Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 304 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tallied
U
کسب یا ثبت امتیاز
tallies
U
کسب یا ثبت امتیاز
tally
U
کسب یا ثبت امتیاز
tallying
U
کسب یا ثبت امتیاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
score
U
امتیاز
score
U
امتیاز گرفتن حساب امتیازات
scored
U
امتیاز
scored
U
امتیاز گرفتن حساب امتیازات
scores
U
امتیاز
scores
U
امتیاز گرفتن حساب امتیازات
card
U
امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
cards
U
امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
overtime
U
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
patent
U
دارای حق امتیاز امتیازی
patent
U
امتیاز نامه
patent
U
دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patented
U
دارای حق امتیاز امتیازی
patented
U
امتیاز نامه
patented
U
دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patenting
U
دارای حق امتیاز امتیازی
patenting
U
امتیاز نامه
patenting
U
دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patents
U
دارای حق امتیاز امتیازی
patents
U
امتیاز نامه
patents
U
دارای امتیاز یا حق ثبت شده
series
U
4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
hand
U
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
handing
U
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
down
U
عقب افتادن در امتیاز
credit
U
امتیاز
credited
U
امتیاز
crediting
U
امتیاز
credits
U
امتیاز
blank
U
ممانعت از امتیاز گیری حریف
blankest
U
ممانعت از امتیاز گیری حریف
penalties
U
پرتاب خطای بدون امتیاز
penalty
U
پرتاب خطای بدون امتیاز
plus
U
امتیاز
centuries
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
century
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
nurse
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nursed
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses
U
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
graveyard
U
مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
graveyards
U
مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
concession
U
امتیاز
concessions
U
امتیاز
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
handicap
U
امتیاز به طرف ضعیف دربازی
handicap
U
امتیاز دادن اشکال
handicap
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
امتیاز به طرف ضعیف دربازی
handicaps
U
امتیاز دادن اشکال
handicaps
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
carried
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carrying
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
deuce
U
مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود
bogey
U
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys
U
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogies
U
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
boundaries
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary
U
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
extra
U
کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra-
U
کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extras
U
کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
convert
U
امتیاز گرفتن
converted
U
امتیاز گرفتن
converting
U
امتیاز گرفتن
converts
U
امتیاز گرفتن
honourable mention
U
امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
honourable mentions
U
امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
odd
U
امتیاز دادن
odder
U
امتیاز دادن
oddest
U
امتیاز دادن
ice
U
امتیاز سرنوشت ساز
preferential
U
امتیاز دهنده
stonewall
U
توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
stonewalled
U
توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
stonewalling
U
توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
advantage
U
امتیاز
pre-eminence
U
امتیاز
scoreline
U
خط امتیاز
scorelines
U
خط امتیاز
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point
U
اخرین امتیاز
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points
U
اخرین امتیاز
duck
U
اخراج توپزن بی امتیاز
ducked
U
اخراج توپزن بی امتیاز
duckings
U
اخراج توپزن بی امتیاز
ducks
U
اخراج توپزن بی امتیاز
ad
U
امتیاز
ads
U
امتیاز
licensee
U
صاحب جواز یا امتیاز
licensees
U
صاحب جواز یا امتیاز
distinction
U
امتیاز
distinctions
U
امتیاز
ace
U
امتیاز سرویس
Other Matches
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
franchises
U
امتیاز
licenses
U
امتیاز
royalties
U
حق امتیاز
prominency
U
امتیاز
pre eminence
U
امتیاز
priviege
U
امتیاز
franchise
U
امتیاز
privilege
U
امتیاز
game bird
U
یک امتیاز
act of grace
U
امتیاز
rectum
U
امتیاز
charter
U
امتیاز
exclusiveness
U
امتیاز
pas
U
امتیاز
licences
U
امتیاز
licence
U
امتیاز
rectums
U
امتیاز
chartered
U
امتیاز
prerogative
U
امتیاز
point
U
امتیاز
runs
U
یک امتیاز
run
U
یک امتیاز
charters
U
امتیاز
chartering
U
امتیاز
upper hand
U
امتیاز
franc
U
امتیاز
francs
U
امتیاز
prominence
U
امتیاز
scoreless
U
بی امتیاز
leases
U
امتیاز
royalty
U
حق امتیاز
lease
U
امتیاز
prerogatives
U
امتیاز
concession deed
U
امتیاز نامه
aces
U
امتیاز سرویس
concessionaire
U
صاحب امتیاز
concessionary agreement
U
امتیاز نامه
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
chalk up
U
کسب امتیاز
awarding of points
U
امتیاز دادن
decisions
U
برنده با امتیاز
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
decision
U
برنده با امتیاز
worst-
U
امتیاز اوردن
worst
U
امتیاز اوردن
loves
U
امتیاز صفر
insurance
U
امتیاز مطمئن
loved
U
امتیاز صفر
love
U
امتیاز صفر
precedence
U
امتیاز سابقه
go-ahead
U
امتیاز برتر
privileged
U
امتیاز دار
privileged
U
دارای امتیاز
concessionary
U
صاحب امتیاز
concessioner
U
صاحب امتیاز
foot score line
خط امتیاز انتهایی
loss on points
U
باخت با امتیاز
licence owner
U
صاحب امتیاز
law of advantage
U
قانون امتیاز
perfect score
U
امتیاز کامل
maritime lien
U
امتیاز دریایی
headstart
U
امتیاز در شروع
outpoint
U
برنده با امتیاز
precedency
U
امتیاز سابقه
win on points
U
پیروزی با امتیاز
set point
U
اخرین امتیاز
scoreless
U
بدون امتیاز
score sheet
U
برگ امتیاز
magna cum laude
U
با امتیاز زیاد
double figures
U
امتیاز دو رقمی
differentia
U
وجه امتیاز
grantee
U
صاحب امتیاز
game point
U
امتیاز پایانی
field privilege
U
امتیاز فیلد
To keep the score.
