentication
U
معرفی ایستگاههای شبکه
introduction
U
معرفی رسمی اشناسازی
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
good wine needs no bush
U
چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
social credit
U
تصادی معرفی شده است
quantification
U
معرفی عناصر یک جسم تعریف
roll out
U
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
computer generations
U
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
id
U
کارتی که ضخص را معرفی میکند
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . .
U
از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
technological
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
Can you recommend a hotel?
U
آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
technologically
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
Can you recommend a guest house?
U
آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
tags
U
نوار پشت پوتین کارت معرفی
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
tag
U
نوار پشت پوتین کارت معرفی
predefined
U
آنچه قبلا معرفی شده است
collective pitch control
U
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
proceed time
U
زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
bring up
<idiom>
U
معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
report tothe director
U
خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
Can you recommend a good restaurant?
U
آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
toastmistress
U
بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
name
U
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
names
U
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
Type cable
U
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
functional
U
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
directional gyroscope
U
ژیروسکوپ سمت نما ژیروسکوپ سمتی
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
polar
U
سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
identification tag
U
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
toastmaster
U
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
menu
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
toastmasters
U
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
menus
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
key
کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
set
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
setting up
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
category wiring
U
یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
ccitt
U
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
flow diagram
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flowchart
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
operate
U
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
operated
U
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
distorts
U
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distort
U
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
anchor cell
U
خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
enquiry
U
کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
operates
U
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
password
U
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
passwords
U
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
National Center for Supercomputing Applications
U
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
wand
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
layers
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
descriptions
U
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
description
U
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
DCA
U
قالب متن معرفی شده توسط IBM که اجازه در و بدل شدن متون بین سیستمهای کامپیوتری میدهد
masks
U
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
mask
U
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
con
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
cons
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conning
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
postbyte
U
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
Windows GDI
U
مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز
PCI
U
مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند
LIM EMS
U
استانداردی که حافظه جانبی بالاتر از کلید بایت را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامه هایی که خاص نوشته شده اند به کار می رود
Windows API
U
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com