Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
physiocrat
U
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physiocracy
U
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
fortuist
U
کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
restorationist
U
کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
natural philosopher
U
فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
pot-shots
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shot
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot shot
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
catastrophism
U
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
octoroon
U
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
conventionalist
U
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
single stepping
U
دقت یگانه پیمودن یگانه
mestizo
U
کسیکه زاده اسپتنیولی و هندی و امریکایی باشد
mestiza
U
کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
melodramatist
U
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
croppy
U
کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
knight marshal
U
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
lusus natarae
U
بازی طبیعت خوش مزگی طبیعت
geomancer
U
کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
neptunist
U
کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
lusus naturae
U
بازی طبیعت خوشمزگی طبیعت
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
ground plan
U
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
ground plans
U
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
silver spoon
U
ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
universal time
U
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
humid tropics
U
مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
polygonal soil
U
زمین چند دامنهای که شیبهای ان در اثر فرسایش یخ یا برف تولید شده باشد
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
historcicism
U
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
oblique compartment
U
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
under lay
U
زیرانداز فرش
[جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
submarginal land
U
زمین مطلقا" بی حاصل زمینی که چنان بی حاصل باشد که مخارج سرمایه گذاری و کارگر را نتواندجبران کند
Hanbel
U
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
sole
U
یگانه
the only remedy is patience
U
یگانه
one of a kind
<adj.>
U
یگانه
only
U
یگانه
uniquely
U
یگانه
unique
U
یگانه
only begotten
U
یگانه
soles
U
یگانه
sui generis
U
یگانه
singleton
U
یگانه
ones
U
یک واحد یگانه
single precision
U
دقت یگانه
the only begotten son
U
پسر یگانه
one
U
یک واحد یگانه
sole argument
U
یگانه دلیل
single bond
U
پیوند یگانه
unique factor
U
عامل یگانه
unique solution
U
راه حل یگانه
unique variance
U
پراکنش یگانه
monadic operation
U
عملکرد یگانه
Brontide
U
نوعی صدا
[صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
he is my only child
U
فرزند یگانه من است
pigeon pair
U
پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
single sign-on
U
ورود یگانه به سیستم
[رایانه شناسی]
uniue
U
بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
flags were their only signals
U
یگانه علامت ایشان پرچم بود
warison
U
ثروت
moneybags
U
ثروت
riches
U
ثروت
fortune
U
ثروت
fortunes
U
ثروت
wealth
U
ثروت
origin
U
سرچشمه
head spring
U
سرچشمه
fountains
U
سرچشمه
genitor
U
سرچشمه
springhead
U
سرچشمه
head water
U
سرچشمه
origins
U
سرچشمه
principle
U
سرچشمه
wellhead
U
سرچشمه
derivations
U
سرچشمه
derivation
U
سرچشمه
spring
U
سرچشمه
fountain
U
سرچشمه
source
U
سرچشمه
headspring
U
سرچشمه
fountainhead
U
سرچشمه
hotbed
U
سرچشمه
headwater
U
سرچشمه
fountain head
U
سرچشمه
hotbeds
U
سرچشمه
well spring
U
سرچشمه
springs
U
سرچشمه
treasure
U
ثروت جواهر
riches
U
ثروت زیاد
plutology
U
ثروت شناسی
bonanzas
U
ثروت باداورده
bonanza
U
ثروت باداورده
fortune
U
دارایی ثروت
dismal science
U
علم ثروت
money
U
مسکوک ثروت
wealth tax
U
مالیات بر ثروت
distribution of wealth
U
توزیع ثروت
treasures
U
ثروت جواهر
wealth distribution
U
توزیع ثروت
wealth of nations
U
ثروت ملل
treasuring
U
ثروت جواهر
windfall
U
ثروت باداورده
wealth effect
U
اثر ثروت
wealth creation
U
ایجاد ثروت
treasured
U
ثروت جواهر
social wealth
U
ثروت اجتماعی
weals
U
ثروت دارایی
political economy
U
علم ثروت
fortunes
U
دارایی ثروت
mammonism
U
ثروت پرستی
affluence
U
فراوانی ثروت
net wealth
U
ثروت خالص
commonwealth
U
ثروت عمومی
commonwealths
U
ثروت عمومی
purse proud
U
مغرور از ثروت
possession
U
ثروت ید تسلط
national wealth
U
ثروت ملی
plutonomy
U
علم ثروت
worth
U
سزاوار ثروت
plutolatry
U
ثروت پرستی
weal
U
ثروت دارایی
economic wealth
U
ثروت اقتصادی
windfalls
U
ثروت باداورده
mammon
U
ممونا ثروت
upstream
U
نزدیک به سرچشمه
roots
U
سرچشمه زمینه
rise
U
شیب سرچشمه
rises
U
شیب سرچشمه
originate
U
سرچشمه گرفتن
root
U
سرچشمه زمینه
originationu
U
سرچشمه گیری
originating
U
سرچشمه گرفتن
origin
U
اصل سرچشمه
originals
U
منبع سرچشمه
head stream
U
سرچشمه رودخانه
mothered
U
سرچشمه اصل
radix
U
سرچشمه اولیه
origin
U
سرچشمه مایه
mothering
U
سرچشمه اصل
data origination
U
سرچشمه داده ها
mother
U
سرچشمه اصل
original
U
منبع سرچشمه
origins
U
سرچشمه مایه
origins
U
اصل سرچشمه
to be derived
U
سرچشمه گرفتن
mothers
U
سرچشمه اصل
originated
U
سرچشمه گرفتن
the origin of evil
U
سرچشمه بدی
originates
U
سرچشمه گرفتن
political economist
U
متخصص علم ثروت
to grow rich
U
ثروت بهم زدن
he is possessed of wealth
U
او دارای ثروت است
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
patrimony
U
ثروت موروثی میراث
wealth saving relationship
U
رابطه ثروت و پس انداز
productive
U
فراور مولد ثروت
redistribution of wealth
U
توزیع دوباره ثروت
mammonite
U
ثروت دوست زرپرست
patrimonies
U
ثروت موروثی میراث
man made wealth
U
ثروت ساخت بشر
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
consubstantial
U
هم طبیعت
inclination
U
طبیعت
Mother Nature
U
طبیعت
physios
U
طبیعت
quality
U
طبیعت
nature
U
طبیعت
qualities
U
طبیعت
temperament
U
طبیعت
natures
U
طبیعت
physio
U
طبیعت
temperaments
U
طبیعت
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
gold
U
ثروت رنگ زرد طلایی
golds
U
ثروت رنگ زرد طلایی
rises
U
ترقی کردن سرچشمه گرفتن
springy
U
قابل ارتجاع سرچشمه وار
rise
U
ترقی کردن سرچشمه گرفتن
emanates
U
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanating
U
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanated
U
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanate
U
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
naturalism
U
طبیعت پردازی
landscape architecture
U
معماری طبیعت
lusus naturae
U
غرابت طبیعت
lusus natarae
U
غرابت طبیعت
metaphsical
U
طبیعت حکمتی
human nature
U
طبیعت انسان
animality
U
طبیعت حیوانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com