English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
long shot U کسیکه درمسابقات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quarterfinal U دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
Car no. 6 is leading. U اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
one who U کسیکه
whom U کسیکه
gospeller U کسیکه
dragman U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
minimalist U کسیکه خرسنداست
constructionist U کسیکه قانون
introspectionist U کسیکه معتقد به
whomso U بهر کسیکه
stalker U کسیکه میخرامد
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
joggers U کسیکه اهسته می دود
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
snorter U کسیکه خرناس میکشد
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
jogger U کسیکه اهسته می دود
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
waxer U کسیکه موم مالی میکند
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
ordinee U کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
casual poor U کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
nostradamus U کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
absolutist U کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
perjurer U کسیکه در دادگاه مغایرباسوگند خود دروغ بگوید
an incorrigible person U کسیکه اخلاقش اصلاح نپذیردیا بهبودی نیابد
poler U کسیکه باچوب یا دیرک کار یاحرکت کند
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
wine cooper U کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
outpensioner U کسیکه از بنگاهی وفیفه میگیدرولی در انجابودباش ندارد
pragamatist U کسیکه عملی بودن هر چیز راضر ر میداند
abstainer U پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
allottee U کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
valetudinary U کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
ventriloquistic U کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
weisenheimer U کسیکه معلومات سطحی در همه چیز دارد
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com