Perdic | کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	octoroon U	کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	negroid U	کسیکه خون سیاهان در او باشد
	negroidal U	زنگی وابسته بسیاهان کسیکه خون سیاهان در اوباشد
	fillbelly U	کسیکه درکاری حریص باشد
	cessionary U	کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
	conventionalist U	کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
	croppy U	کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
	mestizo U	کسیکه زاده اسپتنیولی و هندی و امریکایی باشد
	mestiza U	کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
	melodramatist U	کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
	knight marshal U	کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
	physiocrat U	کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
	rumba U	رقص سیاهان
	negroid U	وابسته به سیاهان
	rhumba U	رقص سیاهان
	negrophilism U	پشتی از سیاهان
	negrophobia U	بیزاری از سیاهان
	mediaevalist U	کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
	eighth note U	نت یک هشتم
	eighths U	یک هشتم
	eighth U	یک هشتم
	eighthly U	هشتم
	octant U	یک هشتم
	framboesia U	ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
	gris gris U	طلسم یا افسونی که اکثراتوسط سیاهان افریقااستعمال میشده است
	scorpio U	برج هشتم
	octillion U	توان هشتم میلیون
	iam in bad U	بسیار نیاز مند هشتم
	H, h (H's, h's) U	حرف هشتم الفبای انگلیسی
	stripper U	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
	strippers U	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
	pint U	واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
	furlong U	واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
	furlongs U	واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
	august U	ماه هشتم سال مسیحی که 13 روزاست
	pints U	واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا
	a closed mouth catches no flies <proverb> U	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
	moored mine U	مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
	hot U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hotter U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hottest U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	escutcheon U	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
	hotbed U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	hotbeds U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	imperfect competition U	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
	open back U	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
	lapheld U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	laptop U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	wellŠsuppose it is so U	خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
	Zel-i Sultan vase U	طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
	karachoph design U	لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
	whom U	کسیکه
	gospeller U	کسیکه
	blessed is he who U	کسیکه
	one who U	کسیکه
	dragman U	کسیکه
	charge U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	charges U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	rool crush U	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
	stalker U	کسیکه میخرامد
	whomso U	بهر کسیکه
	long shot U	کسیکه درمسابقات
	minimalist U	کسیکه خرسنداست
	constructionist U	کسیکه قانون
	introspectionist U	کسیکه معتقد به
	nob U	کسیکه از طبقات بالاباشد
	benedick U	کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
	figurant U	کسیکه باجمع میرقصد
	joggers U	کسیکه اهسته می دود
	euphuist U	کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
	scaler U	کسیکه مقیاس بکارمیبرد
	wonder worker U	کسیکه معجزه میکند
	obstructionist U	کسیکه برای جلوگیری
	rumormonger U	کسیکه شایعه میسازد
	pall bearer U	کسیکه در همراهی با جنازه
	nobs U	کسیکه از طبقات بالاباشد
	tugger U	کسیکه کوشش وتقلامیکند
	jogger U	کسیکه اهسته می دود
	snorter U	کسیکه خرناس میکشد
	heliophobe U	کسیکه ازافتاب بیزاراست
	misogynist U	کسیکه از زن بیزار است
	misogynists U	کسیکه از زن بیزار است
	cobb doglas production function U	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
	pledger U	کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
	personator U	کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
	revenant U	کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
	proselyte U	کسیکه تازه بدینی واردشود
	presentee U	کسیکه چیزی باوعرضه شده
	symposiarch U	کسیکه جلسهای را اداره میکند
	symposiast U	کسیکه در بزم شرکت میکند
	scapegoats U	کسیکه قربانی دیگران شود
	processionist U	کسیکه با دستهای راه میافتد
	ortorian U	کسیکه شرکت در خواندن بنماید
	pseudologer U	کسیکه مرتبا دروغ میگوید
	pseudologist U	کسیکه مرتبا دروغ میگوید
	purse bearer U	کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
	prankster U	کسیکه شوخی زننده کند
	paradoxist U	کسیکه سخنهای متناقض میگوید
	chain-smokers U	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
	soliloquizer U	کسیکه باخود حرف میزند
	ghost writer U	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
	chain-smoker U	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
	chain smoker U	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
	sitters U	کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
	ghost-writers U	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
	sitter U	کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
