Perdic | کسیکه معتقد به | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	introspectionist U	کسیکه معتقد به

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	hylicist U	کسیکه معتقد به مادیات است
	infallibilist U	کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
	limitarian U	کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
	revelationist U	کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
	solifidian U	کسیکه معتقد است که ایمان تنهامایه رستگاری است
Other Matches

	mediaevalist U	کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
	stripper U	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
	strippers U	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
	believer U	معتقد
	believers U	معتقد
	resurrectionist U	معتقد برستاخیز
	polygamist U	معتقد به تعددزوجات
	casualist U	معتقد به اتفاق
	theist U	معتقد بخدا
	predestinarian U	معتقد به تقدیر
	trinitarian U	معتقد به تثلیث
	fatalist U	معتقد به سرنوشت
	spiritualist U	معتقد بارتباط باارواح
	naturalist U	معتقد به فلسفه طبیعی
	naturalists U	معتقد به فلسفه طبیعی
	spiritualists U	معتقد بارتباط باارواح
	rationalist U	معتقد به فلسفه عقلانی
	moralists U	معتقد به اصول اخلاق
	moralist U	معتقد به اصول اخلاق
	materialists U	معتقد به اصالت ماده
	nihilist U	معتقد به مکتب nihilism
	idealist U	معتقد به ایده الیسم
	trinitarian U	معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
	rationalistic U	معتقد به اصالت عقل
	red tapist U	معتقد به red-tapism
	materialist U	معتقد به اصالت ماده
	henotheist U	معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
	socialist U	جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
	socialists U	جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
	principle U	معتقد باصول ومبادی کردن
	biracialism U	معتقد به یا دارای دونژاد بودن
	self-righteous U	معتقد بعدالت وتقوی خود
	rabbinist U	معتقد به احادیث بنی اسرائیل
	epicurus U	نام فیلسوف یونانی که معتقد
	self-righteousness U	معتقد بعدالت وتقوی خود
	adoptionist U	معتقد به فرزند خواندگی عیسی
	self righteous U	معتقد بعدالت وتقوی خود
	evolutionist U	معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
	bureaucrat U	فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
	representationalist U	معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
	bureaucrats U	فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
	millenarian U	معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
	totemist U	معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
	totemite U	معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
	animalist U	مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
	sabbatarian U	مسیحی معتقد به تعطیل کار و عبادت در یکشنبه ها
	geocentric U	معتقد باینکه خداوندزمین رامرکز عالم وجودقرارداده
	Trinity U	سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
	trade unionism U	سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
	anthropocentric U	معتقد باینکه انسان اشرف مخلوقات و مرکز ثقل موجودات است
	eyestrings U	ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
	solipsism U	فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
	physiocrats U	اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
	monetary school U	مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
	futilitarian U	کسی که معتقد است کوشش بشر بی فایده وبی نتیجه است
	falangisme U	نهضت فاشیستی اسپانیا که حزب معتقد به ان حالیه تنها حزب قانونی اسپانیاست
	lysenkoism U	نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
	mercantilists U	مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
	immanentism U	نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
	whom U	کسیکه
	dragman U	کسیکه
	one who U	کسیکه
	blessed is he who U	کسیکه
	gospeller U	کسیکه
	long shot U	کسیکه درمسابقات
	stalker U	کسیکه میخرامد
	whomso U	بهر کسیکه
	minimalist U	کسیکه خرسنداست
	constructionist U	کسیکه قانون
	individualism U	فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
	tugger U	کسیکه کوشش وتقلامیکند
	figurant U	کسیکه باجمع میرقصد
	euphuist U	کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
	scaler U	کسیکه مقیاس بکارمیبرد
	rumormonger U	کسیکه شایعه میسازد
	snorter U	کسیکه خرناس میکشد
	heliophobe U	کسیکه ازافتاب بیزاراست
	benedick U	کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
	jogger U	کسیکه اهسته می دود
	nob U	کسیکه از طبقات بالاباشد
	nobs U	کسیکه از طبقات بالاباشد
	misogynists U	کسیکه از زن بیزار است
	misogynist U	کسیکه از زن بیزار است
	wonder worker U	کسیکه معجزه میکند
	obstructionist U	کسیکه برای جلوگیری
	joggers U	کسیکه اهسته می دود
	pall bearer U	کسیکه در همراهی با جنازه
	songwriter U	کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
	faunist U	کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
	non entity U	کسیکه بودونابوداو یکی است
	somnambulistic U	کسیکه درخواب راه میرود
	pranksters U	کسیکه شوخی زننده کند
	lobbyist U	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
	speller U	کسیکه لغت را هجی میکند
	lobbyists U	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
	symposiast U	کسیکه در بزم شرکت میکند
	symposiarch U	کسیکه جلسهای را اداره میکند
	purse bearer U	کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
	stargazer U	کسیکه به ستاره ها خیره شده
	paradoxist U	کسیکه سخنهای متناقض میگوید
	elephantiac U	کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
	embracer U	کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
	sitters U	کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
	sitter U	کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
	paperhanger U	کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
	fillbelly U	کسیکه درکاری حریص باشد
	first nighter U	کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
	prankster U	کسیکه شوخی زننده کند
	ghost-writers U	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
	ghost-writer U	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
	revenant U	کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
	ghost writer U	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
	sweaters U	کسیکه عرق میکند پلوور
	sandbagger U	کسیکه کیسه شن بکار برد
	sweater U	کسیکه عرق میکند پلوور
	inductee U	کسیکه وارد خدمت شده
	chain smoker U	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
	griper U	کسیکه مرتب شکایت میکند
	chain-smoker U	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
	soliloquizer U	کسیکه باخود حرف میزند
	soliloquist U	کسیکه باخود حرف میزند
	fruitarian U	کسیکه با میوه زندگی میکند .
