English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scarf joint U جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
as like as two peas مانند سیبی که دو نیم کرده باشند
like two peas in a pod <idiom> U مثل سیبی که از وسط دو نیم کرده باشند.
croppy U کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
vacuum concrete U ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
scarf weld U جایی که دو میل اهن را نیم ونیم کرده باهم جوش داده باشند
You can teel they're brothers, they're like two peas in a pod. U با یک نگاه می توان تشخیص داد که برادرند، مثل سیبی هستند که از وسط دو نیم کرده باشند.
warrantee U متعهدله
promisee U متعهدله
obligee U متعهدله
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
colony U گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
burger U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak U گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
I have a tooth abscess. U دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
array U می باشند
the like of you U باشند
arrays U می باشند
shearling U چیده باشند
implication U B درست باشند
implications U B درست باشند
inclusion U B درست باشند
to be of the opinion that ... U به این عقیده باشند که ...
to be tuned in to a channel U کانالی را گرفته باشند
beer on draught U ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
corporation U که دارای شخصیت حقوقی باشند
corporations U که دارای شخصیت حقوقی باشند
they are t of their doctrines U موافب اصول خودمی باشند
cradle scythe U داسی که درچهارچوب کارگذاشته باشند
draught beer U ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
silver inwrought with gold U سیمینهای که زردر ان کارکرده باشند
parallel U اگر به توجه نیاز داشته باشند
special troops U یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
paralleling U اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled U اگر به توجه نیاز داشته باشند
floating harbour U لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند
parallelled U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling U اگر به توجه نیاز داشته باشند
recognized asylum seeker U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
asylee U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
person entitled to asylum U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
lashkar U گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
parallels U اگر به توجه نیاز داشته باشند
pinole U ارد ذرت بو داده که با شکرامیخته باشند
dish wash U ابی که دران فرف شسته باشند
picked quarrel U نزاعی که با بهانه یا عمداراه انداخته باشند
dish water U ابی که دران فرف شسته باشند
velvet powdered with pearls U مخملی که روی انرابادانههای مرواریداراسته باشند
hippocras U شرابی که بان ادویه زده باشند
gospeller U کسیکه
one who U کسیکه
dragman U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
whom U کسیکه
The applicants must be above [over] the age of 18. متقاضیان بایستی از هجده سال به بالا باشند
lipoprotein U مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
sparse array U ارایهای که در ان اکثرورودی ها دارای مقدار صفرمی باشند
theocracy U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
lateral route U جاده هایی که به موازات خط لجمن قرارداشته باشند
funded debt U وامی که دربرابران وجوهی رااختصاص داده باشند
mixed marriage U پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
duett U قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
octet U گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند
i p that they are both gone U احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
perfunctoriness U چگونگی کاری که سرسری انجام داده باشند
whitleather U پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
theocracies U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
sexto U کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
varicosity U جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
long shot U کسیکه درمسابقات
minimalist U کسیکه خرسنداست
introspectionist U کسیکه معتقد به
stalker U کسیکه میخرامد
constructionist U کسیکه قانون
whomso U بهر کسیکه
peering U هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
to greenwash U نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند
alternates U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternated U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternate U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
peer U هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peered U هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
jump instruction U پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
scrap book U مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
display tolerance U میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
snorter U کسیکه خرناس میکشد
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
jogger U کسیکه اهسته می دود
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
joggers U کسیکه اهسته می دود
package U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
driven well U چاهی که بوسیله فروبردن لوله کنده وبا اب رسانده باشند
wraparound U کمر بند یا چیزی که دور بدن شخصی بسته باشند
packaged U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
hanging committee U انجمنی که عهده دارچسباندن یا اویختن عکس هایی درنمایش باشند
pack U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packs U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
balance U برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
So much for our holiday. U این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
packages U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
That's the end of our holiday. U این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
balances U برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
radialengine U موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
intercalated strata U چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
waxer U کسیکه موم مالی میکند
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com