	ghost-writer U	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
	somnambulistic U	کسیکه درخواب راه میرود
	paralogist U	کسیکه قیاس نادرست میسازد
	pranksters U	کسیکه شوخی زننده کند
	lobbyist U	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
	night walker U	کسیکه در خواب راه میرود
	nightwalker U	کسیکه شب در خواب راه میرود
	lobbyists U	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
	non entity U	کسیکه بودونابوداو یکی است
	stargazer U	کسیکه به ستاره ها خیره شده
	sandbagger U	کسیکه کیسه شن بکار برد
	speller U	کسیکه لغت را هجی میکند
	songwriter U	کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
	paperhanger U	کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
	first nighter U	کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
	watchers U	کسیکه پاسداری و نظارت میکند
	winegrower U	کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
	fruiter U	کسیکه درخت میوه میکارد
	elephantiac U	کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
	inductee U	کسیکه وارد خدمت شده
	watcher U	کسیکه پاسداری و نظارت میکند
	depositor U	کسیکه پول در بانک میگذارد
	demonist U	کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
	falconer U	کسیکه با شاهین شکار میکند
	falconers U	کسیکه با شاهین شکار میکند
	embracer U	کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
	gigman U	کسیکه درشکه تک اسبه دارد
	faunist U	کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
	libertine U	کسیکه پابند مذهب نیست
	libertines U	کسیکه پابند مذهب نیست
	griper U	کسیکه مرتب شکایت میکند
	gunfighter U	کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
	fruitarian U	کسیکه با میوه زندگی میکند .
	hylicist U	کسیکه معتقد به مادیات است
	deadhead U	کسیکه بدون بلیط سوار
	weaner U	کسیکه بچه را از شیر میگیرد
	gossiper U	کسیکه شایعات بی اساس میدهد
	sweaters U	کسیکه عرق میکند پلوور
	malaprop U	کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
	light sleeper U	کسیکه خوابش سبک است
	lobbyer U	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
	liveryman U	کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
	soliloquist U	کسیکه باخود حرف میزند
	autodidact U	کسیکه پیش خود میاموزد
	browser U	کسیکه جسته وگریخته میخواند
	sweater U	کسیکه عرق میکند پلوور
	waxer U	کسیکه موم مالی میکند
	contrapuntist U	کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
	progress chaser U	کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
	engrosser U	کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
	covenantee U	کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
	color bearer U	کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
	lumberjack U	کسیکه الوار وتیر اره میکند
	lumberjacks U	کسیکه الوار وتیر اره میکند
	parroter U	کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
	arsonist U	کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
	end gatherer U	کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
	prisoner at the bar U	کسیکه در نزد دادگاه متهم است
	death watch U	پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
	pone U	کسیکه ورق بازی رابر میزند
	dabster U	کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
	ambidexter U	کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
	dragsman U	لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
	landsman U	کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
	spoilsport U	کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
	spoilsports U	کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
	air controlman U	کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
	bedder U	لله کسیکه بچه را خواب میکند
	prison bird U	کسیکه زندان خانه او شده است
	demonstrationist U	کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
	free thinker U	کسیکه دارای فکر ازاد بوده
	canonist U	کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
	would-be U	کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
	non abstainer U	کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
	irreligionist U	کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
	irrepressible joy U	کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
	jailŠetc U	کسیکه زندان خانه اوشده است
	knobbler U	کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
	knocker up U	کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
	my neighbour at dinner U	کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
	mumbler U	کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
	moonlighter U	کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
	sadist U	کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
	misanthropist U	کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
	milch cow U	کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
	loiterer U	کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
	undertaker U	کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
	undertakers U	کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
	would be U	کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
	interpolator U	کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
	nonunion U	کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
	gainer U	کسیکه سود میبرد استفاده کننده
	garreteer U	کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
	sadistically U	کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
	sadistic U	کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد