English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
steal U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steals U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
rugby point U 3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
chartered U امتیاز
lease U امتیاز
priviege U امتیاز
franchises U امتیاز
distinction U امتیاز
distinctions U امتیاز
pre eminence U امتیاز
leases U امتیاز
concessions U امتیاز
game bird U یک امتیاز
charter U امتیاز
pas U امتیاز
chartering U امتیاز
concession U امتیاز
charters U امتیاز
royalty U حق امتیاز
prominency U امتیاز
royalties U حق امتیاز
francs U امتیاز
franchise U امتیاز
run U یک امتیاز
act of grace U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
rectum U امتیاز
rectums U امتیاز
credits U امتیاز
crediting U امتیاز
runs U یک امتیاز
credited U امتیاز
franc U امتیاز
plus U امتیاز
scored U امتیاز
score U امتیاز
licence U امتیاز
licences U امتیاز
prominence U امتیاز
licenses U امتیاز
scores U امتیاز
point U امتیاز
privilege U امتیاز
credit U امتیاز
advantage U امتیاز
prerogatives U امتیاز
prerogative U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
ad U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
ads U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
upper hand U امتیاز
scorelines U خط امتیاز
patenting U امتیاز نامه
oddest U امتیاز دادن
concessioner U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
foot score line خط امتیاز انتهایی
awarding of points U امتیاز دادن
patent U امتیاز نامه
field privilege U امتیاز فیلد
match points U اخرین امتیاز
double figures U امتیاز دو رقمی
match point U اخرین امتیاز
decisions U برنده با امتیاز
decision U برنده با امتیاز
differentia U وجه امتیاز
converting U امتیاز گرفتن
perfect score U امتیاز کامل
concessionaire U صاحب امتیاز
converts U امتیاز گرفتن
odder U امتیاز دادن
loss on points U باخت با امتیاز
precedency U امتیاز سابقه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
loved U امتیاز صفر
privileged U امتیاز دار
chalk up U کسب امتیاز
privileged U دارای امتیاز
score sheet U برگ امتیاز
preferential U امتیاز دهنده
odd U امتیاز دادن
game point U امتیاز پایانی
concessionary agreement U امتیاز نامه
concession deed U امتیاز نامه
patents U امتیاز نامه
scoreless U بدون امتیاز
ace U امتیاز سرویس
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
worst U امتیاز اوردن
headstart U امتیاز در شروع
loves U امتیاز صفر
outpoint U برنده با امتیاز
converted U امتیاز گرفتن
magna cum laude U با امتیاز زیاد
worst- U امتیاز اوردن
aces U امتیاز سرویس
set point U اخرین امتیاز
insurance U امتیاز مطمئن
licence owner U صاحب امتیاز
precedence U امتیاز سابقه
go-ahead U امتیاز برتر
patented U امتیاز نامه
convert U امتیاز گرفتن
maritime lien U امتیاز دریایی
grantee U صاحب امتیاز
love U امتیاز صفر
law of advantage U قانون امتیاز
win on points U پیروزی با امتیاز
thirty U دومین امتیاز گیم
tally U کسب یا ثبت امتیاز
brassage U حق امتیاز سکه زدن
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
handicap U امتیاز دادن اشکال
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
service ace U امتیاز سرویس تنیس
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
tallying U کسب یا ثبت امتیاز
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
handicaps U امتیاز دادن اشکال
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
tallies U کسب یا ثبت امتیاز
count U تعداد امتیاز توپزن
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
decision U برنده کشتی با امتیاز
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
privilege U امتیاز مخصوصی اعطاکردن
decisions U برنده کشتی با امتیاز
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
counted U تعداد امتیاز توپزن
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
point spread U امتیاز قابل انتظار
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
double bogey U دوبار کسب امتیاز
tallied U کسب یا ثبت امتیاز
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
counts U تعداد امتیاز توپزن
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
counting U تعداد امتیاز توپزن
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
thirties U دومین امتیاز گیم
point U درجه امتیاز بازی
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
equaliser U امتیاز مساوی کننده
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
down U عقب افتادن در امتیاز
burns U امتیاز گرفتن از حریف
burn U امتیاز گرفتن از حریف
ice U امتیاز سرنوشت ساز
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
ahead U دارای امتیاز بیشتر
software license U امتیاز نرم افزار
fifteen U نخستین امتیاز گیم
scoring key U [کلید امتیاز دهی]
set point U اخرین امتیاز بازی
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
indult U اجازه نامه امتیاز
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
granted U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
collar U کسب اسان امتیاز ضربه
blankest U ممانعت از امتیاز گیری حریف
grants U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
bring in U امتیاز بدست اوردن در پایگاه
blank U ممانعت از امتیاز گیری حریف
extras U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
deuce U مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود
penalties U پرتاب خطای بدون امتیاز
extra- U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
patent U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
turkeys U 3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
grant U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
handicap U امتیاز به طرف ضعیف دربازی
try for point U تلاش برای کسب امتیاز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com