	ortorian U	کسیکه شرکت در خواندن بنماید
	presentee U	کسیکه چیزی باوعرضه شده
	gigman U	کسیکه درشکه تک اسبه دارد
	chain-smokers U	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
	gossiper U	کسیکه شایعات بی اساس میدهد
	watchers U	کسیکه پاسداری و نظارت میکند
	libertine U	کسیکه پابند مذهب نیست
	winegrower U	کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
	cessionary U	کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
	proselyte U	کسیکه تازه بدینی واردشود
	malaprop U	کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
	browser U	کسیکه جسته وگریخته میخواند
	autodidact U	کسیکه پیش خود میاموزد
	personator U	کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
	watcher U	کسیکه پاسداری و نظارت میکند
	scapegoats U	کسیکه قربانی دیگران شود
	gunfighter U	کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
	waxer U	کسیکه موم مالی میکند
	fruiter U	کسیکه درخت میوه میکارد
	weaner U	کسیکه بچه را از شیر میگیرد
	pledger U	کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
	falconers U	کسیکه با شاهین شکار میکند
	libertines U	کسیکه پابند مذهب نیست
	negroid U	کسیکه خون سیاهان در او باشد
	lobbyer U	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
	light sleeper U	کسیکه خوابش سبک است
	deadhead U	کسیکه بدون بلیط سوار
	depositor U	کسیکه پول در بانک میگذارد
	night walker U	کسیکه در خواب راه میرود
	demonist U	کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
	pseudologer U	کسیکه مرتبا دروغ میگوید
	processionist U	کسیکه با دستهای راه میافتد
	liveryman U	کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
	contrapuntist U	کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
	pseudologist U	کسیکه مرتبا دروغ میگوید
	falconer U	کسیکه با شاهین شکار میکند
	nightwalker U	کسیکه شب در خواب راه میرود
	paralogist U	کسیکه قیاس نادرست میسازد
	pluralists U	معتقد به تعدد تعدد حزبی
	pluralist U	معتقد به تعدد تعدد حزبی
	knocker up U	کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
	knobbler U	کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
	landsman U	کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
	pone U	کسیکه ورق بازی رابر میزند
	misanthropist U	کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
	orthoepist U	کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
	rock scorpion U	کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
	milch cow U	کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
	interpolator U	کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
	progress chaser U	کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
	irreligionist U	کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
	loiterer U	کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
	nonunion U	کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
	my neighbour at dinner U	کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
	prison bird U	کسیکه زندان خانه او شده است
	malapropian U	کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
	non abstainer U	کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
	ox man U	کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
	jailŠetc U	کسیکه زندان خانه اوشده است
	octoroon U	کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
	moonlighter U	کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
	mumbler U	کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
	prisoner at the bar U	کسیکه در نزد دادگاه متهم است
	irrepressible joy U	کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
	parroter U	کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
	wool stapler U	کسیکه تجارت پشم خام میکند
	colonists U	کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
	undertaking U	کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
	sadistic U	کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
	sadistically U	کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
	whitener U	شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
	weekender U	کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
	air controlman U	کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
	vouchee U	کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
	arsonist U	کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
	bedder U	لله کسیکه بچه را خواب میکند
	canonist U	کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
	vacuist U	کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد