English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
wisecracker U کسیکه حرف کنایه داریا شوخی امیز میزند
flagellant U کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
smatterer U کسیکه بریده بریده حرف میزند
monology U گفتگو باخود
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
adding U باخود ترکیب کردن
adds U باخود ترکیب کردن
soliloquize U باخود گفتگو کردن
add U باخود ترکیب کردن
bring someone into line <idiom> U متقاعدکردن کسی درتوافق باخود
homograft U پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
to carry a piece at safety U تفنگی رادرحالی که ضامن ان انداخته است باخود بردن
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
server U بازیکنی که توپ را میزند
it stings the conscience U وجدان را نیش میزند
rounder U کسی که دور میزند
he does nothing but talk U فقط حرف میزند
he rows 0 to the minute U او دقیقهای سی پارو میزند
bassist U کسی که ویلون سل میزند
roundsman U کسی که گشت میزند
It makes my stomach turn [over] . <idiom> U دلم را به هم میزند. [اصطلاح روزمره]
he coins money U گویی پول سکه میزند
the horse refuses the fence U اسب از پر چین عقب میزند
cruiser U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
milk walk U گشتی که شیر فروش میزند گشت
cruisers U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
sprays U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprayed U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spray U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spraying U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
gold digger U زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
that is an offences to moralit U لطمه به خلاق میزند درعالم اخلاق خطاست
wing U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
winging U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
get what's coming to one <idiom> U هرکسی نوع رفتار را خودش رقم میزند
obstruction guard U میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
card sharps U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
iam impatient to go U دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
card sharp U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
malingerer U سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
talk someone's ear off <idiom> U آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده [اصطلاح روزمره]
malingerers U سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
dragman U کسیکه
gospeller U کسیکه
one who U کسیکه
whom U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
introspectionist U کسیکه معتقد به
minimalist U کسیکه خرسنداست
whomso U بهر کسیکه
stalker U کسیکه میخرامد
constructionist U کسیکه قانون
long shot U کسیکه درمسابقات
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
snorter U کسیکه خرناس میکشد
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
joggers U کسیکه اهسته می دود
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
jogger U کسیکه اهسته می دود
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
waxer U کسیکه موم مالی میکند
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com