Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fraction
U
کسر درصدی از قسمتی از
fractions
U
کسر درصدی از قسمتی از
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ogive
U
منحنی درصدی
cost plus contract
U
قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
portion
U
قسمتی
portions
U
قسمتی
partite
U
قسمتی
triplex
U
سه قسمتی
triploidy
U
سه قسمتی
sectors
U
قسمتی ازجبهه
esprit
U
حمیت قسمتی
spirit
U
حمیت قسمتی
spiriting
U
حمیت قسمتی
sector
U
قسمتی ازجبهه
flattest
U
قسمتی از یک عمارت
flat
U
قسمتی از یک عمارت
plank
U
قسمتی ازبرنامه
pate
U
سر یا قسمتی از سرانسان
partial
U
بخشی قسمتی
split second
U
قسمتی از ثانیه
esprit de corps
U
حمیت قسمتی
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
tripartition
U
سه قسمتی کردن
another guess
U
قسمتی دیگر
double cloister
U
راهرو دو قسمتی
legs
U
قسمتی از مسابقه
spirit de corps
U
حمیت قسمتی
spirit de corps
U
روحیه قسمتی
leg
U
قسمتی از مسابقه
esprit de corps
U
روحیه قسمتی
expansion joint
U
اتصال چند قسمتی
crease
U
قسمتی از زمین کریکت
creases
U
قسمتی از زمین کریکت
aliquot part charge
U
خرج چند قسمتی
creasing
U
قسمتی از زمین کریکت
rebates
U
پرداخت قسمتی از بدهی
rebate
U
پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomy
U
برش قسمتی از مغز
lobotomies
U
برش قسمتی از مغز
module
U
قسمتی از سفینه فضایی
modules
U
قسمتی از سفینه فضایی
helmeted
U
دارای قسمتی که مانندخودباشد
part
[ial]
payment of a fine
U
پرداخت قسمتی از جریمه
winging
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
striking out pleading
U
حذف قسمتی از مدافعات
march unit
U
قسمتی ازستون راهپیمایی
ram's horn
U
قسمتی ازاستحکامات خندق
section charge
U
خرج چند قسمتی
wing
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
neck of the woods
<idiom>
U
ناحیه یا قسمتی از کشور
creased
U
قسمتی از زمین کریکت
displacement hull
U
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
slot charter
U
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zapped
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
aliquot propelling charge
U
خرج پرتاب چند قسمتی
neck
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
necks
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
zap
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
zaps
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
baron
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
barons
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
hash mark
U
قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
freeboard
U
قسمتی از قایق که بیرون اب است
fractional damage
U
خسارت وارده به قسمتی از وسیله
pneumonectomy
U
قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
group rendezvous
U
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
lobectomy
U
برداشتن قسمتی ازیک عضو
crop
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
dairy
U
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
paleocene
U
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
contract termination
U
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
flush
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
judea
U
یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
flushes
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
lectionary
U
ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
alethiology
U
قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
flushing
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
cymric
U
وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
saddleback
U
قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
fat bits
U
بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
table flap
U
قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
faubourg
U
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
dairies
U
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
tail skid
U
قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
open ice
U
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
gastrectomy
U
عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
almonry
U
[قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
entablature
U
قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
accessory of section
U
قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
dower
U
قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
Please let me take a share in the expenses.
U
اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
leg side
U
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
targum
U
ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
descender
U
قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
main yard
U
قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
fermata
U
تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
headstock
U
قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
back order
U
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
vacuity
U
قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
bays
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bayed
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
scrapped
U
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
footprints
U
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
parish
U
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
scrap
U
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
parishes
U
قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
appendix
U
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
slab
U
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
poking
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke
U
فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
skipped
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skip
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
slabs
U
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
footprint
U
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
skips
U
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
bay
U
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
warheads
U
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warhead
U
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
beavers
U
قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beaver
U
قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
scraps
U
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
wrists
U
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
scrapping
U
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
wrist
U
قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
appendixes
U
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
outwork
U
قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
land tie
U
تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
nose piece
U
قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
footing
U
قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
ullage
U
قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
daisy ham
U
قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
file handing routine
U
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
check point
U
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income
U
قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
hypotrachelion
[um]
U
[در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
aprons
U
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
apron
U
چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
burner compartment
U
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
herpetology
U
قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
loft
U
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundles
U
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle
U
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
germinal area
U
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
lofts
U
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
qube
U
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
aeromedicine
U
قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
bundling
U
دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
virtual inertia
U
قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
metencephalon
U
قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
dentil-band
U
[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
working section
U
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
restricted propellant
U
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre
U
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
distance
U
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distances
U
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
homosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
ragged
U
قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
ante-chapel
U
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
spooling
U
یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
ionosphere
U
قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
legs
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg
U
ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
capital levy
U
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
lightening hole
U
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
appropriation
U
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
breaker line
U
خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
reentry vehicle
U
مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
heterosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
yoke
U
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
control unit
U
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
grand tours
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
recital
U
قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
recitals
U
قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
oblique compartment
U
قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
limelight
U
قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
grand tour
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
branch
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
clipboards
U
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboard
U
قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
controlled airspace
U
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
acrostolium
U
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
preventive justice
U
قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
cost plus contracts
U
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
noncontiguous facility
U
تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
swiple
U
قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com