Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rubricator
U
کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interpolator
U
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
dictionary of occupational titles
U
واژگان عنوانهای شغلی
he writes for the papers
U
برای روزنامه هامقاله مینویسد
storm warning
U
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
U
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
infrared line scan
U
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
infrared imagery
U
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
U
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
by the book
U
کتابی
bookman
U
کتابی
literary
U
کتابی
scribal
U
کتابی
bookish
U
کتابی
literay
U
کتابی
infrared ray
U
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
carpenter stopper
U
خفت کتابی
book learning
U
علم کتابی
edition
[ed.]
[of a book]
U
چاپ
[کتابی]
the a of a book
U
خوانندگان کتابی
credenza
U
قفسه یا جا کتابی
Duch arch
U
قوس کتابی
edition
[ed.]
[of a book]
U
ویرایش
[کتابی]
purview of a book
U
انچه کتابی فرامیگیرد
needle book
U
سوزن دان کتابی
delectus
U
کتابی که پارههای برگزیده
To bind a book.
U
کتابی را جلد کردن
bookplayer
U
شطرنج باز کتابی
book move
U
حرکت کتابی شطرنج
to inset a sheet in a book
U
برگی را در کتابی گذاشتن
when reading a book
U
در حال خواندن کتابی
flex x
U
خرج انفجار کتابی
to license a book
U
اجازه چاپ کتابی را دادن
he presented me with a book
U
کتابی بمن پیشکشی کرد
with out book
U
برون سند کتابی ازبر
he presented abook to me
U
کتابی بمن پیشکشی کرد
to wade through a book
U
بکندی وزحمت کتابی راخواندن
i had never seen such a book
U
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
version
U
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
book draw
U
تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
versions
U
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
the forthcoming book
U
کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
pedantry or pedantism
U
پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
scissors and paste
U
تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
to put any one through a book
U
کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
to read a book
U
کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
booklore
U
علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
interleave
U
برگ سفید لای صفحات کتابی گذاشتن
interleaf
U
برگ سفید که لای برگهای کتابی بگذارند
sexto
U
کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
accession number
U
نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
what not
U
قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
to prefix a chapter to a book
U
فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
grangerism
U
ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
White Papers
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
A to Z
U
کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
White Paper
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
glossarist
U
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
duodecimo
U
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
twelvemo
U
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
epitomist
U
شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
gules
U
قرمز
aka
U
قرمز
vermilion
U
قرمز
bloodshot
U
قرمز
rubric
U
خط قرمز
coralline
U
قرمز
cramoisy
U
قرمز
rubrics
U
خط قرمز
erythroid
U
قرمز
erythrean
U
قرمز
raddle
U
گل قرمز
redhead
U
مو قرمز
laky a
U
قرمز
redheads
U
مو قرمز
ponceau
U
قرمز
vermeil
U
قرمز
redder
U
قرمز
red
<adj.>
قرمز
red line
U
خط قرمز
reds
U
قرمز
reddest
U
قرمز
sanguineous
U
قرمز
vermillion
U
قرمز
vinaceous
U
قرمز
blue book
U
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
roucou
U
قرمز بویا
bright red
U
قرمز روشن
crimson
U
قرمز روناسی
red letter
U
با حروف قرمز
red lead
U
سرب قرمز
Cayenne
U
فلفل قرمز
chlorophennol red
U
قرمز کلروفنول
red card
U
کارت قرمز
red brick
U
اجر قرمز
congo red
U
قرمز کنگو
red lips
U
لبهای قرمز
rubescent
U
قرمز شونده
rosily
U
برنگ قرمز
ripe lips
U
لبهای قرمز
rel pole
U
قطب قرمز
gorcock
U
با قرقره قرمز
body brick
U
اجر قرمز
ruby of arsenic
U
زرنیخ قرمز
rubefaction
U
قرمز سازی
rubefy
U
قرمز کردن
redlining
U
خط قرمز کشیدن
rubious
U
قرمز یاقوتی
rubefacient
U
قرمز کننده
ruffous
U
قرمز کم رنگ
minium
U
اکسید قرمز
minium
U
شنجرف قرمز
methyl red
U
قرمز متیل
safflower carmine
U
قرمز کافیشه
hot line
U
تلفن قرمز
martagon
U
سوسن قرمز
first class brick
U
اجر قرمز
ladyfinger
U
فلفل قرمز
kidney bean
U
لوبیا قرمز
infrared
U
زیر قرمز
infrared
U
مادون قرمز
infera red
U
مادون قرمز
murrey
U
قرمز ارغوانی
hot lines
U
تلفن قرمز
rufous
U
قرمز کم رنگ
cresol red
U
قرمز کرزول
red pepper
U
فلفل قرمز
phenol red
U
قرمز فنول
kidney beans
U
لوبیا قرمز
red nucleus
U
هسته قرمز
oxide of copper
U
توتیای قرمز
neutral red
U
قرمز خنثی
red peppers
U
فلفل قرمز
dressed inred
U
قرمز پوش
staring red
U
قرمز زننده
nacarat
U
قرمز روشن
encrimson
U
قرمز کردن
hot pepper
U
فلفل قرمز
crimson
U
قرمز سیر
caramels
U
مایل به قرمز
angry
U
قرمز شده
scarlet
U
قرمز لاکی
ruddy
U
قرمز رنگ
Red chilli
U
فلفل قرمز
cochineal
U
قرمز دانه
cochineal
U
قرمز شراب کش
infra red
U
زیر قرمز
caramel
U
مایل به قرمز
gold fish
U
ماهی قرمز
redden
U
قرمز کردن
angriest
U
قرمز شده
elm
U
نارون قرمز
elms
U
نارون قرمز
chilli pepper
U
فلفل قرمز
reddens
U
قرمز شدن
reddens
U
قرمز کردن
reddening
U
قرمز شدن
reddened
U
قرمز شدن
reddened
U
قرمز کردن
redden
U
قرمز شدن
angrier
U
قرمز شده
infra-red
U
زیر قرمز
scarlet
U
قرمز جگری
goldfish
U
ماهی قرمز
flushing
U
قرمز کردن
flushes
U
قرمز کردن
red lights
U
چراغ قرمز
reddening
U
قرمز کردن
flush
U
قرمز کردن
red light
U
چراغ قرمز
whom
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
hubble effect
U
جابجایی به سوی قرمز
ochreish
U
قرمز چون گل اخری
rudd
U
ماهی گول قرمز
rubricate
U
قرمز نشان دادن
dunlin
U
ابیای پشت قرمز
carmine
U
نوعی رنگ قرمز
hot pepper
U
بوته فلفل قرمز
bloody
U
خون الود قرمز
bloodier
U
خون الود قرمز
infrared absorption
U
جذب زیر قرمز
plover page
U
ابیای پشت قرمز
red clause credit
U
اعتبار با ماده قرمز
incarnadine
U
رنگ قرمز گوشتی
bloodiest
U
خون الود قرمز
red shift
U
جابجایی به سوی قرمز
hemolysis
U
تحلیل گویچههای قرمز
rubicund
U
رنگ مایل به قرمز
near infrared
U
زیر قرمز نزدیک
to tinge with red
U
کمی قرمز کردن
strawberry roan
U
اسب قرمز رنگ
fireback
U
قرقاول پشت قرمز
infrared spectrum
U
طیف زیر قرمز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com