English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nostradamus U کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
professionals U پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
professional U پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
practician U کسیکه دست بکار پیشه ایست وکیل دست در کار
behind the times U بی خبراز
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
knight of the post U کسیکه معاشش ازگواهی دروغ دادن فراهم میشد
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
well there are actors and actors U آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
tradesmen U پیشه ور
craft U پیشه
crafts U پیشه
walk of life U پیشه
walks of life U پیشه
vocation U پیشه
tradesman U پیشه ور
artisans U پیشه ور
occupation U پیشه
occupations U پیشه
function U پیشه
functioned U پیشه
functions U پیشه
artisan U پیشه ور
vocations U پیشه
artificer U پیشه ور
careers U پیشه
calling U پیشه
handicraftsman U پیشه ور
jobs U پیشه
job U پیشه
craftbrother U هم پیشه
line of business U پیشه
careering U پیشه
careered U پیشه
career U پیشه
professions U پیشه
traded U پیشه
trade U پیشه
avocation U پیشه
mystery U پیشه
profession U پیشه
mysteries U پیشه
the long robe U پیشه قضائی
profession of medicine U پیشه پزشکی
trade U پیشه حرفه
supervisory U مباشر پیشه
practice U کار پیشه
practice U رویه پیشه
oppressive U ستم پیشه
pursuit U حرفه پیشه
traded U پیشه حرفه
pursuits U حرفه پیشه
handicraft U پیشه دستی
jackdaw U کلاغ پیشه
amative U عاشق پیشه
professionally U از لحاظ پیشه
chisel tooth دندان پیشه
studio U پیشه گاه
studios U پیشه گاه
amorist U عاشق پیشه
line of business U شاخه پیشه
freelancer U پیشه ور آزاد
jackdaws U کلاغ پیشه
traded U پیشه وری کاسبی
trade U پیشه وری کاسبی
industry U پیشه و هنر ابتکار
industries U پیشه و هنر ابتکار
ministry of industry U وزارت پیشه و هنر
profession U پیشگانی پیشه کار
profession U افهار پیشه و حرفه
professions U افهار پیشه و حرفه
professions U پیشگانی پیشه کار
professionally U ازراه پیشه یاکسب
career women U زن دارای حرفه یا پیشه
career woman U زن دارای حرفه یا پیشه
craft guild U صنف پیشه وران
good will U حق کسب و پیشه وتجارت
he is a physician byprofession U پیشه او پزشکی است
laid up in bed U پیشه ویژه رشته
specialisms U پیروی علم یا پیشه ویژه
to retain a freelancer U استخدام کردن پیشه ور آزاد
specialism U پیروی علم یا پیشه ویژه
eminence U پر مقام [بالا رتبه] در گروهی یا پیشه ای
lay deacon U شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
actual job [job held] [occupation held] U پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
The box office star of 1980. U پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
rigger U کسی که پیشه اش بستن بادبانهاوکوبیدن میخهای کشتی است
logographer U مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
one who U کسیکه
whom U کسیکه
dragman U کسیکه
gospeller U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
stalker U کسیکه میخرامد
long shot U کسیکه درمسابقات
constructionist U کسیکه قانون
whomso U بهر کسیکه
introspectionist U کسیکه معتقد به
minimalist U کسیکه خرسنداست
jogger U کسیکه اهسته می دود
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
joggers U کسیکه اهسته می دود
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
snorter U کسیکه خرناس میکشد
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
waxer U کسیکه موم مالی میکند
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
to engage somebody as somebody U کسی را به عنوان کسی [در پیشه ای] استخدام کردن
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com