U
حساب امتیاز رانگاهداشتن
privileged
U
دارای امتیاز یا حق ویژه
prerogatives
U
امتیاز مخصوص حق ارثی
scoring key
U
[کلید امتیاز دهی]
in the hole
<idiom>
U
امتیاز پایین صفر
high run
U
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
point
U
درجه امتیاز بازی
count
U
تعداد امتیاز توپزن
counted
U
تعداد امتیاز توپزن
counting
U
تعداد امتیاز توپزن
counts
U
تعداد امتیاز توپزن
prerogative
U
امتیاز مخصوص حق ارثی
To gain an advantage.
U
کسب امتیاز کردن
deciding
U
امتیاز سرنوشت ساز
To score points.
U
امتیاز آوردن ( ورزش )
home whistle
U
امتیاز واقعی یا فرضی
home court advantage
U
امتیاز بازی در خانه
bowled for a duck
U
باختن بازیگر بی امتیاز
bowling average
U
معدل امتیاز بازیگربولینگ
brassage
U
حق امتیاز سکه زدن
break one's duck
U
کسب نخستین امتیاز
draw first blood
U
کسب نخستین امتیاز
circuit clout
U
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
equaliser
U
امتیاز مساوی کننده
franchises
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
oddsmaker
U
تعیین کننده امتیاز
wining by deukjoom
U
برد تکواندو با امتیاز
set point
U
اخرین امتیاز بازی
service ace
U
امتیاز سرویس تنیس
royal prerogative
U
حق امتیاز ویژه پادشاه
read write privilege
U
امتیاز خواندن- نوشتن
franchise
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
point spread
U
امتیاز قابل انتظار
indult
U
اجازه نامه امتیاز
perfect game
U
باحداکثر 003 امتیاز
double bogey
U
دوبار کسب امتیاز
software license
U
امتیاز نرم افزار
privilege
U
امتیاز مخصوصی اعطاکردن
fifteen
U
نخستین امتیاز گیم
thirties
U
دومین امتیاز گیم
thirty
U
دومین امتیاز گیم
decision
U
برنده کشتی با امتیاز
ahead
U
دارای امتیاز بیشتر
burn
U
امتیاز گرفتن از حریف
burns
U
امتیاز گرفتن از حریف
monopolizing
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising
U
امتیاز انحصاری گرفتن
decisions
U
برنده کشتی با امتیاز
magic number
U
امتیاز لازم برای قهرمانی
One point for you.
U
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
lincense
U
اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
major suit
U
دست عالی وپر امتیاز
dehind
U
شمارش امتیاز منفی بازیگر
flagman
U
داور مخصوص تشخیص امتیاز
equites
U
سواره نظام صاحب امتیاز
earned run average
U
میانگین امتیاز کسب شده
monopolization
U
گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
morning line
U
امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
try for point
U
تلاش برای کسب امتیاز
To win on points.
U
با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
point system
U
شرط بندی براساس امتیاز
forty
U
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
investiture
U
سرمایه گذاری دادن امتیاز
collar
U
کسب اسان امتیاز ضربه
collars
U
کسب اسان امتیاز ضربه
turkey
U
3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
grant
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
turkeys
U
3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
forties
U
سومین امتیاز در یک گیم تنیس
granted
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
bring in
U
امتیاز بدست اوردن در پایگاه
composite average
U
معدل امتیاز بازیگر بولینگ
grants
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
investitures
U
سرمایه گذاری دادن امتیاز
edges
U
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
base on halls
U
گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
edge
U
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
wipe out
U
شکست دادن حریف با امتیاز زیاد
free handicap
U
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
What is the score?
U
چند به چندیم ؟ ( امتیاز شما ری در بازی )
To make a distinction between two things.
U
بین دوچیز امتیاز قایل شدن
half century
U
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
A concession
U
امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
split the uprights
U
امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
single
U
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
rugby point
U
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
rugby point
U
3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
earned run
U
کسب امتیاز پیش از سوزاندن سومین نفر
he went out in the poll
U
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
lodd of down
U
از دست دادن امتیاز فرود به علت پنالتی
bisque
U
امتیاز تعادلی که زمان استفاده از ان به عهده بازیگراست
off break
U
کسب امتیاز معینی در ضربه به سمت راست
blocked
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
steal
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
block
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
honor
U
امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
blocks
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
novices
U
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
shut out
<idiom>
U
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
novice
U
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
steals
U
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
par
U
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
try
U
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
burn
U
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
burns
U
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
tries
U
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
I give the programme zero
[nought]
out of ten for reality.
U
من به این برنامه در رابطه با حقیقی بودنش از ده امتیاز صفر را می دهم.
mauls
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
maul
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
best ball
U
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
mauled
U
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
big gun
U
سرسخت در کسب امتیاز تخته سنگین و بزرگ موج سواری
in off
U
به کیسه انداختن گوی بیلیاردکه باعث کاستن امتیاز میشود
par in
U
پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
blind score
U
امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com