English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diner out U کسیکه بیشتراوقات شام وناهارخودرابیرون ازخانه میخورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outworker U کارگر خارج ازخانه
to kick out of the house U ازخانه بیرون کردن
to board out U بیرون ازخانه خود غذاخوردن
elements U یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
element U یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
winding U چیزی که پیچ میخورد
worrier U کسی یا چیزی که غم میخورد اندیشناک
worriers U کسی یا چیزی که غم میخورد اندیشناک
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
whirligig U سوسکی که روی اب چرخ میخورد
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
cannibals U جانوری که همجنس خود را میخورد
cannibal U جانوری که همجنس خود را میخورد
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
kill devil U طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
reefing jacket U یکجور نیمتنه چسبان که از دوطرف دکمه میخورد
i sort of feel sick U مثل اینکه حالم دارد بهم میخورد
the hall seats one thousand U تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
norfolk U یکجور نیمتنه گشادمردانه که کمر بند میخورد
cutworm U کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
dragman U کسیکه
one who U کسیکه
whom U کسیکه
gospeller U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
minimalist U کسیکه خرسنداست
stalker U کسیکه میخرامد
constructionist U کسیکه قانون
long shot U کسیکه درمسابقات
introspectionist U کسیکه معتقد به
whomso U بهر کسیکه
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
jogger U کسیکه اهسته می دود
joggers U کسیکه اهسته می دود
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
snorter U کسیکه خرناس میکشد
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
waxer U کسیکه موم مالی میکند
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
ordinee U کسیکه تازه درجه شماسی گرفته است
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com