Perdic | کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	canonist U	کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	constructionist U	کسیکه قانون
	shyster U	کسیکه در قانون وسیاست فاقداصول اخلاقی است
	nomothetes U	کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
	without his knowing it U	بدون انکه بداند
	mediaevalist U	کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
	to tell somebody something [to let somebody in on something] <idiom> U	به کسی چیزی را گفتن که او نباید می دانست یا او نمی خواهد بداند.
	box U	وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
	boxes U	وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
	strippers U	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
	stripper U	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
	legalism U	رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
	forced sale U	فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
	code U	قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
	the law is not retroactive U	قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
	declaratory statute U	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
	law of procedure U	قانون اصول محاکمات قانون شکلی
	key	صدای تولید شده توسط کامپیوتر که به اپراتور اجازه میدهد تا بداند که کلید انتخاب شده ثبت شده است
	canons U	قانون کلی قانون شرع
	penal statute U	قانون جزایی قانون مجازات
	say's law U	قانون سی . براساس این قانون
	canon U	قانون کلی قانون شرع
	marginal productivity law U	قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
	privacy U	قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
	implied trust U	امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
	the law does not apply to him U	او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
	gospeller U	کسیکه
	dragman U	کسیکه
	blessed is he who U	کسیکه
	one who U	کسیکه
	whom U	کسیکه
	the long arm of the law U	دست قانون [دست قدرتمند قانون]
	minimalist U	کسیکه خرسنداست
	long shot U	کسیکه درمسابقات
	stalker U	کسیکه میخرامد
	whomso U	بهر کسیکه
	introspectionist U	کسیکه معتقد به
	misogynists U	کسیکه از زن بیزار است
	misogynist U	کسیکه از زن بیزار است
	euphuist U	کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
	nobs U	کسیکه از طبقات بالاباشد
	tugger U	کسیکه کوشش وتقلامیکند
	figurant U	کسیکه باجمع میرقصد
	snorter U	کسیکه خرناس میکشد
	nob U	کسیکه از طبقات بالاباشد
	rumormonger U	کسیکه شایعه میسازد
	heliophobe U	کسیکه ازافتاب بیزاراست
	benedick U	کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
	pall bearer U	کسیکه در همراهی با جنازه
	obstructionist U	کسیکه برای جلوگیری
	jogger U	کسیکه اهسته می دود
	wonder worker U	کسیکه معجزه میکند
	scaler U	کسیکه مقیاس بکارمیبرد
	joggers U	کسیکه اهسته می دود
	cessionary U	کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
	paralogist U	کسیکه قیاس نادرست میسازد
	proselyte U	کسیکه تازه بدینی واردشود
	non entity U	کسیکه بودونابوداو یکی است
	embracer U	کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
	contrapuntist U	کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
	pseudologer U	کسیکه مرتبا دروغ میگوید
	libertines U	کسیکه پابند مذهب نیست
	waxer U	کسیکه موم مالی میکند
	scapegoats U	کسیکه قربانی دیگران شود
	libertine U	کسیکه پابند مذهب نیست
	winegrower U	کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
	pseudologist U	کسیکه مرتبا دروغ میگوید
	elephantiac U	کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
	processionist U	کسیکه با دستهای راه میافتد
	paperhanger U	کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
	personator U	کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
	demonist U	کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
	autodidact U	کسیکه پیش خود میاموزد
	deadhead U	کسیکه بدون بلیط سوار
	browser U	کسیکه جسته وگریخته میخواند
	depositor U	کسیکه پول در بانک میگذارد
	pledger U	کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
	negroid U	کسیکه خون سیاهان در او باشد
	presentee U	کسیکه چیزی باوعرضه شده
	paradoxist U	کسیکه سخنهای متناقض میگوید
	night walker U	کسیکه در خواب راه میرود
	ortorian U	کسیکه شرکت در خواندن بنماید
	nightwalker U	کسیکه شب در خواب راه میرود
	weaner U	کسیکه بچه را از شیر میگیرد
	sweater U	کسیکه عرق میکند پلوور
	songwriter U	کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
	symposiarch U	کسیکه جلسهای را اداره میکند
	ghost-writer U	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
	ghost-writers U	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
	chain-smoker U	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
	chain-smokers U	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
	fruiter U	کسیکه درخت میوه میکارد
	fruitarian U	کسیکه با میوه زندگی میکند .
	symposiast U	کسیکه در بزم شرکت میکند
	chain smoker U	کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
	speller U	کسیکه لغت را هجی میکند
	revenant U	کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
	gigman U	کسیکه درشکه تک اسبه دارد
	sweaters U	کسیکه عرق میکند پلوور
	stargazer U	کسیکه به ستاره ها خیره شده
	inductee U	کسیکه وارد خدمت شده
	hylicist U	کسیکه معتقد به مادیات است
	sandbagger U	کسیکه کیسه شن بکار برد
	gunfighter U	کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
	griper U	کسیکه مرتب شکایت میکند
	watchers U	کسیکه پاسداری و نظارت میکند
	watcher U	کسیکه پاسداری و نظارت میکند
	gossiper U	کسیکه شایعات بی اساس میدهد
	light sleeper U	کسیکه خوابش سبک است
	prankster U	کسیکه شوخی زننده کند
	liveryman U	کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
	soliloquizer U	کسیکه باخود حرف میزند
	lobbyer U	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
	ghost writer U	کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
	sitter U	کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
	sitters U	کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
	falconers U	کسیکه با شاهین شکار میکند
	faunist U	کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
	malaprop U	کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
	falconer U	کسیکه با شاهین شکار میکند
	soliloquist U	کسیکه باخود حرف میزند
	purse bearer U	کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
	lobbyists U	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
	lobbyist U	کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
	pranksters U	کسیکه شوخی زننده کند
	somnambulistic U	کسیکه درخواب راه میرود
	first nighter U	کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
	fillbelly U	کسیکه درکاری حریص باشد
	loiter U	:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
	loiters U	:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
	vouchee U	کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
	sadistic U	کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
	sadistically U	کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
	loitering U	:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
	loitered U	:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
	smatterer U	کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
	ox man U	کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
	bedder U	لله کسیکه بچه را خواب میکند
	colonists U	کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
	progress chaser U	کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
	air controlman U	کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
	prisoner at the bar U	کسیکه در نزد دادگاه متهم است
	prison bird U	کسیکه زندان خانه او شده است
	ambidexter U	کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
	vacuist U	کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
	pone U	کسیکه ورق بازی رابر میزند
	arsonist U	کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
	the observed of all observers U	کسیکه توجه همه سوی اوست
	syllogist U	کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
	revelationist U	کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
	parroter U	کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
	rock scorpion U	کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
	undertaking U	کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
	colonist U	کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
	weekender U	کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
	spoilsports U	کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
	undertaker U	کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
	undertakers U	کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
	hemiplegic U	کسیکه نیم بدنش فلج است
	dragsman U	لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
	hylotheist U	کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
	sadist U	کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
	milch cow U	کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
	heteroclite U	کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
	interpolator U	کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
	irreligionist U	کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
	spoilsport U	کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
	end gatherer U	کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
	lumberjack U	کسیکه الوار وتیر اره میکند
	orthoepist U	کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
	free thinker U	کسیکه دارای فکر ازاد بوده
	loiterer U	کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
	gainer U	کسیکه سود میبرد استفاده کننده
	malapropian U	کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
	garreteer U	کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
	engrosser U	کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
	would be U	کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
	would-be U	کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
	misanthropist U	کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
	demonstrationist U	کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
	irrepressible joy U	کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
	conventionalist U	کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
	non abstainer U	کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
	wool stapler U	کسیکه تجارت پشم خام میکند
	landsman U	کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
	nonunion U	کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
	knocker up U	کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
	color bearer U	کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
	octoroon U	کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
	knobbler U	کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
	lumberjacks U	کسیکه الوار وتیر اره میکند
	whitener U	شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
	moonlighter U	کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
	covenantee U	کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
	mumbler U	کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
	head liner U	کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
	jailŠetc U	کسیکه زندان خانه اوشده است
	my neighbour at dinner U	کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
	death watch U	پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
	dabster U	کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
	gatecrasher U	کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود